چرا مثبتاندیشی و پذیرش تفاوتها دربارۀ هراس جاودان از طاسی کار نمیکند؟
به گزارش عصرایران به نقل از ترجمان علوم انسانی، دانیله فریدمن در ایناستایل نوشت:
یکی از متداولترین دغدغههای پسران نوجوان دربارۀ آینده این است: آیا موهایم خواهد ریخت؟ و اگر این هراس به واقعیت تبدیل شود، چیزهای زیادی دوروبَر او تغییر میکند. هر کس به آدمی میرسد که موهایش دارد میریزد، اشارهای به این ماجرا میکند و راهحلهایی میدهد.
از فلان دکتر تا فلان داروی گیاهی. تمسخر هم تا دلتان بخواهد. این توجه عمومی به طاسی موتور صنعت زیباییِ جدیدی را روشن کرده است که با انواع و اقسام محصولاتش سراغ سرهای بیمو میرود.
در اواخر دورۀ نوجوانی بود که آنتونی متوجه شد خط رویش موهایش دارد عقب میرود. سعی کرد موهایش را بلند نگه دارد و آنها را روی قسمت میانی سرش شانه کند تا طاسی بالای قسمت گیجگاهی سرش را پنهان کند، ولی با «یک نسیم ملایم... همهچیز آشکار میشد». همیشه کلاه بر سر میگذاشت، ولی ترس اینکه بهعنوان مرد جوانی شناخته شود که بهدلیل طاسی عملاً جوانیاش از دست رفته، فلجکننده بود.
آنتونی سیوهشت ساله که صرفاً برای حفظ حریم شخصی خواسته است فقط با نام کوچک از او نام ببرم میگوید: «آسیب روانشناختی ریزش مو برایم عمیق بوده و هست. اضطرابی که از بیرونرفتن داشتم، بهمراتب بیشتر از لذت احتمالی هر تفریحی بود».
علیرغم تلاش نسل هزاره۱ در راستای مثبتاندیشی و پذیرفتنِ تفاوتها، یک حوزه از ظاهر افراد هنوز داغ ننگی بر پیشانی دارد: طاسی.
مردان برای دارو و شامپو و حتی جراحی هزینه میکنند تا موهایشان را حفظ کنند. به این ترتیب، طاسی داغ ننگی است که هیزمِ صنعت چهار میلیارد دلاریِ پیشگیری از ریزش مو و محصولات ترمیمی، آنهم فقط در آمریکا، را فراهم میکند.
اسپنسر کابرن دو دهه است که کنشگر حوزۀ ریزش مو و مجری برنامۀ رادیویی «حقیقت عریان»۲ است که درواقع یک گروه حمایتی رادیویی محسوب میشود. اسپنسر میگوید: «طاسی یکی از معدود مواردی است که هنوز آشکارا تمسخر میشود، و جداً زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و امیدوارم جامعه این حقیقت را به رسمیت بشناسد».
در همین دو سال گذشته، حداقل پنج برند جدید رشد مو سر برآورده است که سوار بر این موجِ زیبایی ظاهر شدهاند. دو سومِ مخاطبان این برندها مردان هستند، یعنی آنها که تا سیوپنج سالگی دچار ریزش موی محسوسی شدهاند.
برندها با طراحیهای مینیمالیستی و شعارهای تبلیغاتی جسورانه -«امروز مو، فردا مو»- بیپروا در تلاشند تا درمانِ ریزش مو را باکلاس جلوه دهند. (چیزی که برندهای روگین و هِیر کِلاب، که پیشتر هیر کلاب فور مِن نام داشت، هرگز موفق به انجام آن نشدند.)
برندهای هیمز و کیپز و رومَن، در کنار مشاورۀ پزشکی آنلاین، محصولات رشد مو ارائه میکنند و برند گود گای، هم اشتراک ارائه میکند و هم در سراسر آمریکا در فروشگاههای والمارت عرضه میشود. بِث مکگورتی، رئیس بخش تحقیقات در سازمان غیرانتفاعی گلوبال وِلنِس انیستیتو، میگوید: «اینها طبقۀ کاملاً جدیدی از مشتریان مرد هستند».
