عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «آنان که جریان تحولِ انتخاباتی آمریکا را فرصت میدانند یا واقعاً نادان و ناآگاهاند و گرفتار جهل مرکّب و نه نادانیِ معمولی و از اینها جاهلتر وجود ندارد و اگر این نیستند، خائناند. خیانتکار به ملت.»
این سخنان را آقای احمد علمالهدی امام جمعه مشهد بیان کرده و هر چند به گونهای سخن گفته که هر که واکنش نشان دهد در یکی از دو دستۀ «نادان یا خائن» قرار گیرد، اما جا دارد به این بهانه به چند نکته اشاره شود:
1. برخی معتقدند این لحن به خاطر آن است که نماز جمعه برگزار نمیشود و بیشتر قصد جلب توجه دارند. هویت نماز جمعه البته چنان که از نام آن برمیآید به جماعت و جمعیت است و به صرف انتشار متن خطبهها نمیتوان همان حال و هوا را احیا کرد. در این فقره البته آقای علمالهدی سنتی عمل نکرده و از امکانات مدرن رسانهای بهره بردهاند و احتمالا احساس کردهاند هر چه سخن تندتر باشد بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
2. اگر قرار باشد یک نمونه از نگاه «صفر و صدی» ارایه شود همین مورد بهترین است. در نگاه صفر و صدی هیچ عددی بین صفر و صد به رسمیت شناخته نمیشود. یا صفری یا صد! حال آن که از یک تا 99 عدد وجود دارد.نگاه صفر و صدی به سیاه و سفید هم شهرت دارد. یا سیاه یا سفید و انگار نه انگار که طیفی از رنگها بین این سیاه و سفید وجود دارد.
از نگاه علمالهدی اگر رفتن ترامپ و آمدن بایدن را فرصت بدانی از دو حال خارج نیست: یا نادانی یا خائن! چرا؟ چون او میگوید!
3. دکتر عبدالکریم سروش در عاشورای پارسال نگاه صفر وصدی دکتر شریعتی به واقعۀ کربلا را هم نقد کرد. این جملۀ شریعتی مشهور است که «آنان که رفتند کاری حسینی کردند. آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدیاند.»
سروش اما میگوید میتوان نه شمر بود نه امام حسین و این گونه نیست که هر که زینبی نیست، یزیدی است. گفتار شریعتی البته برای شوراندن جماعت بود ولی با نگاه منطقی و عقلانی سخن درست همان است که سروش میگوید زیرا ماجرا پیچیدهتراز سیاه و سفید کردنها و سادهسازیهاست.
پیشتر دربیان یکی از دلایل ترجیح ترامپ بر بایدن نزد اصولگرایی ایرانی نوشتم با ترامپ بهتر میتوانستند دوگانهسازی کنند. در نگاه صفر و صدی آقای علمالهدی این نکته به روشنی هویداست.
4. متهم کردن دیگران به جهالت و نادانی مستلزم آن است که شخص در قلۀ دانایی و معرفت نشسته باشد اما اتفاقا افراد هر چه بیشتر میدانند تازه درمییابند که نادانستههاشان بیشتر است و دیگران را به جهل و نادانی متهم نمیکنند. متهم کردن به خیانت نیز جز از عهدۀ قاضی بر نمیآید و خیانت در مقابل امانت قرار دارد. جناب علمالهدی از کدام موضع سخن میگوید؟ علّامۀ دهر یا قاضیالقضات شهر؟
5. این گونه اتهامافکنیها قبلتر نیز در سه مناقشۀ بزرگ سابقه دارد. گفتند گروگانهای آمریکا را زودتر آزاد کنید. 4 روز و 44 روز توجیه داشت اما به 444 روز کشاندند و سرانجام آزاد شدند. بعد از بازپسگیری بندرخرمشهر در سال 61 و صدور قطعنامه 598 در سال 66 گفته شد بهتر است جنگ تمام شود و سرانجام یک سال بعد در 27 تیر 67 پذیرفته شد. در پروندۀ هستهای هم فرصتهایی از دست رفت و کاری که در سال 83 میتوانست انجام گیرد در 94 صورت پذیرفت.
حالا آقای علمالهدی می گوید رفتن ترامپ فرصت نیست. لابد اگر میماند و پایش را بیشتر روی گلوی اقتصاد و زندگی ما فشار میداد فرصت بود.
6. دربارۀ فرصتسوزی، حکایت درسآموزی درفرهنگ ما قابل نقل است. مردی پارسا، زنی بهانهجو و زشتخو داشت ولی صبور بود و روزی به پاداش این شکیبایی در خواب یا عالَم واقع دید که سه آرزو میتواند کرد.
چون این موضوع با زن در میان نهاد زن گفت آرزو کن من زیباترین شوم تا خود نیز حظّی بَری. مرد چنین خواست و زن به غایت زیبا شد. اما به جای شُکر، زیبایی خود را به رخ مرد کشید و دل او را چندان شکست که ناخواسته آرزو کرد چندان زشتروی شود که بداند این زیبایی از خود او نبوده است و چنین شد و مرد دید هیهات! چگونه با او سر کند؟
پس آرزو کرد زن به شکل اول بازگردد و هر سه آرزو تحقق یافت اما به نقطۀ نخست بازگشته بودند و هر سه فرصت از کف رفت!
ما نیز میتوانیم بر سر این که فرصت هست یا نیست و هر که بگوید فرصت است یا نادان است یا خائن، آن قدر بر سر و روی یکدیگر بکوبیم که این نیزبگذرد که فرصت سوزی هنر ماست و گفتهاند هنر نزد ایرانیان است و بس!
راستی، آن مرد پارسا نادان بود یا خائن؟!
-------------------------------------
بیشتر بخوانید:
*چرا انتخابات آمریکا باب میل اصولگرایی ایرانی نبود؟/ 10 انگارۀ باطل یا کمرنگ شده
*شکست ترامپ و پیروزی بایدن/ حکایتِ «رذیلت، فضیلت و فرصت»
*طرفداران یا منتظران پیروزی ترامپ در ایران/ دو خط موازی گاهی به هم میرسند!
درود بر شما.
اما بعضی وقتها هم عددی نیست و نباید امید واهی ایجاد کرد. این را باید فهمید.