عصرایران؛ مجله تصویری سلاح- طی جنگ جهانی دوم یک مرد لهستانی درخواست عجیبی را با پزشکان مطرح کرد!
وی از جمله هزاران شهروند لهستانی بود که توسط اشغال گران نازی به کار در اردوگاه های کارگری آلمانی گرفتار شده بود. این مرد به منظور دیدار خانواده خود 14 روز مرخصی داشت و زمان او تقریبا به اتمام رسیده بود. او از طرفی دیگر امیدی به فرار هم نداشت زیرا به خوبی می دانست که اگر سر زمان مقرر به اردوگاه باز نگردد، خود و خانواده اش دستگیر شده و به کمپ های جمعی که معنایی جز مرگ ندارند فرستاده خواهند شد. بدین ترتیب تنها یک راه باقی می ماند: یک بیماری جدی که به وسیله پزشک تایید شده باشد و وی را از بازگشت به اردوگاه رها کند.
دو پزشکی که با مرد مورد نظر ملاقات داشتند، تصمیم گرفتند که در این مسیر به او کمک کنند و از این رو پیشنهاد یک تزریق را دادند تا بتوانند در نمونه خون گرفته شده برای ارسال به آزمایشگاه آلمان ها اختلال ایجاد کنند. طولی نکشید که آنها از جانب آزمایشگاه یک تلگراف با عنوان ویل فلیکس مثبت دریافت کردند.
ویل فلیکس نوعی تست آگلوتیناسیون بود که امکان تشخیص آنتی بادی های ضد ریکتزیایی (عامل بیماری تیفوس) را در اختیار محققان قرار می داد. به بیان دیگر آزمایش خون مرد لهستانی از نظر تیفوس مثبت اعلام شده بود.
تیفوس نوعی بیماری حاد تبدار است که توسط باکتری ریکتزیا منتقله از بندپایان آلوده ایجاد می شود و می تواند اندام های مختلفی نظیر پوست، دستگاه عصبی مرکزی، لوله گوارش و عضلات را درگیر کند. شایع ترین نوع این بیماری، تیفوس اپیدمیک یا شپشی محسوب می شود. تلگراف مذکور در جهت اثبات بیماری عفونی فرد به مقامات محلی آلمان ارسال و وی نیز متعاقبا از اجرای وظایف خود در اردوگاه کنار گذاشته شد. از همه مهمتر آن که مرد لهستانی و سایر اعضای خانواده که با او در تماس نزدیک بوده اند، از هر گونه احتمال بازداشت در آینده در امان ماندند.
واضح است که هیچ یک از دو پزشک درگیر در این سناریو به راستی مراجعه کنندگان خود را بیمار نکرده بودند. آنها تنها با دستکاری نمونه های خونی در بدن خود شخص با استفاده از تزریقات خاص، یک همه گیری ساختگی به راه انداختند. شاید باور کردنی نباشد اما آنها با همین روش موفق به نجات جان هزاران نفر در منطقه Rozwadów (ناحیه ای خارج شهری در شهرستان ستالووا وولا کشور لهستان) شدند.
یوجین لازوفسکی یکی از دو پزشک مورد اشاره بود که از همان ابتدای اشغال لهستان توسط نیروهای آلمانی، تلاش زیادی را در راستای تغییر شرایط و نجات جان مردم به کار گرفت. لازوفسکی معتقد بود که پزشکان لهستانی با ماموریتی فراتر از معالجه بیماران و پیشگیری از بیماری های کشنده رو به رو هستند. آنها می بایست از زندگی و جان هموطنان خود دفاع می کردند. وی در واقع شکل متفاوتی از جنگ با آلمان ها را در ذهنش برنامه ریزی کرد که به دنبال فرارش از اردوگاه زندانیان جنگ (POW) عملا آغاز شد.
