۷۸درصد مردم معتقدند که وضعیت کرونا نسبت به قبل بدتر شده است. در فروردین امسال فقط ۲۵درصد از مردم معتقد بودند که کرونا یک سال و بیشتر وجود خواهد داشت؛ در حالی که امروز و با گذشت ۷ ماه از آن تاریخ، طرفداران این عقیده به ۷۸درصد رسیده که ۵۴درصد آنان معتقدند حتی بیش از یک سال دیگر نیز درگیر کرونا خواهیم بود.
عباس عبدی، روزنامهنگار، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «از هنگامی که کرونا در ایران ظاهر شد، هیچگاه شیوع آن بهشدت این روزها نبوده است. امیدواریم که سیاستهای اعلامی اخیر در تعطیل کردن بخشهایی از جامعه بتواند حداقل جلوی تشدید این وضع را بگیرد. در همین زمینه مراجعه به مردم و نظرسنجی و فهم نگاه مردم نهتنها برای جامعه مفید است بلکه برای سیاستگذاریهای رسمی نیز موثر خواهد بود. متاسفانه برخی از نظرسنجیهای انجام شده در این زمینه انتشار عمومی پیدا نمیکنند. ستاد ملی کرونا شهر تهران نیز که باید بیش از همه خواهان انتشار چنین پژوهشهایی باشد تاکنون نتیجه نظرسنجی خود را منتشر نکرده است. نظرسنجی شهرداری تهران نیز محدود به نظرات مردم تهران است. در این میان پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد، نتایج نظرسنجی خود را که دو ماه پیش انجام شده در دسترس قرار داده که موجب تشکر است. هر چند اگر این نتایج با فاصلهای کمتر و چند روزه منتشر میشد بسیار بهتر بود. در این یادداشت میکوشم بخشی از یافتههای آن را توصیف و تحلیل کنم؛ یافتههایی که میتواند به درک بهتر ما از موضوع کمک کند. این نظرسنجی در سطح ملی با نمونه بیش از دو هزار نفر و افراد بالای ۱۸ سال انجام شده است. موضوعات آن متنوع است، سعی میکنم بخشی از گزارههای اصلی آن را توضیح دهم.
نگاه به کرونا
یکی از نکات جالب در این پژوهش، باورهای عمومی نسبت به کروناست. ۵۳ درصد افراد این ویروس را طبیعی ندانسته و ساخته دست بشر میدانند. جالبتر این که این درصد در میان افرادی با تحصیلات دانشگاهی به ۷۳ درصد میرسد! ۱۷ درصد از مردم آن را طبیعی، ۱۵ درصد ناشی از خشم خدا و ۲ درصد نیز انتقام طبیعت دانستهاند. این نشاندهنده جذابیتهای نگاه توطئهانگارانه در پس فهم این گونه حوادث و پذیرش آن است. از سوی دیگر هنگامی که مردم در برابر این پرسش قرار گرفتند با عقیده کسانی که معتقدند در مورد خطرات کرونا اغراق شده است، چقدر موافق هستید؟ فقط ۹ درصد به میزان زیاد و خیلی زیاد با آن موافق هستند و ۷۳ درصد به میزان کم و خیلی کم موافقاند در واقع مخالف این گزاره هستند که در میزان خطر کرونا اغراق شده است. بنابراین کوشش افرادی که سعی در بیاهمیت نشان دادن کرونا داشتند، موثر واقع نشد.
همچنین ۷۸درصد مردم معتقدند که وضعیت کرونا نسبت به قبل بدتر شده است. در فروردین امسال فقط ۲۵درصد از مردم معتقد بودند که کرونا یک سال و بیشتر وجود خواهد داشت؛ در حالی که امروز و با گذشت ۷ ماه از آن تاریخ، طرفداران این عقیده به ۷۸درصد رسیده که ۵۴درصد آنان معتقدند حتی بیش از یک سال دیگر نیز درگیر کرونا خواهیم بود. این نگرش برای همراه کردن مردم جهت برنامهریزی برای مقابله با این ویروس نقطه مثبتی تلقی میشود.
