شمارش معکوس برای آغاز مجلس یازدهم شروع شده و به همان اندازه جنب و جوشی در طیفهای مختلف برای به دست آوردن کرسی ریاست به راه افتاده است و حالا این قدرت لابی است که این روزها خودنمایی میکند.
به گزارش خبرآنلاین، دعوا دیگر دعوای اصولگرا و اصلاح طلب نیست حالا دیگر این «قدرتِ بیشتر» اصولگرایانه است که راست گرایان را به خودشان مشغول کرده است.
«نواصولگرایان»، «پایداری»، «اصولگرایان سنتی» و «اصولگرایان مستقل» اینها طیفهایی از جناح راست هستند که هرچه به آغاز مجلس یازدهم نزدیکتر میشوند عطششان برای کنار زدن رقیب خودی و نشستن بر اریکههای قدرت پارلمانی تندتر میشود. در این میان بازار لابیها و معاملات پشت پرده هم کم نیست.
به هر حال۱۲ کرسی هیات رئیسه و ۱۵ کرسی ریاست کمیسیونهای تخصصی آنقدر وسوسه کننده است که طیفهای مختلف را پای میز مذاکره بنشاند تا شاید این غنایم آن طور که دلشان می خواهد میان خود تقسیم کنند البته اینکه کدام غنیمت به نماینده کدام طیف برسد خودش حکایتی است که حداقل تا امروز مصالحه بر سر آنها چندان هم کار سادهای نبوده است.
سودای ریاست سرهنگِ اصولگرا
نه اینکه برایش فرقی نکند به هر حال تاریخ و سابقه نشان میدهد علاقهاش به رئیس شدن آن هم رئیس قوه مجریه، حال و هوایی دیگر دارد اما به قول معروف «گاهی نمیشود، که نمیشود، که نمیشود» رئیس جمهور شدن هم برای قالیباف همین حکم را داشت؛ سه بار بخت و اقبالش را در انتخابات آزمود اما نشد که نشد؛ از آنجا اشتیاق برای ریاست تنها به خیابان پاستور ختم نمیشود در جریان یازدهمین انتخابات مجلس خودش را برای ریاست قوه مقننه گرم کرد.
رد صلاحیتها و دلسردی مردم برای شرکت در انتخابات و البته غیبت علی لاریجانی در میان مدعیان ریاست مجلس موجب شد تا قالیباف بیشتر از هر زمانی به این پست امیدوار شود.اما کار از آنجا برای سرهنگ اصولگرا سختتر شد که از آن یکهتازیهای قبل از انتخابات دیگر خبری نبود و حالا آنقدر مدعی برای کرسی ریاست پیدا شده است که ریاست قالیباف در هالهای از ابهام قرار گرفته و هیچ بعید نیست این کرسی از او دور شود.
مسئله ریاست مجلس این روزها برای قالیباف تنها رسیدن به یک پست نیست بلکه میتوان گفت موضوع برای او تبدیل به یک مسئله حیثیتی شده است و حاضر است هرکاری بکند تا بتواند راس نشین مجلس باشد.
قالیباف وقتی پایه های صندلی ریاست مجلس را زیرپایش لغزنده دید دایره لابیهایش را با نمایندگان مجلس یازدهم بیشتر کرد. از جلسات مجازی گرفته تا فعال شدن حامیانش برای همراه کردن تعداد بیشتری از نمایندگان؛ اما موضوع باز هم به همینجا ختم نشد و از آنجا که قالیباف گفته بود «رئیس مجلس نشوم به مجلس نمیآیم» حالا پا در رکاب سفرهای استانی گذاشته است تا نظر مثبت نمایندگان شهرستانها را هم جلب کند و شاید هم چون نتوانست رکورد بیشترین رای تهران را در طول تاریخ بزند عزم کرده تا رکورد بیشتری رای ریاست مجلس را از آن خود کند.
