۲۱ قسمت از سریال «صفر ۲۱» با کارگردانی مشترک جواد رضویان و سیامک انصاری روی آنتن شبکه ۳ سیما رفته است.
به گزارش روزنامه جوان، با کمی ارفاق و در خوشبینانهترین حالت تنها عایدی مخاطب از سه هفته تماشای این سریال، هدر رفتن وقت یا به عبارتی بهتر «بطالت» و نیز تماشای موقعیتهای طنز با چاشنی دیالوگهای پینگپنگی بین جواد رضویان و سیامک انصاری است که بیشتر تداعیکننده کلیپهای اینستاگرامی است تا بهترین زمان آنتن یکی از شبکههای تلویزیونی.
اول: در قسمتهای ابتدایی، مخاطب با توجه به شناخت و سابقه بازیگری و حرفهای جواد رضویان و سیامک انصاری به عنوان دو چهره شناخته شده، توقع داشت شاهد مجموعهای باشد که نگاهی طنازانه و البته حرفهای به مباحث و مشکلات روز یا حداقل مرتبط یا نزدیک به اوضاع کنونی جامعه دارد، اما آنچه تاکنون نصیب مخاطب این سریال شده از نظر محتوایی شوخیهای نازل و دمدستی و از نظر فرمی ملغمهای از شمایل و تکنیکهای تجربه شده در آثار مهران مدیری است که هر دو شخصیت اصلی این مجموعه تجربه آن را قبلاً در آثار مختلف مدیری داشتهاند.
کنش و واکنشهای فریبرز (سیامک انصاری) در این مجموعه ملغمهای از کاراکترهای طنزی است که این بازیگر آنها را قبلاً بازی کرده است. جواد رضویان هم سعی کرده با ارائه یک لهجه و گویش مندرآوردی و اکتهای تکراری همانند آنچه مخاطب پیشتر از وی در سریال «در حاشیه» مشاهده کرده است، کاراکتر «جلال» را طراحی کند.
در کنار این دو شخصیت که بار اصلی طنز ماجرا را بر عهده دارند، مابقی کاراکترها از جمله شادی، ارسلان، تورج و سعید با واکنش به اتفاقات پیرامونیشان صرفاً نقش کشسانی و مطول کردن قسمتهای سریال را ایفا میکنند (اگر چه کنش و دیالوگهای نوشته شده برای این افراد با ساختارشکنیهای عجیب و غریبی همراه است که در بخش دوم به آنها میپردازیم). به کلام بهتر طبق تقسیمبندی مشهود در این مجموعه خط اصلی داستان و بار دراماتیک آن را جلال و فریبرز بر عهده دارند و مابقی کاراکترها ایفاگر داستانکهای حاشیهای و جزئی سریال را بر عهده دارند.
دوم: خانواده، روابط فیمابین اعضای آن و مناسبات افراد خانواده با کسانی خارج از گستره تحت عنوان «خانواده» جزو مؤلفههایی هستند که در مجموعه «صفر ۲۱» دچار خدشه شدهاند. از قسمتهای ابتدایی تا چند قسمت قبلی این سریال مدام شاهد خواهش و التماسهای سعید از شادی هستیم تا هر چه زدوتر ازدواج کنند. مخاطب چه در تماسهای تلفنی و چه در دیدارهای عاشقانه بین سعید و شادی در کافه تریا و جاهای دیگر شاهد خواهشهای سعید است، اما از یکی دو قسمت قبل تازه متوجه میشود که شادی هنوز با پدر و مادرش در مورد این عاشقی حرفی نزده و دیدارهای گاه و بیگاه آنها اصطلاحاً یواشکی بوده است. تئوریزه کردن چنین روابطی در محتوای این سریال همان خدشه به اصول دینی و اخلاقی جامعه است که اتفاقاً تلویزیون باید منادی و مروج آن باشد نه ایفاگر نقش عادیسازی چنین مسائلی. دروغگویی و مخفیکاری و عدم احترام به والدین از جمله نکات منفی پرتکرار در این سریال است که مخاطب بدون عقوبتانگاری برای مرتکب فعل مذموم، شاهد استمرار آنهاست.
سوم: اینکه سازندگان و تولیدکنندگان فیلم و سریال در روزگار پاندومی کرونا باید با مراعات دستورالعملها به تولید فیلم و سریال ادامه بدهند، اصلی منطقی و غیرقابل رد است چه با لحاظ نگاه عائلهمندانه باشد، چه با نگاه لزوم تولید محتوا برای سرگرمسازی مخاطب، اما واقعیت این است که مدیریت فرهنگی با خوابیدن وسط لحاف متفاوت است و ارائه آثاری که در آنها اخلاق و روابط خانوادگی مخدوش شده، به هر بهانهای صحیح نیست و باید تکلیفمان را با ارزشها و هنجارهای عرفی و دینی جامعه مشخص کنیم.