بنیانگذاران این برندها در تلاشند ازطریق گفتگو و آموزش و محصولات اینستاگرامپسند ریزش مو را عادی جلوه دهند و مردان را توانمند سازند تا دربارۀ سلامتشان منفعل نباشند.
درعینحال، کسبوکار پررونقی نیز دارند زیرا طاسی هنوز زیبا شمرده نمیشود. بعضی از مردانی که دچار ریزش مو شدهاند به وبسایت ایناستایل گفتهاند خودشان را اثرگذار حس نمیکنند، نادیده گرفته میشوند، تمسخر میشوند یا سوژۀ جوک و خنده قرار میگیرند. انجمن آمریکایی ریزش مو، که اسپنسر کابرن آن را بنیان نهاده است و یک گروه حافظ منافع مصرفکننده است، طاسی را نوعی «بیماری ویرانگر روح» مینامد که «تقریباً تمام جوانب زندگی» را تحت تأثیر قرار میدهد. بهقول یک مشاور سیوچند سالۀ بازاریابی که ده سال پیش ریزش موهایش آغاز شد: «دوست نداری تو اون مردک کچل باشی».
ولی چرا مو برای برخی مردان اینقدر مهم است؟
برای درک اهمیت ریزش مو بهتر است اهمیت مو را درک کنیم. برآمدن موهای بدن در دوران بلوغ نشانۀ مردشدن است؛ پس وقتی مردی موهای سرش را از دست میدهد ممکن است حس کند که دارد مردانگیاش را از دست میدهد.
گِرشِن کافمن۳، روانشناس ساکن میشیگان و از پیشتازان مطالعۀ شرم میگوید: «در فرهنگ ما، برای مردان، مو بهطورکلی با مردانگی و قوۀ مردی و تصویر مرد واقعی پیوند خورده است. پس آگاهی یک مرد به اینکه دیگر آن آدمِ سابق نیست، او را شرمگین میکند».
ریزش مو ممکن است موجب حس درماندگی در مردان شود. در غالب موارد، طاسی ناشی از وضعیتی به نام آلوپسی آندروژنیک۴ (طاسی وابسته به هورمون مردانه) است که در آن هورمون استروئیدی دیهیدروتستسترون یا دیاچتی باعث کوچکی فولیکولهای مو و مانع رشد آنها میشود.
استرس، تغذیه، مصرف دارو و بیماریهای مزمن نیز میتوانند منجر به ریزش مو بشوند ولی ریزش مو معمولاً ژنتیکی است و از همین بابت است چنین تهدیدآمیز به نظر میرسد. استیون گوتنتاگ از بنیانگذاران برند کیپز است که پس از اینکه دچار ریزش مو شد این شرکت را بنیان نهاد. استیون میگوید: «ریزش مو مثل این نیست که مثلاً بگویید دیگر هر شب پیتزا و بال مرغ نمیخورم و چاق نمیشوم، یعنی از مواردی نیست که فکر کنید میتوانید کاری بکنید و نتایجش را ببینید. ریزش مو چیزی است که نمیتوانید کنترلش کنید و این واقعاً اضطرابآور است».
از این هم بدتر: طاسی معمولاً پیدا نیست تا زمانی که دیگر نیمی از موهایتان را از دست دادهاید، پس زمانی که درمییابید مشکلی هست، شاید فکر کنید که دیگر «خیلی دیر» شده است.
راهحلهای ریزش مو نیز بعضی مردان را نگران میکند. علاوهبر ظهور برندهای هزارهایِ رشد مو، دانشمندان در دورتادور دنیا در رقابت برای دستیافتن به «درمان» طاسی هستند و همهچیز را امتحان میکنند، از درمانهای مبتنیبر سلولهای بنیادی گرفته تا شبیهسازی فولیکولهای مو.
وبسایت فولیکولتات۵ یک انجمن و سایت خبری دربارۀ رشد مو است. بنیانگذار این وبسایت میگوید امروزه «دوران اوج» علم مو است. باایناوصاف، سازمان غذا و داروی آمریکا، افدیاِی، تابهحال فقط دو درمان را تأیید کرده است: یک محلول موضعی با نام ماینوکسیدیل و یک داروی روزانه با نام فیناستراید. نحوۀ کار ماینوکسیدیل، که با نام تجاری روگین هم شناخته میشود، افزایش جریان خون در کف سر است.