به هرصورت در این روزها، سودای قرار گرفتن در میان حلقه سران قوا برای قالیباف چندان سهل و ساده نمیگذرد؛ هرچند هنوز خطر پایداری ها و ریاست آقاتهرانی از رگ گردن به قالیباف نزدیکتر است اما حداقل لابیهایش درباره علیرضا زاکانی که او هم برای این کرسی خیز برداشته بود جواب داد.
زاکانی روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت در صفحه توئیتر خود نوشت: « برای حفظ وحدت و انسجام نیروهای انقلاب در مجلس یازدهم، اجرای برنامه تحول را ان شاء الله در همکاری و هماهنگی با فرد فرد نمایندگان دنبال خواهم نمود.» قالیباف هم که از این موضوع حسابی سر ذوق آمده بود در پاسخ به این توئیت زاکانی مینویسد: «به لطف خدا این مجلس، مجلس کار، همکاری و برادری در حل مسائل مردم خواهد بود.» او البته این روزها درگیر دوگانه ای دیگر شده است. حاجی بابایی که از گزینه های ریاست مجلس بود و یدطولایی در نمایندگی پارلمان دارد کم کم از پستو بیرون آمده و حالا از رقبای جدی قالیباف شده است. رقیبی که به نظر می رسد قالیباف بعد از زاکانی باید تلاشش را بر منصرف کردن او متمرکز کند.
احمدینژادیها و رقابت با اصولگرایان
احمدینژادیها و وزرای دولت نهم و دهم ازجمله افرادی هستند که در طول ۷ سال گذشته ضربه بیشتری از اصولگرایان خوردهاند چراکه درطول این سالها انتقادهای زیادی از همجناحیهای خود شنیدند و حالا بعید به نظر میرسد که حاضر باشند دلخوریهای گذشته را فراموش کنند و به نفع اصولگرایان عقب بنشینند. مصداق بارز این ادعا هم اعلام کاندیداتوری فریدون عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی دولت احمدینژاد بود. او حتی از برخی رایزنی ها و تعارف کردن ریاست کمیسیون ها به خودش برای عقب نشینی از کاندیداتوری خبر داده اما این پیام قاطع را هم به اصولگرایان داده که با این ترفندها عقب نخواهد نشست.
اما فقط فریدون عباسی نبود که عزم برای ریاست داشت بلکه در جلسات پشت پرده، قرار است شمسالدین حسینی وزیر اقتصاد دولت نهم و دهم پا در این میدان بگذارد. او که معتقد بود ریاست مجلس غنیمت جنگی نیست که میان افراد تقسیم شود گفت:« حتما برای ریاست مجلس کاندیدا میشوم»
البته در حلقه وزرای دولت نهم و دهم همانطور که اشاره شد حمیدرضا حاجی بابایی فعلا در رأس تحلیل ها قرار گرفته است اما آنطور که از مراودات و تحرکات او برمی آید او حساب خود را از یاران دولت سابق جدا کرده و نشست و برخواست هایش بیشتر با اصولگرایان است و درحال معامله برای کسب یک کرسی مهم از ریاست تا نواب رئیسی یا ریاست کمیسیون هایی مهم چون برنامه و بودجه یا اقتصاد است.
پایداریها و دوراهی سهم و ریاست
هرجا که پای پایداری ها وسط میآید اختلاف هم به دنبال آن هست و معمولا هم وقتی سهم مناسبی دریافت کنند میزان سر و صدا کردنها را هم کاهش میدهند درست مانند آنچه پیش از انتخابات رخ داد . آنها وقتی قرار بود اصولگرایان لیست واحد ارائه کنند ساز جدایی کوک کردند و تا لحظه آخر هم از حرف خود کوتاه نیامدند اما همینکه سهم مورد نظرشان را گرفتند با لیست اصولگرایان هم موافقت کردند.
درباره ریاست هم بعید است پایداری به همین راحتی دستانش را بالا ببرد و کرسی ریاست را تقدیم نواصولگرایان یا اصولگرایان سنتی بکند. هرچند یکی از گزینههای مورد حمایت آنها یعنی علیرضا زاکانی اعلام کرد که وارد گود رقابت برای کرسی ریاست مجلس نمیشود اما هنوز سایه خطر مرتضی آقاتهرانی روی سر قالیبافیها وجود دارد.
