بهاره نصیری، استادیار و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره نقد کتاب سواد رسانه ای نوشته است: جیمز پاتر استاد دانشگاه کالیفرنیا در سانتاباربارا که دکتری در دو رشته "مطالعات ارتباطی" و "تکنولوژی آموزشی" دارد. او بیش از یک دهه به تدریس رسانه مشغول بوده است. و پدید آورنده کتاب های دیگری همچون اثرهای رسانه ای، 11 افسانه درباره خشونت رسانه ای، نظریه سواد رسانه ای: یک رویکرد شناختی و کتاب چگونه پژوهش ارتباطی خود را منتشر کنیم، هستند.
ترجمه این کتاب توسط آقای دکتر احسان شاه قاسمی عضو هیات علمی گروه آموزشی ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران انجام شده است، ایشان نویسنده کتاب های تحلیل مصرف رسانه ای و سفر قندهار: جامعه و رسانه در افغانستان و مترجم بیش از 20 کتاب هستند.
ترجمه بسیار عالی، روان و ارزشمند ایشان، هر مخاطبِ دغدغه دمندی در حوزه سواد رسانه ای را ترغیب به مطالعه این کتاب می نماید؛ به گونه ای که تمام فعالین در این عرصه قادر خواهند بود که از این کتاب بهره مند گردند. از ویژگی های برجسته این اثر؛ پوشش طیف گسترده ای از مخاطبان با نیازهای اطلاعاتی گوناگون (از متخصصان و پژوهشگران سواد رسانه ای، دانشجویان، مربیان، تا والدین) است. در زمانی که ما با فقر ادبیات موضوع در حوزه سواد رسانه ای در کشور عزیزمان مواجه هستیم، قطعا ترجمه فاخر این کتاب شایسته، می تواند دریچه ای رو به روشنایی در این حوزه باشد.
در تعریف سواد رسانه ای باید گفت: سواد رسانه ای مجموعه ای از چشم اندازها است، و ما برای دستیابی به این چشم اندازها باید آگاهی و کنترل خود را ارتقاء دهیم. این کتاب به شما کمک می کند که ارزیابی از آگاهی تان از ساختارهای دانش خود و شیوه عملکرد ذهنتان و توانایی بکارگیری آن، در مواجهه با رسانه ها داشته باشید. هرچقدر از شیوۀ عمل رسانه ها و شیوۀ اثرگذاری آنها بر خودمان بیشتر آگاه باشیم، توانایی بیشتری برای کنترل رسانه ها را خواهیم داشت.
مهمترین سوال این کتاب آن است که چرا باید سواد رسانه ای مان را افزایش دهیم؟ انگیزه اصلی نویسنده از نوشتن این کتاب، پاسخ به این سوال مهم در سراسر کتاب است. این کتاب با این هدف که به ما نشان دهد، رسانه ها چگونه باورها و الگوهای فکری، ذهنی و رفتاری ما را شکل می دهند به نگارش درآمده است. این کتاب به ما کمک می کند که سواد رسانه ای مان را به صورتِ موثری بیفزاییم و درک ژرف تری از رسانه ها و عملکردشان داشته باشیم.
در این صورت تحولی دربارۀ عادات رسانه ای مان رخ خواهد داد و انگیزۀ بیشتری برای ارتقاء مهارت های سواد رسانه ای مان پیدا خواهیم کرد. البته وقتی کم کم از چشم انداز سواد رسانه ای به پدیده ها نگاه کنیم، می بینیم چگونه این فرایندِ نفوذ عمل می کند و این فهم به ما کمک می کند تا بر این فرایند شکل دهی کنترل داشته باشیم.
از جمله ویژگی های این کتاب پیش بردن قدم به قدم مخاطب و همراه کردن او با بخش های مختلف است. کتاب با مساله شناسی موضوع آغاز می گردد و در انتها، مواجه کردن مخاطب با مسائل و مناقشه های رسانه ای و استفاده از مهارت هایی که در بخش های پیشین به طور مفصل به آنها اشاره شده است به پایان می رسد. به این معنا که مخاطب در بخش پایانی کتاب به خودارزیابی از درک مهارت های سواد رسانه ای می پردازد.
در عین حال که می توان مطالعه کتاب را به صورت پیوسته و با رعایت ترتیب بخش ها، از بخش اول تا بخش ششم مورد مطالعه قرار داد؛ اما حتی مخاطب می تواند برحسب نیاز اطلاعاتی به سراغ بخش مورد نظر رفته و هر بخش را به صورت مستقل و بدون رعایت ترتیب و توالی آن مورد مطالعه قرار داد. این کتاب حتی می تواند برای کسانی که پیشینه مطالعاتی از مبحث سواد رسانه ای نداشته اند نیز تاحدودی قابل استفاده باشد، چرا که در جای جای این کتاب بارها به تعاریف سواد رسانه ای و عناصر تشکیل دهندۀ آن و چگونگی کسب مهارت سواد رسانه ای به بیانی گویا و قابل فهم اشاره شده است.