فیناستراید، با نام تجاری پروپشیا۶، سطح دیاچتی را کاهش میدهد و در نگهداری موهای باقیمانده تأثیری زیاد و در رشد دوبارۀ مو تأثیری متوسط دارد. این درمانها برای اکثر مصرفکنندگان مفید هستند ولی در برخی موارد نادر، فیناستراید موجب اختلال موقتی عملکرد جنسی و در برخی موارد نادرتر باعث اختلال دائم عملکرد جنسی شده است.
ناگفته نماند که فیناستراید یک تعهد دائمالعمر است: با قطع مصرف، تمامی موهایی که با مصرف فیناستراید باقی ماندهاند در عرض چند ماه خواهند ریخت. نه فیناستراید و نه ماینوکسیدیل تحت پوشش بیمه نیستند.
برندهای هیمز و کیپز و رومن همگی فیناستراید و ماینوکسیدیل را ارزانتر از شرکتهای واقعی داروسازی تحت نامی دیگر میفروشند. برخی مردان از صحبت چهرهبهچهره درمورد ریزش مو شرمگین میشوند، پس خرید از این برندها یک راه فرار از این موقعیت است.
برند گودگای نیز شامپو و نرمکنندۀ حاوی مواد مغذی و البته سرم ماینوکسیدیل میفروشد. همگی این برندها درواقع وعدۀ اعتمادبهنفس و «آن مردک کچل» نبودن را میفروشند.
ننگ «آن مردک کچل» بودن حتی در نخستین دورانهای تاریخ مکتوب نیز به چشم میخورد. در عهد عتیق، چند پسربچه حضرت الیسع۷ را بهخاطر طاسی سرش مسخره میکنند و او را «کچل» خطاب میکنند. الیسع نیز آن پسرکان را نفرین میکند و بهنشانۀ تنبیه دو خرس ماده از جنگل میآیند و آن چهلودو پسرک را میخورند.
در بیش از یک قرن گذشته، فقط یک فرد آشکارا طاس به ریاست جمهوری ایالات متحده برگزیده شده است، دوایت آیزنهاور. (رئیسجمهور کنونی، دونالد ترامپ، گفته است: «کچلشدن بدترین بلایی است که ممکن است سر یک مرد بیاید».) شمایلهای طاس فرهنگ عامهپسند، چهرههایی مثل هومر سیمپسون۸ و جورج کاستانزا۹ و اشراری مانند لرد ولدمورت۱۰ و تانوس۱۱ را در بر میگیرد. با این لحاظ نمیشود گفت طاسی بازنمایی خوبی دارد.
بیتردید، در چند دهۀ گذشته شاهد ظهور چندین ستارۀ خوشتیپ طاس بودهایم، از بروس ویلیس و جیسون استتام گرفته تا تای دیگس و وین دیزل و دواین جانسون. ویل اسمیت هم در فیلم «جوخۀ انتحار»۱۲ محصول سال ۲۰۱۵، بدون مو ظاهر شد و آرون پال، بازیگر نقش جسی پینکمن در سریال «برکینگ بد»، نیز مدتی موهایش را از ته میتراشید.
چنینگ تتوم نیز پس از جدایی از جینا دیوان موهایش را از ته تراشید و در وبسایتهای مربوط به زنان، غوغایی به پا کرد. جود لا۱۳ را هم در مطبوعات، استاد بزرگِ ریزش مو لقب دادند، صرفاً بهدلیل شجاعتش برای ادامۀ حضور در مجامع عمومی با وجود اینکه هرروز شاهد موهای کمتری روی سرش هستیم. ولی همانطور که تقریباً تمام مردان طرف صحبتم به من گفتهاند، هر مردی توان قبول چهرۀ کاملاً طاس خود را ندارد، و خیلی از مردها هم نمیخواهند سرشان را از ته بتراشند.