پس از آن لازوفسکی به خانه خود در Rozwadów بازگشت و به صلیب سرخ لهستان ملحق شد. از آن جایی که تمامی پزشکان از معاینه و معالجه یهودیان منع شده بودند، وی راهی مخفیانه برای کمک به آنها ترتیب داد. زمانی که هر کسی در شهر بیمار می شد، یک پارچه کوچک را به پرچین خانه خود وصل می کرد و لازوفسکی نیز شب هنگام به صورت پنهانی امکانات پزشکی را به محل مورد نظر می رساند تا بتواند بیمار را درمان کند.
اما چرا سناریوی ساختگی تیفوس اپیدمیک با چنین موفقیت کم نظیری همراه شد؟ پس از آن که شیوع تیفوس طی جنگ جهانی اول در سنگرها و انتشار بیماری میان سربازان تایید شد، نازی ها از احتمال کشتار گسترده نیروهای نظامی خود در جنگ جهانی دوم و در نهایت شکست وحشت زده شده بودند. از این رو مقامات آلمانی در لهستان پزشکان را ملزم به بررسی تمامی موارد مشکوک و ارسال نمونه های خون به آزمایشگاه های تحت کنترل آنها در آلمان کردند. در ادامه لهستانی های مبتلا به بیماری در اردوگاه های کار اجباری قرنطینه و از فعالیت کنار گذاشته شدند.
بدین ترتیب به دنبال موفقیت پروژه پنهانی لازوفسکی، اداره بهداشت عمومی آلمان Rozwadów را یک منطقه همه گیر معرفی کرد. این وضعیت مزایای متعددی برای مردم به وجود آورده بود زیرا آلمان ها به شدت از بیماری های پاندمیک گریزان بودند و همین موضوع باعث شد که منطقه از شر بی رحمی های نازی ها رها شود.
پزشکان لهستانی در خفا کار خود را ادامه می دادند و حتی بیماران نیز در جریان اتفاقات صورت گرفته قرار نداشتند. آنها تنها در سال 1977 طی مقاله ای که توسط انجمن آمریکایی میکروبیولوژی به چاپ رسید، از جزئیات موضوع پرده برداشتند. پزشکان بسیار محتاط عمل می کردند تا بتوانند یک عملیات شبیه سازی جعلی را به صورت کاملا عادی جلوه دهند. به همین دلیل بود که تزریقات بیشتری در فصول پاییز و زمستان انجام می دادند.
با توجه به تست های بیشتر و تایید افزایش تعداد بیماران، منطقه به سرعت به وضعیت همه گیری رسید. اما این پایان داستان نبود. زیرا فریب پزشکان با کاهش قابل توجه نرخ مرگ و میر کم و بیش آشکار شده بود. در واقع نازی ها مشکوک شده بودند که چرا تعداد زیادی از مردم در منطقه Rozwadów نمی میرند. از این رو خبرچین هایی را که متشکل از تیم پزشکان آلمانی بودند استخدام کردند تا آنها را حقیقت مطلع سازند. لازوفسکی همان فردی بود که از تیم تحقیقات آلمانی پذیرایی به عمل آورد. وی پیش از ورود پزشکان نازی به شهر، مریض ترین بیماران را که به همه آنها باکتری پروتئوس تزریق شده بود در یک اتاق کثیف جمع کرد. این بار نیز ایده وی کارساز واقع شد و پزشکان آلمانی که نگران بیماری بودند پس از انجام چند آزمایش خون برای تایید همه گیری، به سرعت محل را ترک کردند.
منطقه قرنطینه ای که لازوفسکی ایجاد کرده بود، تبدیل به پناهگاهی برای یهودیان لهستانی شد. آنها می توانستند بدون ترس از دستگیری توسط نازی ها به زندگی خود در Rozwadów تحت پوشش همه گیری بیماری جعلی ادامه دهند. طبق اطلاعات به دست آمده از منابع مختلف، آنها موفق به نجات جان نزدیک به 8 هزار نفر از مرگ و زندان طی دوره ای 3 ساله شدند.
مطالب مجله تصویری سلاح را در این لینک دنبال کنید.