چند روزی است که رسانه ها به استناد به آمار منتشر شده در سامانه اطلاع رسانی ناشران سازمان بورس موسوم به کدال، جسته و گریخته از ادامه تولید پراید در سایپا خبرهایی منتشر می کنند و برخی از آن به عنوان تولید زیرزمینی یاد کرده اند. در این میان توضیحات سایپا مبنی بر اینکه آمار ارائه شده روی کدال مربوط به تولید وانت 151 پراید بوده و تولیدات سواری این خودرو پرحاشیه به پایان رسیده، در مقایسه با تیتر جذاب "تولید زیرزمینی پراید" چندان به چشم نیامده است.
اگر عبارت "تولید زیرزمینی" را در موتورهای جست وجوگر اینترنتی وارد کنید، بعد از لینک هایی که به واسطه جذابیت همیشگی پراید در رتبه های نخست نتیجه جست وجو دیده می شود به تولید زیرزمینی سوسیس و کالباس، تنباکو و کمی بعدتر به چیپس و پفک هم می رسد.
نکته اینجاست که ویژگی اصلی تولید زیرزمینی، پنهانی بودن آن با هدف فرار از اعمال استانداردهای لازم جهت تولید یا شانه خالی کردن از پرداخت برخی هزینه ها در هنگام توزیع و فروش است. اهدافی که در تولید و توزیع و فروش سوسیس و کالباس و تنباکو و چیپس و پفک قابل تحقق است اما آیا تولید پراید خارج از نظارت سازمان استاندارد، وزارت صمت و سازمان محیط زیست و عرضه آن بدون مجوزهای لازم از پلیس و مراجع مرتبط با شماره گذاری و .... قابل تصور است؟
غیر ممکن بودن تولید زیرزمینی پراید آنقدر بدیهی است که برای انتشار و بازنشر گسترده آن باید به دنبال دلیلی خاص بود. جذابیت و مخاطب پسندی خبری که زمینه پنهان کاری داشته باشد و نقش اول آن را پراید پرحاشیه به عهده گرفته باشد برای رسانه های داخلی کافی است تا آن را بازتاب دهند اما استقبال رسانه های آن سوی آب ها از این خبر نادرست را می توان در عطش آنها برای وارد کردن تردید و تشکیک به مقدور بودن ادامه حیات صنعت در زیر فشار تحریم ها مربوط دانست.
طبیعی است که تحلیل گرانی که در انتظار توقف تولید در صنعت خودرو بودند و حتی برای انسداد جاده مخصوص توسط کارگران بیکار شده خودروسازی ایران هم نقشه کشیده بودند، حالا برنمی تابند که مثلا سایپا از پرایدسازی به تولید شاهین و کراس اوور آن رسیده باشد. فراموش نکنیم که هر برنامه و رویائی در سپهر سیاست، ابتدا در رسانه آزمون می شود.