عصر ایران؛ مقالۀ وارده- صدای آن سوی خط را سالهاست میشناسم. زنی رنجکشیده و شریف که سالهاست فرزندان خود را به دندانگرفته و پرورش داده است.
مددجوی کمیتۀ امداد است اما چون کمکهای این نهاد برای گذران زندگی کافی نیست، به هر دری میزند و لقمه نانی به کف میآورد تا خانواده را در غیاب سرپرست اداره کند.
از چهار سال قبل اما گرفتار رنج مضاعفی شده است. فرزند (دختر) بزرگ او گرفتار دامی شده که دو میلیون ایرانی دیگر را نیز مبتلا کرده است. پس هر چه داشت و نداشت صرف درمان او کرد و در این میانه دختر به مردی دل بست و چشم باز کردند و کودکی چشم به دنیا گشود.
حاصل ازدواجی غیر دایم. مرد اما به خاطر اتهاماتی در یک پرونده به زندان افتاد و بارِ درمان دخترِ بزرگ و تر و خشک کردن بچه های دیگر کم بود که این نوۀ ناخواسته و تازه از راه رسیده نیز اضافه شد.
زن، چندی این کودک را نیز در کنار بچههای دیگر بزرگ کرد با این امید و انتظارکه یا دختر بهبود مییابد و فرزند را تحویل میگیرد یا مرد پس از آزادی به سوی فرزند پر میگشاید. مرد از زندان آزاد شد اما زیر بار این بچه نرفت و او را به دامان مادربزرگ انداخت!
چون دختر صلاحیت پرورش فرزند را ندارد، دو انتخاب بیشتر نداشت: یا بچۀ 5 ساله را به مراکز بهزیستی بسپارد یا از طُرُق قانونی مرد را موظف کند به وظایف قانونی خود انجام دهد زیرا ولایت فرزند را شرعاً و قانوناً بر عهده دارد و نمیتواند شانه خالی کند و آن را برعهدۀ دیگری بگذارد و زن بیچاره اگر هم، چند سال جورِ کودک را کشید به خاطر آن بود که مادرش صلاحیت نداشت و پدر هم در زندان بود.
کودک را به بهزیستی نسپرد. چون پدر دارد و استطاعت مالی کافی هم دارند و تنها نمی خواهند مانع ازدواج دایم شان شود و اثبات رابطۀ پدر- فرزندی به رغم پرهیز از اخذ شناسنامه دشوار نیست واقدامات قضایی را هم برای صدور شناسنامه و قید نام پدر در آن انجام داده است.
پس مسیر دوم را پیموده و به قانون متوسل شده تا با حکم قاضی به وظایف خود به عنوان پدر عمل کند.
تا اینجا مسیری معمول اگرچه دشوار تصور میشود اما زن می گوید مرا تهدید میکند و چون از این تهدید به مراجع انتظامی و قضایی شکایت برده است حالا مرد خود در مقام شاکی وارد شده و مدعی است به او تهمت زده اند.
نمی خواهم این داستان را بیش از این در رسانهای عمومی شرح دهم. جنبۀ عمومی آن اما نکتهای است که با کمیته امداد امام خمینی در میان میگذارم.
این که از صدا و سراسیمگی و ترس زن از تهدیدات مرد پیدا بود که پناهی ندارد و مهمتر از رنج فقر، احساس بیپناهی است.
در کشورهای توسعهیافته «نهادهای واسط اجتماعی» نقش آفرینی میکنند و در این گونه مواقع به یاری میشتابند. به عبارت دیگر مددجو تنها به مواد خوراکی و حمایت های غذایی نیاز ندارد. به حمایت قضایی هم نیاز دارد.
حال که کمیته امداد برای مشمولان و مددجویان خود پدری میکند جایی و اداره ای هم باید باشد تا این زن و امثال او مشکل خود را بازگویند و در امور حقوقی کمک کنند یا مورد معاضدت قضایی قرار گیرند.
البته میدانم که این نهاد سامانهای با عنوان «درخواستدهی مدد جویان امداد» راهاندازی کرده که در زمینههای تحصیلی، روانشناسی، ازدواج و امور خانواده مشاوره میدهد ولی قضیه فراتر از اینهاست و در غیاب سرپرست خانواده به جایی و نهادی نیاز دارند که از آنها حمایت ویژه کند. مثل بنیاد شهید که می خواهد جای خالی پدر را پر کند ولو پر شدنی نباشد اما دستکم در بخشی از نیازهای مادی و حمایتهای حقوقی که میتوانند.
در این فقره یک پای زن باید در مرکز ترک اعتیاد باشد و یک پای او پی گیر آن که مرد فرزند خود را تحویل بگیرد و حالا پاسخ گوی ادعای او که چرا شکایت کرده ای من تو را تهدید کرده ام حال آن که همسایگان شاهد بوده اند. در این میانه کی قربانی می شود؟ بچه های دیگر. چرا؟ چون نهاد واسط اجتماعی یا سازمانهای حامی در ایران یا نیستند یا قوی نیستند.
حداقل کار این است که برای کلانتری محل یا مجتمع قضایی که پرونده در آن رسیدگی میشود نامه ای ارسال کنند تا از آنها حمایت شود یا با کانون وکلا قراردادی داشته باشند تا وکیل بتواند پیگیری کند.
کمیته امداد از زمان آقای پرویز فتاح پوست انداخت و کارهای تازه و خوبی در آن انجام شد و شنیدهایم که آقای مرتضی بختیاری هم در همان مسیر قدم برمیدارد.
از این رو جا دارد نهادی که بودجۀ عظیمی را صرف حمایت از افراد و خانوادههای تحت پوشش میکند ( که البته به خاطر جمعیت فزایندۀ آنها و مشکلات اقتصادی و توورم موجود کافی نیست) به لحاظ معنوی هم پشتیبانی کند و اگر این کار به صورت سازمان یافته و مدون انجام میشود اطلاع رسانی کنند تا افراد نیازمند به راه نماییها و حمایتهای قضایی و حقوقی به جای آن که دست به دامان دیگران شوند یا بپرسند در فلان کلانتری یا مجتمع قضایی دوست و آشنایی دارید یا نه از رسانهها بخواهند دایرۀ مربوطه در ادارات کمیته امداد امام خمینی را معرفی کنند تا بی دغدغه به آن مرکز مراجعه کند و در آنجا رییس یا حقوقدانی به قصۀ پُر غصهشان گوش بسپارد و چه بسا با یک تماس تلفنی یا یک نامه کمک کند.
* نویسندۀ یادداشت بالا اطلاعات لازم را در اختیار عصر ایران قرار داده و پس از راستیآزمایی منتشر شد و با نام و جزئیات، قابل انتقال و انعکاس به روابط عمومی کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) است.
--------------------------------
بیشتر بخوانید:
*کمیته امداد: ۵۰ هزار تبلت و دستگاه کمک آموزشی بین دانشآموزان نیازمند کشور توزیع میشود
*کمیته امداد: برنامه ساخت 1000 نیروگاه خورشیدی
*عذرخواهی کمیته امداد از مردم/ عزل افراد خاطی در ماجرای توزیع بسته های غذا (+عکس)