کوبران میگوید آنهایی که توانش را دارند و آنها که میخواهند بتراشند «استثنا هستند. خط رویش مو که عقب میرود، اعتمادبهنفس هم با آن عقب مینشیند».
بسیاری از مردان حتی پیش از آنکه ریزش مو آغاز شود از آن در هراسند. چند ماه پیش بود که راب لو، بازیگر آمریکایی، ریزش موهای شاهزاده ویلیام را «یکی از بزرگترین آسیبهای روحی تمام عمر» خویش دانست. یکی از دوستانم اخیراً به من گفت شوهرش قانونی در خانه وضع کرده است: «جلوی بچهها از مو صحبت نکن؛ ممکن است آنها را بترساند». ترسی که مردها را از درون میخورد و میتراشد.
سرمایهداری هم شاید به پذیرش این موضوع یاری رسانده باشد. اگرچه این برندها که روی مردان نسل هزاره حساب کردهاند، بیتردید چشمانداز این مردان دربارۀ کمال جسمانی را ترسیم میکنند ولی محصولات جدید، درعینحال، روشی پیش پای مردان میگذارند تا با ترس و شرم خود روبهرو شوند. هیچیک از این محصولات سعی ندارند «ظاهر» استانداردی را به خورد مشتریان دهند و هیچیک مشتریان را بهدلیل طاسی تمسخر نمیکنند. رفتار آنها با طاسی کاملاً طبیعی است و بهمثابۀ بخشی از مردشدن است.
بنیانگذار برند هیمز، اندرو دودام، میگوید: «سعی میکنیم مردان را آگاه سازیم تا بدانند که گزینههایی پیش روی دارند. و درنتیجه حس کنند که در بقیۀ زندگی خود هم گزینههایی پیش روی دارند». در این جملههای اندرو، پژواک یکی از استدلالهایی را میشنویم که دهههاست زنان در دفاع از پذیرشِ بدن زنانه مطرح میکنند. «اگر از سر تراشیده با ریشی شیک و عینکی مُدروز خوشتان میآید، چه بهتر». ولی اگر خوشتان نمیآید هم میشود کاری کرد.
دودام امیدوار است شرکت او مردان را توانمند سازد. مردانی که تحقیقات نشان داده است از مراجعه به پزشک اجتناب میکنند و سمت کنترل بر سلامتشان نمیروند. او توانمندسازی را نخست در زمینۀ ریزش مو و سپس در سایر زمینههایی که ننگآور شمرده میشوند، مدنظر دارد: از اختلال عملکرد جنسی گرفته تا سلامت پروستات و قلب.
کار را باید از ریشه شروع کرد.
• این مطلب در تاریخ ۲ اکتبر ۲۰۱۹ با عنوان «Men's Hair Loss is a Multi-Billion Dollar Industry (and Growing)» در وبسایت ایناستایل منتشر شده است. وبسایت ترجمان آن را در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ با عنوان «صنعت چندمیلیارد دلاری طاسی» و ترجمۀ بابک طهماسبی منتشر کرده است.
•• دانیله فریدمن (Danielle Friedman) خبرنگار حوزۀ سبک زندگی و مُد است. گزارشهای او نشاندهندۀ علاقۀ او به شاخههایی مانند روابط انسانی، فرهنگ جنسی، زیباییشناسی و هنر است. او در کات، نیویورک مگزین، سایکولوژی تودی و دیگر مطبوعات مینویسد.
[۱] نسل هزاره یا یا نسل ایگرگ عموماً به متولدان میان سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ میلادی (۱۳۵۹ تا ۱۳۷۵ شمسی) گفته میشود.
[۲] The Bald Truth
[۳] Gershen Kaufman
[۴] Androgenic Alopecia
[۵] FollicleThought
[۶] Propecia
[۷] Elisha
[۸] از شخصیتهای نادان و بدذات سریال کارتونی سیمپسونها.
[۹] از شخصیتهای سریال تلویزیونی مشهور Seinfeld
[۱۰] شخصیت منفی سری داستانهای هری پاتر.
[۱۱] شخصیت منفی سری کتابها و فیلمهای دنیای تخیلی ماروِل.
[۱۲] Suicide Squad
[۱۳] Jude Law
_______________________
بیشتر بخوانید: