نصرت الله تاجیک، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی میگوید: با صحبتهای دیروز رهبری، زمینهی داخلی فعالیت دولت برای مذاکره فراهم شده و دولت باید با طراحی یک برنامه مشخص در پی منافع ملت ایران و رفع تحریمها مسیر خود را در پیش بگیرد.
نصرتالله تاجیک در گفتگو با انصاف نیوز درباره صحبتهای رهبری و اینکه دولت الان باید چه کار انجام دهد میگوید: «این یکی از استراتژیکترین پیشنهاداتی است که رهبری داده و دست دولت را باز میگذارد و دولت هم باید از این فرصت استفاده کند. جنبهی اصلی صحبتهای ایشان یک جنبهی کاملا مثبت و مفیدی است ولی آن «اگری» که در جملهی ایشان هست هم مهم است. مهم از این جهت که «اگر به رفع تحریمها کمک میکند». اینکه مردم تحت فشار تحریمها هستند و مردم و کشور دارد آسیب جدی میبینند در آن شکی نیست. و اینکه رهبری این موضوع را میآیند و مظرح میکنند بسیار نکتهی خوبی است و باید به میمنت گرفت و باید روشهایی را در پیش بگیریم که بتوانیم این «اگر» را محقق کنیم.
یک واقعیتی وجود دارد. آن این است که ما برجام را برای این پذیرفتیم که یک فضای تنفسی در سیاست خارجی کشور به وجود بیاید و ما بتوانیم درهمکاری با جامعه بین المللی مشکلاتمان را حل کنیم و رفاه و توسعه کشور را روی ریل بیاندازیم. متاسفانه با اقدام نابخردانه ترامپ این روند مقداری بهم خورد و شرایطی فراهم شد که نتوانستیم از فواید برجام به نحو مطلوب استفاده کنیم.
الان درست است که رهبری دست دولت را باز گذاشته است، ولی واقعیت امر این است که آن طرف قضیه، همپیمانان و یا همکاران ما در برجام دو مجموعه شدند. یک مجموعه به نام ترامپ و تیم او و مجموعه دوم اروپا است. متاسفانه اروپا در آن حدی که میتوانست اقداماتی را انجام دهد، انجام نداد. حتی از کیان و سیادت اروپا در مقابل آمریکا استفاده نکرد. البته این قابل فهم است که اروپا برای اینکه بخواهد در مقابل آمریکا بایستد یک سلسله مشکلاتی دارد ولی به هرحال، اروپا یک فرصت تاریخی به دست آورده بود تا بتواند کیان اروپایی خود را که نقش برجستهای در روابط بین الملی داشت را استیفا کند، ولی نکرد. ولی در حدی که ما توانستیم استراتژی منزوی نگه داشتن ترامپ را دنبال کنیم با ما همراهی کرد که این نکته میمون و مبارکی بود. ولی آنطور که باید به میدان میآمد، نیامد.
وی همچنین افزود:« الان در سیاست میگوییم سرگردنه موقع کُشتی گرفتن نیست. یعنی ما باید به قله برسیم بعد کُشتی را شروع کنیم. این سازی که الان اروپاییها میزنند و مسائلی مطرح میکنند که به برجام مربوط نیست، بعقیدهی من همچنان بازی در زمین ترامپ است. چرا؟ چون بایدن علاقمند است، میراث ترامپ را از بین ببرد همانطور که ترامپ علاقمند بود و تلاش کرد میراث اوباما را در مسائل داخی و خارجی آمریکا از بین ببرد. و دوم آنکه بایدن علاقمند است به برجام برگردد.
اما به عقیده من دولت در مذاکراتی که دنبال میکند باید دارای سناریوهای معتدد و طراحی مشخص باشد. ما الان از آمریکا طلبکاریم. آمریکا به یک قرارداد بینالمللی و به یک موافقتنامه شورای امنیت پشت کرده است. ترامپ تنها از برجام خارج نشد بلکه قطعنامهی پشتیبان برجام را هم زیر پا گذاشت. اینجاست که شورای امنیت هم مسئولیت دارد. یعنی مظلومیت مردم ایران فقط این نیست که الان تحریمها را دارند، مظلومیت مردم ایران این است که این تحریمها با چشم پوشی و اغماض شورای امنیت بر ما اعمال میشود.
آمریکاییها اگرچه میگویند دارو و غذا تحریم نیست اما چون عملا نمیتوانیم پول جا به جا کنیم در آن هم تحریم هستیم. بنابراین یکی از سختترین تحریمها الان به مردم ایران تحمیل میشود. به عقیده من این سخن خردمندانه رهبری دست دولت را باز میگذارد. ولی بایدن نه پسرخاله ماست نه سوپرمن است. بایدن هم محدودیتهای دارد. ولی در عین حال ما باید الان دقت کنیم چه چیزی از بایدن بخواهیم. ما در هر صورت از آمریکاییها طلبکاریم. بایدن باید ضررهایی که به مردم ایران وارد شده است را جبران کند.