البته آقاتهرانی به عنوان لابیمن پایداری این را هم به خوبی میداند با لابی میتواند امتیاز خوبی به دست بیاورد بنابراین جلسات اصولگرایان که گاهی با محور فراکسیون اکثریت تشکیل می شود و گاهی جلسهای است هفت نفره برای تقسیم کرسیها را ترک نمیکند.
از سوی دیگر پایداریها اهرم «وزرای دولت احمدینژاد» را هم در دست دارند و با همکاسه شدن با آنها قدرت ریسک را برای طیف مقابلشان بیشتر میکنند. از آنجا که این روزها زمزمه ریاست علی نیکزاد وزیر مسکن احمدینژاد و نماینده مورد حمایت پایداری به گوش میرسد بعید نیست اگر سهم مورد نظرشان را دریافت نکنند پرچم نیکزاد را برای ریاست مجلس علم کنند.
موتلفه و معمای میرسلیم
مصطفی میرسلیم که در جریان دوازهمین انتخابات ریاست جمهوری یکی از رقبای قالیباف بود این روزها رقیبی جدیتر از انتخابات ریاست جمهوری برای قالیباف محسوب میشود او حمایت اصولگرایان سنتی را در پشت سر خود دارد. از سوی دیگر حزب موتلفه در مقابل شورای ائتلاف اصولگرایان نمیخواهد کوتاه بیاید و برای همین بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه اعلام میکند: «با ملاک قرار دادن برخی شاخص ها که بدان اشاره شد و به درخواست تعدادی از نمایندگان منتخب و نیز مذاکره با دیگر عناصر تاثیر گذار در تشکیل و ترکیب مدیریت مجلس یازدهم، حزب موتلفه اسلامی در جمع بندی به این نتیجه رسیده که گزینه اصلح و ارجح و مبتنی بر شاخص هایی که برخی از آنها گفته و تقدیم شد، برای ریاست مجلس یازدهم آقای مهندس سید مصطفی میرسلیم است.»
البته از آنجا که در جریان نشستها و جلسات پشت پرده یکی از اعضای ثابتقدم، مصطفی میرسلیم است هیچ بعید نیست او نیز در مقابل گرفتن امتیازی مانند ریاست مرکز پژوهشها یا یک کمیسیون مهم دست از رقابت با قالیباف بردارد.
اقلیت تاثیرگذار
تعداد نمایندگان اصلاح طلب و مستقل زیاد نیست اما همین تعداد انگشت شمار میتواند کار را برای نواصولگرایان و حامیان قالیباف سخت کنند هرچه باشد اصرار آنها برای گزینههایی مانند مسعود پزشکیان میتواند خلا یک رای تعیین کننده را در سبد متقاضیان ریاست به جا بگذارد برای همین در معادلات اصولگرایان به ویژه قالیباف و حاجی بابایی این تعداد نادیده گرفته نشدند تا جایی که برخی نمایندگان مانند نماینده گنبدکاووس از تماسها و لابیها و جلساتی میگوید که به منظور جلب نظر آنها برگزار میشود. او میگوید:«ما نشست هایی را به صورت مجمع با آقای قالیباف و آقای حاج بابایی و سایر دوستان داشته ایم و حضورا خدمت آنها رسیده ایم و حضور فعالانه هم داریم، به خصوص در زمینه تعامل و تبادل افکار.»
محسن زنگنه از دیگر نمایندگان مستقل مجلس یازدهم نیز میگوید: «تقریبا تمامی نمایندگان در جریان رایزنی ها برای انتخابات ریاست مجلس قرار دارند. البته بستگی هم دارد. برخی نمایندگان وزن بیشتر و تاثیرگذاری بیشتری در استانشان و یا طیف حزبی شان دارند، قطعا آنها بیشتر درگیر این قضایا-رایزنی ها برای ریاست مجلس، صندلی های هیات رئیسه و ریاست کمیسیون ها- هستند.»