عصرایران؛ مجله تصويري سلاح- آیس ورم یا کرم یخی یکی از سری ترین برنامه های ارتش آمریکا طی جنگ سرد بود که هدف اصلی از آن ساخت شبکه ای از سایت های راه اندازی موشک های هسته ای به صورت سیار آن هم در قسمت زیرین یخسار گرینلند (گرینلند نام ناحیه خودگردانی از دانمارک است) محسوب می شد.
در واقع مقصود نهایی استقرار موشک هایی با برد متوسط زیر یخ بود که فاصله کمی با اهداف مورد نظر در داخل خاک اتحاد جماهیر شوروی داشتند. این پروژه حتی از دولت دانمارک نیز مخفی نگاه داشته شده بود. گفتنی است که یخسار گرینلند پهنه ای وسیع از یخ را به خود اختصاص می دهد که نزدیک به 80 درصد از مساحت گرینلند را پوشانده است.
به منظور بررسي چگونگي عملكرد سامانه موشكي در فضاي متفاوتي مانند يخ و همچنين محرمانه ماندن تحقيقات، يك پروژه پوششي با نام "Camp Century يا اردوگاه قرن" در سال 1960 راه اندازي شد. البته همانطور كه انتظار مي رفت به دليل شرايط ناپايدار يخ داخل يخسار گرينلند، اين برنامه شش سال بعد يعني در سال 1966 متوقف شد.
اردوگاه قرن در سرزمینی ایجاد شد که دماي هوا در شب هنگام تا منفي 70 درجه فارنهايت نيز افت مي كند و وزش باد يخ و برف را با سرعت 201 كيلومتر بر ساعت به حركت در مي آورد.
ارتش آمريكا در زمان بازگشايي پايگاه مذكور در سال 1960، از يك فيلم مستند كوتاه رونمايي كرد كه در آن تكنيك هاي جديد ساخت و ساز مورد استفاده براي تكميل كمپ به نمايش درآمده بود. بدين ترتيب حداقل در انظار عمومي اينطور به نظر مي آمد كه اردوگاه نام برده براي انجام تحقيقات علمي در قطب شمال مورد استفاده قرار مي گيرد.
اما واقعيت چيز ديگري بود؛ اردوگاه قرن پروژه اي فوق سري براي به كار گيري تسليحات هسته اي محسوب مي شد و از آن جايي كه دولت دانمارك با طرح استفاده از تسليحات هسته اي در خاك خود مخالف بود، از هدف اصلي اردوگاه قرن مطلع نشد.
در این پایگاه مهندسین عمران و نظامی تکنیک های ساختمانی زیر زمینی در قطب شمال را بهبود بخشیدند. در این راستا از تراکتورهای اصلاح شده برای ایجاد سنگرهای عمیق تا عمق حدودا 9 متری داخل یخ استفاده شد. هر کدام از این سنگرها با سیلندرهای نصفه از جنس فولاد پوشیده شده بودند تا پناهگاهی برای شهر زیر زمینی کوچک ارتش آمریکا فراهم کنند. از طرفی حمل و نقل یا انتقال گاز به ژنراتورهای سوخت بسیار پر هزینه تمام می شد و تحت شرایط آب و هوایی نامساعد تقریبا غیر ممکن بود. راه حل این مشکل نصب یک رآکتور هسته ای قابل حمل بود که بتواند پاسخ گوی همه نیازهای الکتریکی اردوگاه قرن باشد.
در مجموع قرار بود سيستمي متشكل از تونل هايي به طول 4 هزار كيلومتر حفر شوند كه ظرفيت جاي دهي حداكثر 600 موشك هسته اي را در اختيار داشته باشند. چنين امكاناتي سبب مي شد تا در صورت وقوع يك جنگ هسته اي احتمالي، دست يابي به اهداف شوروي تسهيل شود. بنابر اطلاعات به دست آمده از اردوگاه قرن، پروژه كرم يخ مي بايست در مقياس گسترده پايه ريزي مي شد تا تبديل به بزرگترين سايت پرتاب موشک بالستیک قارهپیما يا به اختصار ICBM در جهان شود.
در صورت موفقيت كامل، مساحت اين پروژه با ايالتي مانند اينديانا و يا 3 برابر كشور ميزبان، دانمارك برابري مي كرد. علاوه بر اين فرماندهان پايگاه سري نام برده قصد داشتند با هدف جلوگيري از تعيين مكان دقيق موشك ها توسط دشمنان، آنها را ميان سايت هاي مختلف به طور دائمي جا به جا كنند. قرار گيري اين پروژه در زير زمين و همينطور فاصله 6.4 كيلومتري اجباري ميان سايت هاي پرتاب منتج به بالا بردن سطح حفاظت و البته افزايش شانس مقابله در صورت حمله از جانب اتحاد جماهير شوروي مي شد.
نزديكي اين منطقه به شوروي يك مزيت استراتژيك بسيار مهم و بزرگ براي موشك هاي آمريكايي به شمار مي رفت. مهندسين نظامي معتقد بودند موشك هاي ICBM از اين محل به راحتي هر نقطه اي در خاك شوروي را با خاك يكسان خواهند كرد.
اين در حالي است كه نمونه هاي يخ برداشت شده توسط زمين شناسان فعال در اردوگاه قرن ظرف مدت زمان 3 سال پس از حفاري، حاكي از آن بود كه يخچال طبيعي بسيار سريعتر از آنچه پيش بيني شده بود حركت مي كند. طبق برآوردهاي تيم زمين شناسي و مهندسي و همچنين با توجه به سرعت جا به جايي يخچال، كل تونل ها و ايستگاه هاي پرتاب برنامه ريزي شده در يك بازه زماني كوتاه 2 ساله نابود مي شدند. البته اين تنها مشكل پيش روي آمريكا نبود. شرايط آب و هوايي بد هم باعث شده بود كه مصالح ساختماني فولادي مستعد ترك خوردگي و شكست باشند.
مشكلات ارتباطي ميان پنتاگون و اردوگاه قرن نيز خود باري مضاعف محسوب مي شد، بدين ترتيب كه ارسال و يا دريافت پيام هنگام بروز حادثه شديدا چالش آفرين بود. در نهايت تاسيسات مورد نظر در سال 1965 تخليه و ژنراتور هسته اي نيز حذف شدند. پروژه كرم يخ لغو و اردوگاه قرن در سال 1966 بسته شد.
جوامع علمي احتمال مي دهند كه تا سال 2090، يخ هاي زيرين اردوگاه قرن شروع به ذوب شدن كنند و اين موضوع منجر به ورود زباله هاي راديواكتيو و انساني به اقيانوس شود. با توجه به اين پيش بيني خطرناك، هنوز هيچ يك از دولت هاي آمريكا، دانمارك و يا حتي گرينلند مسئوليت پاك سازي منطقه را بر عهده نگرفته اند.
مطالب مجله تصویری سلاح را در این لینک دنبال کنید.