شبه علم به عقایدی گفته میشود که ظاهر علم را دارند ولی در واقع برای اثبات آنها روشهای علمی طی نشده است. در دوران شیوع کرونا پرداختن به شبه علم بیش از هر زمان دیگری به چشم آمد. از تجویز روغن بنفشه برای درمان کرونا تا انتشار مطالبی دربارهی آثار ضد عفونی سیر و زنجبیل. روانشناسی نیز از این شبیخون بینصیب نمانده است.
به گزارش ایسنا، در روزهایی که کرونا زندگی عادی مردم را مختل کرده است، بخش قابل توجهی از زیست اجتماعی ما به فضای مجازی منتقل شده است. در فضای مجازی درس میخوانیم، با دوستان و اقواممان معاشرت میکنیم و گشتوگذار در آن، جای تفریحاتی که پیشتر داشتیم را گرفته است. در این میان، بازار صفحات مجازی روانشناسی هم سکه است؛ صفحاتی که اغلب آنها محتوای شبهعلمی روانشناسی را عرضه میکنند و با برگزاری کارگاههای آنلاین و جلسات مشاوره به مردم می آموزند چگونه شادتر باشند یا موفق شوند یا زندگی زناشویی خوبی داشته باشند. جولانگران این عرضه فقط افراد سودجو از عنوان روانشناس نیستند، بلکه برخی روانشناسان نیز خود مروج روانشناسی زرد شدند.
هفته ترویج علم و تقارن آن با روزهای شیوع کرونا فرصت مناسبی بود که با برخی روانشناسان کشور درباره روانشناسی شبه علمی و آسیب های آن گفتوگو کنیم.
دکتر علی اصغر اصغرنژاد فرید، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، معتقد است برای خود روانشناسان نیز تشخیص روانشناسی علمی از شبه علمی چندان راحت نیست.
او افزایش سواد رسانهای مردم را راهکار میداند و میگوید: مردم باید درجهای از سواد رسانهای و تفکر نقادانه را داشته باشند که اگر با سخنی مواجه شدند، بتوانند تشخیص دهند آیا این سخن برای کسب منافع شخصی بیان شده است یا فرد گوینده صرفا بدون غرض اطلاعاتی مفید را مطرح میکند.
یک روانشناس دیگر نیز تفکر انتقادی را مهمترین شاخصهی روانشناسی علمی میداند. سحر پهلوان نشان در این باره میگوید: وقتی از روانشناسی علمی صحبت میکنیم، باید مفاهیم حوزه، مفاهیمی علمی و تخصصی باشد، دادههای آن از روشهای علمی مبتنی بر مشاهده و آزمایش نه صرفا تجارب شخصی به دست آمده باشد که روایی و پایایی آن نیز قابل بررسی بوده و مهمتر از همه انتشار این نتایج هم مطابق با اصول، ساختار و قواعد علمی صورت گرفته باشد. در روش علمی، دادهها باید از مراحلی مانند آزمایش، مشاهده و به واسطه استفاده از ابزارهای معتبری چون پرسشنامه و .. به دست آمده باشد. اما در روانشناسی غیرعلمی دادهها عموما از تجارب شخصی، نظرات دوستان، جستجو در سایتهای بعضا نامعتبر و ... به دست میآید.
دکتر پیمان دوستی درباره علت گرایش برخی افراد به روانشناسی زرد گفت: افراد با اینکه به وضوح میدانند این روشها در طولانیمدت اثربخش نیست، اما به دلیل پیامد کوتاه مدت که فرد در لحظه احساس بهتری دارد یا به زبان روانشناسی، تقویت منفی یا همان حذف محرک ناخوشایند دریافت می کند، این رفتار را ادامه می دهد و چرخه ادامه پیدا می کند. این امر در حالی است که ما میدانیم پروسه روان درمانی و مبتنی بر روش های علمی، فرآیندی طولانی مدت و در برخی شرایط دردناک است که در نهایت منجر به بازسازی شخصیت و رفع مشکلات مربوط به روان می شود، اما باز هم تاکید می کنم انسان همیشه به دنبال راهکارهای ساده است و شبه علم با روش های ساده، آنچه مردم می خواهند را به آنها میگوید.
اما از آن جایی که برخی روانشناسان نیز در گسترش روانشناسی زرد تاثیرگذار بودهاند، ممکن است بتوان با ارائه واحدهای درسیای با موضوعات اخلاق حرفهای در دوران تحصیل در دانشگاه رعایت موارد اخلاقی را در دانشجویان این رشته نهادینه کرد. موضوعی که برخی از روانشناسان معتقدند تاثیر کافی نخواهد داشت.
دکتر علی فیضی در این باره میگوید: در دانشگاههای ما آموزش مشخصی در خصوص این که یک روانشناس یا مشاور چگونه میتواند عمل کند، وجود ندارد. دورههای کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی یا دکترای روانشناسی سلامت قرار است فرد را برای پژوهش در زمینههای مختلف آماده کند. اما مقدار زمانی که در دوران دانشگاه به اخلاق حرفهای پرداخته میشود به زحمت به ۳۰-۴۰ ساعت میرسد. همین مدت کوتاه هم در دوران تحصیلات تکمیلی و سخنرانیمانند ارائه میشود.
دکتر فرهاد طارمیان، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی نظر دیگری دارد و معتقد است تدریس دروس مرتبط به اخلاق حرفهای، ضامن این که دانشجو پس از فارغالتحصیلی به اصول اخلاق حرفهای پایبند بماند، نیست و به مواردی همچون تعهدات شخصی و اخلاقی و باورهای اعتقادی او ارتباط دارد تا مانع از سوق یافتن وی به سمت روانشناسی زرد شود.
تعدادی از روانشناسانی که با ایسنا گفتوگو کردند، درباره لزوم وجود ناظری برای کنترل اطلاعات روانشناسی شبه علمی در فضای مجازی نیز نکاتی را بیان کردند.
دکتر ندا علیبیگی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با بیان این که سازمان نظام روانشناسی ایران به عنوان متولی روانشناسان ایران در این زمینه نقش کلیدی دارد، گفت: از سازمان نظام روانشناسی انتظار میرود در انتخاب معیارهای ورود به رشته روانشناسی و نیز اعطای مدرک برای کار حرفهای، دقیق و موشکافانه برخورد کند.
طارمیان نیز در این باره معتقد است که باید سازمان و نهادی برای نظارت کیفی و مانیتورینگ دائمی بر روی فعالیتهای افراد رواجدهنده روانشناسی زرد وجود داشته باشد و متاسفانه در حال حاضر این نظارت به شکل جدی وجود ندارد. عمده نظارت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره بر افرادی است که پروانه فعالیت برای آنها صادر شده است، هر چند یکی از وظایف آن میتواند «کنترل بر گسترده شدن روانشناسی زرد» باشد و سایر انجمن های علمی در این زمینه به سبب نوع وظایفشان فاقد اهرم اجرایی برای نظارت بر حوزه روانشناسی هستند؛ یعنی نمیتوانند به شکل قانونی مانع از فعالیت برخی مدعیان روانشناسی شوند.
سلامت روان به اندازه سلامت جسمانی مهم است و همانگونه که نهادهای نظارتی بر تبلیغ و توزیع پزشکی شبهعلمی حساسیت به خرج میدهند، برای جلوگیری از گسترش روانشناسی زرد نیز باید سازوکاری معین تعریف شود و نهادهایی مخصوص رصد فضای مجازی به منظور مقابله با آسیب به سلامت روانی تعریف شود.