مواجهه با کرونا
مردم برای آن که در مقابله با کرونا به آرامش روحی و روانی برسند، راههای گوناگونی را در پیش میگیرند. حدود ۴۴درصد از مردم به دعا کردن و قرآن خواندن و عبادات و مراسم مذهبی روی میآورند، ۲۲درصد خود را با موسیقی سرگرم میکنند و ۲۲درصد به ورزش پناه میبرند، ۱۵درصد کتاب خواندن، ۱۶درصد نیز گفتوگو با دوستان و آشنایان را انتخاب میکنند. (هر فرد میتوانسته بیش از یک روش را پاسخ دهد.) این شیوهها به نحوی بازتابدهنده گرایشهای غالب فرهنگی و سبک زندگی ایرانیان نیز هست.
در عین حال بخشی از دستورات مقابله با کرونا برای مردم سخت است. ۵۳درصد ماسک زدن را دشوارترین اقدام احتیاطی دانستهاند. ۲۰درصد شستن وسایل خریداری شده، ۱۸درصد رعایت فاصله فیزیکی، ۱۴درصد شستن مکرر دستها و ... برخی مطالعات جدید در اهمیت انتقال ویروس از سطوح تردید جدی کرده است. شاید بهتر باشد که ستاد کرونا از طریق سازمان بهداشت جهانی پیگیر ماجرا باشند تا اگر واقعا ویروس از این طریق انتقال پیدا نمیکند بخشی از بار مهم اقدامات احتیاطی را از دوش مردم بردارند.
در یک ارزیابی کلی ۴۱درصد مردم در مواجهه با کرونا احساس امنیت کمی دارند و ۳۲درصد نیز زیاد و خیلی زیاد در مواجهه با کرونا احساس امنیت میکنند.
قرنطینه
یکی از مسائل مهم در مقابله با کرونا، رعایت دستورالعملهای قرنطینه برای افراد مبتلاست. حدود ۸،۵درصد پرسششدگان گفتهاند که به ویروس مبتلا شدهاند. ۸۸درصد از این افراد مبتلا شده، خود را در خانه قرنطینه کردند، حدود ۵درصد نیز در بیمارستان بستری شدهاند و ۶درصد نیز اساسا خود را قرطینه نکردند! و این همان عاملی است که میتواند به شیوع هر چه بیشتر کرونا منجر شود. البته بعید است بخش بزرگی از افرادی که گفتهاند به کرونا مبتلا شدهاند اصولا آزمایشی داده باشند فقط از روی عوارض این بیماری حس کردهاند که به کرونا مبتلا شدهاند لذا تحت نظر مدیریت بحران کرونا نیز نبودهاند و این یکی از ضعفهای اساسی مبارزه با کرونا در ایران بوده است. چینیها در مقابله با کرونا بسیار موفق بودند زیرا برنامه خود را بر مبنای ۴ اصل شناسایی زودهنگام، قرنطینه زودهنگام، تشخیص زودهنگام و نهایتا درمان زودهنگام قرار دادند. ظاهرا ما به علل گوناگون قادر به اجرای اولین اصل هم نبودیم و طبعا موارد بعدی بلاموضوع شده است، به همین علت قادر به پیشگیری از شیوع کرونا نشدیم.
نکته جالب این که ترس و نگرانی از ابتلای به ویروس و گسترش بیماری در حدی بود که در ۶۳درصد مردم در مهر ماه جاری با اجرای طرح محدودیتهای عمومی موافقت کرده بودند و به طور قطع این موافقت در آبان و آذر باید بیشتر نیز شده باشد. هر چند نگرانیهای شهروندان در دوران قرنطینه شخصی نیز جالب توجه است. ۴۲درصد نگران سرایت ویروس از خود به دیگران بودهاند. ۱۹درصد درد جسمی برایشان مهمتر بوده است. ۱۲درصد درد تنهایی و ۱۱درصد نیز ترس و اضطراب ناشی از عدم بهبودی و ۹درصد نیز افسردگی را مهمترین ویژگی این دوره ذکر کردهاند. برای کاهش این نگرانیها میتوان ایدهها و برنامههایی را تدوین و اجرایی کرد.