مطالعه این کتاب را به مربیان سواد رسانه ای توصیه می کنم، علی الخصوص آموزگاران پایه دهم متوسطه که به آموزش کتاب تفکر و سواد رسانه ای می پردازند. چرا که در این کتاب رویکردهای متنوعی از سواد رسانه ای به همراه مصداق های عینی و تجزیه، تحلیل و تفسیرهای آن ارائه شده است که در تدریس می توان از آن به عنوان یک کتاب کمک آموزشی سواد رسانه ای بهره برد.
بخشی از کتاب به کودکان به عنوان مخاطبان خاص توجه شده است؛ که می تواند مورد استفادۀ والدین دغدغه مند در زمینه چگونگی مدیریت رسانه ای و والدگری رسانه ای؛ راهنمایی ها و توصیه های بسیار کاربردی نماید.
این کتاب از 7 بخش آموزشی تشکیل شده و تعداد صفحات کل این کتاب 863 صفحه است. هدف این 7بخش آموزشی این است که به ما چهارچوبی از ایده ها بدهد تا دانش و ساختارهای دانش خود را در 4 حوزه سازمان دهیم: دانش دربارۀ صنایع رسانه ای، دانش درباره مخاطبان رسانه ها، دانش درباره محتوای رسانه ای و دانش درباره اثرهای رسانه ای. این فصل ها همچنین به شما واقعیت ها و آماری برای فهم بهتر این چهارچوب ها عرضه می کنند. البته بهتر است در حین مطالعه کتاب، آن را با تجربه های شخصی خودمان ترکیب کنیم.
پایان هرفصل از کتاب تمرین هایی وجود دارد تا درک عمیق تر و دقیق تری نسبت به موضوعات پیدا کنیم. البته شما می توانید پیوسته این تمرین ها را در زندگی روزمره و در مواجهه با رسانه ها به کار ببرید و کم کم این اطلاعات در ذهنتان درونی کرده و به صورت الگوی ذهنی شیوۀ اندیشه تان تبدیل خواهند شد.
در پیشگفتار این کتاب در مورد اینکه چگونه بهتر بتوانیم از این کتاب استفاده کنیم، مطالبی ذکر شده است. و ابتدای هر بخش با یک ایده کلیدی آغاز شده است و سپس گزیدۀ موضوعات پوشش داده شده را توضیح می دهد تا به شما کمک کند تا مهم ترین چهارچوب ها را بدانید.
در بخش اول: تحت عنوان چرا سواد رسانه ای را بیفزاییم؟ به مساله اطلاعات و رشد شتابان تولید و انتشار اطلاعات پرداخته شده است و ایدۀ کلیدی این بخش آن است که ما برای بقا در فرهنگِ اشباع از اطلاعات، ذهنمان را در برابر سیلی از پیام های رسانه ای از حالت "خلبان خودکار" (تقریبا همۀ پیام ها را به صورت خودکار گزینش و پالایش می کند)خارج کنیم و تلاش کنیم خودمان، فرایندهای فکری مان را شکل دهیم.
در بخش دوم: اختصاص به مخاطبان بزرگسال و کودکان دارد؛ فرایند پردازش اطلاعات در سه بخشِ پالایش پیام ها، معنایابی پیام ها و در نهایت معناسازی شخصی از پیام ها انجام می گردد. اینکه شما چگونه می توانید سواد رسانه ای خودتان را ارتقاء دهید، یعنی می توانید تصمیم های بهتری دربارۀ پالایش، معنایابی و معناسازی بگیرید. اما در مورد کودکان که کمتر از بزرگسالان تجربه زندگی در جهان را دارند، بنابراین در پردازش پیام های رسانه ای و ارزیابی آنها با دشواری بیشتری روبه رو می شوند و به راحتی در معرض فریب و گمراهی و اثرات منفی رسانه ها قرار می گیرند؛ چون آنها به اندازۀ کافی فرصت نداشته اند تا ساختارهای دانش خود دربارۀ پدیده ها بسازند.
بنابراین نیازمند یک راهنما و تسهیل گر و میانجی در استفاده از رسانه ها دارند و نیازمند رشد شناختی، رشد عاطفی و رشد اخلاقی هستند و حضور والدین به عنوان وساطت فعال و نحوه مشارکت آنها با فرزندان.
در بخش سوم: تحت عنوان صنعت آمده است، در این بخش به ارائه نقشه های مفهومی از مهمترین ایده ها دربارۀ صنایع رسانه های جمعی پرداخته شده است. این فصل توجه شما را بر 3 موضوع متمرکز خواهد کرد. نخست این که چگونه رسانه های جمعی در طی زمان شکل گرفته اند، دوم توجه به الگوهای مختلف صنایع رسانه ای جمعی و سوم نگاهی دقیق به عواملی که امروزه در حال شکل دادن به صنایع رسانه های جمعی هستند. و در قسمت چشم اندار اقتصادی 4 نوع بازیگر در بخش رسانه ای را معرفی می کند: 1- مخاطبان به عنوان مصرف کننده 2- تبلیغات گران 3- شرکت های رسانه ای 4- کارکنان شرکت های رسانه ای و هرنوع بازیگر مجموعۀ متفاوتی از منابع را وارد بازی می کند. در این بخش به راهبردهای مختلف کسب و کارهای رسانه ای بازی اقتصادی پرداخته می شود.