حالا اگر توانستیم این کار را بکنیم. یعنی در گفتگویی که داریم یک سیاستی طراحی کنیم، (البته معتقدم ما باید یک گفتمان غالب بین ایران و آمریکا به وجود بیاوریم. این گفتمان در حقیقت باید فراتر از مسائل برجام، تحریم و این طور مسائل باشد.) ولی الان به عقیده من در حد قضیه تحریمها هم، ما باید با یک موضع منطقی ولی حسابگرانه وارد شویم؛ نه اینکه پیش شرط بگذاریم بلکه باید به دنبال این باشیم، برای استیفای حقوق ملت ایران و برای اینکه تحریمها هرچه سریعتر خاتمه پیدا کند ما در درجه اول برجام و در درجات بعدی، اگر میخواهیم مسائلی بین ایران و آمریکا حل شود آن موقع است که باید بیاییم دربارهی آنها مذاکره کنیم.
او همچنین میگوید: دولت باید گفتوگو و مذاکراتی را شروع کند. تنها ابزار دولت دیپلماسی است. دولت کار دیگری نمیتواند بکند. باید از کانالهای دیپلماتیک و متعددی که رسمی و غیر رسمی هم هستند این کار را انجام دهد؛ دولت کارش را بلد است بکند، مهم این است که اگر چه مخالفین داخلی دولت و چه مخالفین خارجی حکومت واقعا دلشان برای مردم میسوزد، اجازه دهند دولت کارش را انجام دهد. ما هم دیپلماتهای قابلی داریم، هم حرف برای گفتن داریم و هم موضع به حقی داریم. البته این که میگویم مفهومش این نیست که انتقاد نکنند، نظارت نکنند، سناریو سازی نکنند، تئوری پردازی نکند، دانشگاهها و موسسات مطالعاتی وارد نشوند؛ نه همه این سازمانها بیایند. اتفاقا بودن مخالفین برای دولت نعمت است. در حقیقت وجود مخالف نعمتی است که دولت همه ابزارش را به کار گیرد. الان باید طراحی دقیقی راجع به مسائل برجام داشته باشیم. ما فعلا به جز برجام روی هیچ چیز دیگری نه میتوانیم، نه امکانش هست و نه فرصتش است که مذاکره کنیم.
مهم این است که برجام برای مردم ایران نافع باشد. یعنی اگر برجام نفعی داشته باشد، طبیعی است که ما به برجام پایبند خواهیم بود. ولی اگر نفعی نباشد دلیلی ندارد ما بخواهیم به برجام پایبند باشیم. اگر خاطرتان باشد آژانس ۱۵ تا ۱۶ گزارش پایبندی ما به تهعداتمان در برجام را ارائه داد.
مشخصا تحریمهای ظالمانه آمریکا با تحریمهای فصل ۷ شورای امنیت فرق میکند، ولی واقعیت امر این است که تحریمهای آمریکا به دلیل سلطه دلار و ترس شرکتهای بین المللی از اینکه اگر با ایران همکاری کنند مورد تحریم قرار بگیرند، باعث شده است ما تحت فشار قرار بگیریم. لذا مجموعه این مسائل باعث میشود این شرایط به وجود بیاید.
اما همهی مخالفین، معاندین و هرکسی که دلش به حال مردم ایران میسوزد، باید شرایطی فراهم کند که بازگشت بایدن به برجام، برای ملت ایران نافع باشد. بازگشت بایدن به برجام که یک عضو است برای ما نفعی ندارد، نفع آن موقع است که بایدن به تعهدات ۲۲۳۱ آمریکا و کسانی که برجام را امضا کردند برگردد، آن را اجرا کند و آنچه را که در این مدت، در اثر اجرا نکردن به آن تعهدات، ملت ایران صدمه دیدند باید به نوعی جبران شود.
نوع این جبران را هم کانالهای دیپلماسی، مذاکرات و نوع کاری که دو طرف میخواهند انجام دهند میتواند تعیین کند. ولی واقعیت امر این است راهی و ابزاری جز مذاکره نداریم. ما میخواهیم برای احقاق حقوق ملت ایران مذاکره کنیم. پس بنابراین بعقیدهی من ما الان باید از این فرصتی که مقداری زمینهی داخلی فعالیت دولت را، دستور رهبری یا نظر ایشان تامین میکند، استفاده کنیم. البته این تامین کننده زمینهی خارجی نیست. زمینهی خارجی ارادهای است که ما میخواهیم طرف مقابل را سر میز مذاکره به تامین منافع حداکثری ملت ایران وادار کنیم.
من فکر میکنم، این موضوع ضمن اینکه زمینهی داخلی فعالیت دولت برای شروع مذاکرات را فراهم میکند و دست دولت را باز میگذارد، در عین حال این هم وظیفه دولت است که با طراحی مناسب راهی مذاکرات شود. دولت و مشخصا وزارت امور خارجه هم نقشی اساسی و تاریخساز دارد و به هر صورت چشم و گوش ملت الان به فعالیت وزارت امور خارجه است.