کیفیت پایین:
کیفیت خوب:
عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ یک کله و چهار دست و پا، شده غذایی خاص که طرفداران وفاداری دارد. غذایی که انگار قدمتش بسیار بیشتر از آن چیزی است که فکرش را میکنیم. یک کاسه کلهپاچه چهار هزار ساله درون قبری باستانی یافت شده، در محوطه تاریخی «چَلو» در حوالی «جاجَرم» است. مکانی که باستانشناسان را شگفتزده کرد. داستان این کلهپاچه باستانی را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» ببینید. مجموعه ویدئویی «ایران به روایت آثار» هر هفته شنبهها و سهشنبهها در سایت عصر ایران منتشر میشود و قسمت بعدی آن را میتوانید روز سهشنبه ۲۴ تیرماه ببینید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در قسمت قبل منتشر شد:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داستان زندگی در «چَلو» به حدود ٥٥٠٠ سال پیش برمیگردد؛ اما با یافتههای باستانشناسی فهمیدهایم که از ۴۲۰۰ سال قبل مردمانی با فرهنگی نو و از طبقه اجتماعی بالا در آن ظاهر شدند که قبلتر مواد فرهنگیشان را در مناطق وسیعی از بلخ و مرو میشناختیم. مردمانی از یک فرهنگ بزرگ باستانی؛ تمدنی که در شرق فلات ایران پا گرفت؛ بخشهایی از تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان و کل خراسانِ ایران. جایی که باستانشناسان ابتدا آن را «مجموعه باستانشناختی بلخ و مروی» نامیدند و سپس تمدن «آمودریا» یا «جیحون» نام گرفت؛ همان منطقه وسیعی که امروزه برخی پژوهشگران بهنام تمدن خراسان بزرگ از آن یاد میکنند؛ یعنی همان نامی که در زمان ساسانیان بر این منطقه گذاشته شد.
تمدنی که شهرنشینی در آن به اوج خود رسیده بود و شبکههای تجاریاش توسعهیافته بودند. اما ناگهان در حدود چهار هزار سال پیش از بین میرود. بیماری همهگیر؟ جنگ؟ خشکسالی وسیع؟ باستانشناسان سالهاست که به دنبال چرایی محو این تمدن هستند اما هنوز هم دلیلش را نمیدانند. بررسیها برای رسیدن به همین سئوال و چیستی این تمدن بود که باعث شد تا محوطه «چَلو» پیدا شود.
اوایل دهه ۹۰، تیم مشترکی به سرپرستی «علیاکبر وحدتی» از ایران و «رافائله بیشونه» از ایتالیا به دنبال شهری توسعه یافته از این تمدن کهن در حال بررسی حاشیه شمالی کویر مرکزی ایران بودند که در منطقه «چَلو» موادی مشابه با شهرهای باستانی این تمدن در شرق یافتند. کاوشها آغاز و مشخص شد که شهری باستانی در این منطقه وجود داشته اما کشاورزی مکانیزه و شخم گسترده اراضی، بقایای معماری یادمانی این تمدن را از بین برده و فقط فضاهای بزرگ انباری با تعداد زیادی خمره و گورهایی از صاحبان آن تمدن باقی مانده.
با باز کردن قبرها، ناگهان گنجینه عظیمی هویدا میشود؛ قبرهایی پر از اشیائی تاریخی بهجامانده از شهری کهن. هدایایی برای مردههای در خاک؛ انواع لوازم آرایش از سنگهای لاجورد و صابون، ظروف سفالی، زیورآلات، مهرههای بازی، جنگافزار و باقیمانده غذا؛ هستههای میوه داغداغان و دانههای انگور. بخشهایی از استخوان کتف و ستون فقرات بز و گوسفند که گوشت رویشان در طول سالها تجزیه شده. و البته کاسههایی از جمجمه و دست و پاهای بز و گوسفند. همان چیزی که امروز کلهپاچه مینامیم. اما آیا این کلهپاچه هم بهعنوان خوراک در قبر گذاشته شده؟
گذاشتن جمجمه حیوانات در نیایشگاهها، قبور و حتی منازل مسکونی، کشف تازهای نیست؛ این کار در آن دوره رایج بوده و نخستین نمونهاش را در معبد «چتلهویوک» ترکیه متعلق به حدود ۶۵۰۰ سال پیش دیدهایم.
از طرفی ادامه کاوشها در «چَلو» رازهای بیشتری را برملا کرد. باستانشناسان در این محوطه چهار نوع قبر یافتند: قبرهایی با اسکلتهای زن یا مرد. قبوری خالی، احتمالا به یاد درگذشتهای مفقود، قبرهایی حاوی اسکلت یک گوسفند یا بز کامل و قبوری که در آن انسان و حیوان مشترکا دفن شدهاند. همه آنها هم پر از هدایا. پس شاید این چهارپایان حیوانات مقدسی شمرده میشدند و جمجمه و پاچههایشان نه بهعنوان غذا که با دلیلی آئینی در قبر گذاشته شده. اما چرا فقط در تعداد کمی از قبرها قرار داشتند و آنها را درون کاسه گذاشته شدهاند؟ شاید صاحبان این قبرها طرفدار غذای کلهپاچه بودهاند. نمیدانیم. هنوز باید کاوشهای زیادی در سراسر تمدن قدیمی خراسان بزرگ انجام شود تا شاید پاسخ این سئوالات را پیدا کنیم. هرچه هست این را میدانیم که محوطه «چَلو» رازهای زیادی دارد. مثلا یکی از اسکلتها که اینجا پیدا شد؛ اسکلت فردی که احتمالا اعتیاد داشته؛ معتاد به تریاک. از کجا میدانیم؟ قسمت بعد را ببینید که درباره این شخص است.