بخش چهارم: تحت عنوان محتوا ارائه شده است و ایده کلیدی این بخش آن است که رسانه ها طوری واقعیت را می پیچانند تا به نظر جالب تر بیاید؛ بنابراین مخاطبان را جلب کرده و از زندگی واقعی شان دور می سازد. همه ما در 2 جهان زندگی می کنیم: جهان واقعی و جهان رسانه ای و رسیدن به سطح بالاتری از سواد رسانه ای به معنای پرهیز از جهان رسانه ای نیست بلکه به معنای قائل شدن به مرزی میان دو جهان و پیشگیری از محو شدن این مرز در ذهنمان است و نیفتادن در دام رسانه ها است. همچنین در این بخش پیرامون صنعت خبر و سرشت پویای خبر و دگرگونی هایی در مفهوم سازی اخبار نوشته شده است. در ادامه این بخش به موضوع سرگرمی و کسب سواد رسانه ای در زمینۀ پیام های سرگرمی و ژانرهای مختلف پیام های سرگرم کننده اشاره شده است و این که هرچه ما به عنوان مخاطب، بهتر این فرمول ها را درک کنیم، به نحو موثرتر و کارآمدتری می توانیم روند آنها را دنبال کرده و متوجه معنای درونی آنها شویم. قسمت انتهایی این بخش مبحث تبلیغات است و فرایند ساخت پیام های تبلیغاتی و چگونگی ارتقاء سواد رسانه ای تبلیغاتی و تحلیل نیازهایمان براساس مهارت های شناختی، عاطفی، زیبایی شناسی و اخلاقی به تحلیل آگهی ها بپردازیم.
بخش پنجم: تحت عنوان اثرها، تاکید بر آگاهی از اثرات پرشمار رسانه ها برما، به عنوان کلید فهم سواد رسانه ای مطرح شده است و به ما کمک می کند برپیام هایی که هر روز تجربه می کنیم، کنترل بیشتری داشته باشیم. هدف این بخش آن است تا با گسترش چشم اندازتان به چیستی اثرهای رسانه ها، از گسترۀ وسیع اثرات آگاه شوید. در این بخش به طور مفصل به چشم انداز 4 بعدی رسانه ها پرداخته شده است که شامل: زمان بندی، ارزش، قصدمندی و گونه های اثرات. همچنین در ادامه فرایند اثرهای رسانه ای و عوامل موثر بر اثرهای رسانه ای توضیح داده شده است.
بخش ششم: سکوی پرش؛ این بخش تحت عنوان به خودتان و دیگران در افزایش سواد رسانه ای کمک کنید است و اینکه شما قدرت تولید راهبردهای سواد رسانه ای برای اثرگذاری بر جامعه و دیگران را دارید. در این بخش با ارائه 10 رهنمود به شما کمک می کند تا راهبرد شخصی تان را شکل دهید و از طریق نردبان های شناختی، عاطفی، اخلاقی و زبیایی شناختی؛ توانایی درک مولفه های مهم در هرپیام و سپس گروه بندی آنها برای درک اینکه این عناصر باهم چه ارتباطی پیدا می کنند را پیدا خواهید کرد.
بخش هفتم: رویارویی با مسائل؛ که در این بخش شش مسئله دربارۀ رسانه های جمعی ارائه می شود و به شما فرصت ارزیابی از خود و محک زدن مهارت هایتان را می دهد. این شش مسئله شامل: مالکیت کسب و کارهای جمعی، ورزش، اخبار جعی، تبلیغات، خشونت رسانه ای و حریم خصوصی است. هدف از این بخش حرکت از تفکر سطحی به سوی تفکر عمیق و جدی است؛ ارزیابی و واکاوی لایه های پنهانی و زیر پوستی بیشتر از پیام های رسانه ای و رسیدن به استدلال و معناسازی شخصی است.
در پایان باید به این نکته اشاره کنم؛ اکثر ما تصور می کنیم که سواد رسانه ای داریم و یاد گرفته ایم که به سراغ همه نوع رسانه برویم تا موسیقی، بازی، اطلاعات و سرگرمی دلخواهمان را پیدا کنیم، این که چگونه اطلاعات را از رسانه ها پیدا کنیم و چگونه با آنها سرگرم شویم و چگونه از آن ها برای آفرینش پیام های خودمان و همخوان کردن آن با دیگران بهره بگیریم. آیا ما با سوادان رسانه ای هستیم؟ آیا صرفاً این توانایی ها کفایت می کند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها، شما را دعوت می کنم به مطالعه این کتاب کاربردی و ارزشمند و خواندن آن را به تمامی علاقمندان حوزه سواد رسانه ای توصیه می کنم؛ چرا که با خواندن این کتاب شما در معرض چشم اندازهایی قرار می گیرید که می توانید از آن پس براساس نقشه ای مدون با انواع رسانه ها مواجه شوید و آن را با دیگران نیز به اشتراک بگذارید. به امید ارتقای سطح سواد رسانه ای تک تک شهروندان سرزمین عزیزم ایران.