ایلنا - جوان نخبه ایوانی فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف روایت دردناکی از مشکلات زندگی اش دارد. از فقر و نداری گرفته تا سرطان پدرش. میگوید: مشکلات ما یکی و دوتا نیست. با اینکه شاگرد ممتاز دانشگاه شریف هستم ولی به خاطر مشکلات مالی و بیماری پدرم از تحصیل در مقطع دکترا بازماندم. با این همه پدر و مادرم با ارزشترین سرمایههای زندگیام هستند و در این مقطع سلامتی پدرم از تحصیل من مهمتر است.
مهدی رشیدی جوان فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف اهل شهرستان ایوان استان ایلام درباره مشکلات زندگیاش به ایلنا میگوید: متولد سال 73 هستم، دوره کارشناسی برق و ارشد مهندسی هستهای گرایش پرتو پزشکی را در دانشگاه صنعتی شریف گذراندهام و در هر دو مقطع تحصیلی جزو شاگردان ممتاز دانشگاه بودم.
وی با اشاره به اینکه برای مقطع دکتری چون شاگرد اول دانشگاه بودم و جزو استعدادهای درخشان محسوب میشدم، میتوانستم بدون آزمون ورودی در این مقطع تحصیل کنم، افزود: به دلیل بیماری پدرم که از آبان ماه سال گذشته با تشخیص پزشکان دچار سرطان کبد شد نتوانستم ادامه تحصیل بدهم.
این جوان ایوانی ادامه داد: وضع مالی خوبی نداریم و صاحب کار پدرم خانه کوچکی در کنار گاوداری در اختیارمان گذاشته تا حداقل اجاره خانه ندهیم ولی مشکلات ما یکی دوتا نیست. هر ماه برای هزینه درمان پدرم به 4 میلیون پول نیاز داریم.
وی گفت: با شرایط فعلی زندگی نمیتوانم دست روی دست بگذارم و حتما باید فکر کار و کسب درآمد باشم. با ارائه رزومه تحصیلیام به دانشگاهها امیدوارم موافقت کنند تا بتوانم در رشتههای برق، دروسپایه و ریاضی فیزیک در دانشگاه تدریس کنم تا از این طریق حداقل درآمدی داشته باشم و بتوانم بخشی از مشکلاتمان را برطرف کنم.
وی با اشاره به اینکه فقط تا 2 سال فرصت دارم از ظرفیت سهمیه استعدادهای درخشان برای مقطع دکتری استفاده کنم، افزود: اگر در مدت تعیین شده از این فرصت استفاده نکنم این شانس را از دست خواهم داد. تاکنون موفق به نوشتن 3 مقاله برای کنفرانس هستهای در بوشهر و تهران" دانشگاه امام خمینی" و" دانشگاه خواجه نصیر طوسی" شدم که از سوی دانشگاه شریف پذیرفته شدند که در دو مورد توانستم شرکت کنم و حتی دعوت به سخنرانی شدم که مورد آخر به دلیل بیماری کرونا برگزار نشد.
وی ادامه داد: تاکنون برای ادامه تحصیل و همکاری در زمینههای علمی پیشنهادهایی از طریق ایمیل از دانشگاههای معتبر کشورهای روسیه و آلمان داشتم که هیچکدام را نپذیرفته ام و دوست دارم در کشور خودم تحصیل کنم و به مردم کشورم خدمت کنم.
این جوان ایوانی گفت: همکلاسی های من به دلیل وضع مالی خوبی که داشتند موفق به ادامه تحصیل شدند ولی من متاسفانه با توجه به مشکلاتی که دارم از این کار بازماندم ولی اصلا ناراحت نیستم و حاضرم تمام زندگی ام را بدهم که سلامتی پدرم به او بازگردد و تا روزی که زندهام از هیچ کاری برای خوشحال کردن پدر و مادرم فروگذار نخواهم بود چرا که در سخت ترین شرایط زندگی ما را تشویق به درس خواندن کردند.
اما با پول حق التدریس اونم این دانشگاه های بدقول، چیزی عوض نمیشه. تهران بمون و شرکت استادت یا اساتید گروهت کار کن راحتتر میتونی هزینه های درمان رو تامین کنی. موفق باشی
با آرزوی سلامتی برای پدر آقای رشیدی.
به نظرم گزارشتون رو اصلاح کنید. مساله ای که مانع ادامه تحصیل ایشان شده است فقط و فقط بیماری پدرش هست نه توان مالی. وگرنه دانشگاه به هر دانشجو هم وام میده هم خوابگاه و هم وام های ضروری. اگر انتظار دارید که دانشگاه بتواند به گونه ای هزینه های جاری هرکس را مثل اعضای خانواده و... را بدهد بنظرم غیرمنطقیست. دوم اینکه همه ی مردم از جمله من دارای مسائل و مشکلاتی اند که قرار نیست بیایم تو بوق و کرنا کنیم که یه خیری پیدا بشه یه کمکی کنه.
سوم بهتر است که شما از افراد موفقی که با داشتن این همه مسائل و مشکلات ادامه تحصیل داده و برای کشور و مردم مفید هستند هم گزارش هایی تهیه بفرمایید.