«هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که در پایان هر هفته به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هفته میپردازد.
چهره هفته؛ محسن تنابنده
«لطفا دست از تخریب و عقیم سازی بردارید» این جملهای از متن اینستاگرامی محسن تنابنده است که در جواب رسانههایی که صرفاً با طرح سوال درباره شایعه دستمزد پنج میلیارد تومانی او برای فصل جدید «پایتخت» خواستار تایید و تکذیب شدند، با فرافکنیهای قدیمی و کلیشهای نوشته شد.
البته این میان اگر «عقیم سازی» هم صورت گرفته باشد از طرف خود تیم پایتخت و شخص محسن تنابنده بوده است؛ وقتی حدود یک سال پیش طی یک مصاحبه اعلام کرد که «پایتخت ۶» آخرین همکاری او با تلویزیون خواهد بود، وقتی در تمام مدتی که مردم منتظر دو قسمت پایانی سریال بودند سکوت اختیار کرد و وقتی قصه خانوادههای معمولی را به سمت قصه خانوادههای اهل دروغ و ریا و کلاهبردار برد حتی این قصه را هم عقیم و ناتمام رها کرد…
«پایتخت به عشق مردم ساخته و به خواست مردم ادامه پیدا کرده است» این جمله دیگری از تنابنده است و البته همه میدانند که در تمام مدتی که از آخرین قسمت پایتخت ۶ در نوروز ۹۹ میگذرد که به ۹ ماه میرسد، مردم منتظر ۲ قسمت باقی مانده «پایتخت» هستند ۲ قسمتی که سیروس مقدم کارگردان سریال نسبت به ساخت آن وعده داده بود با این حال در تمام این ماهها نه تنها خبری از تیم پایتخت نشد بلکه حاضر نشدند به «عشق مردم» حتی با یک پست یا مصاحبه درباره آنچه که طلب مردم دانسته بودند توضیح داده شود.
بعد از آن یک باره حاشیه دستمزد پنج میلیاردی رو میشود که احتمالاً این پنج میلیارد تومان که از کیسه بیت المال و همین مردم قرار است به تنابنده پرداخت شود هم به عشق مردمی است که گاهی محتاج نان شبشان میشوند. کاش تنابنده در همین پست توضیح میداد که آیا درست است که به دلیل عشق به مردم دستمزدش را بالاتر برده است؟ و اصلاً رقمهای نجومی این دستمزد میلیاردی که صرفاً بیان اعداد و واقعیت آنها مطالبهای از طرف رسانهها بوده است چقدر صحت دارد؟
تنابنده در ادامه پست خود خطاب به سوال رسانهها درباره میزان بودجه سریال و دستمزد غیرمعقول خودش مینویسد «تلاش شما هم همه این بوده که با مسموم کردن فضا و معناسازی های بیهوده و استخراج مفاهیم عجیب و غریب از پایتخت دستاویز و ملعبه ای بسازید برای انتقام گیری هاتون از جناح مخالف…» در تمام این مدت بیشترین مطالبه رسانهها درخواست «شفافیت» و شفاف سازی نسبت به این پروژه و بودجه آن بوده است که در حالت معمول دستمزدهایش یک سر و گردن از همه پروژهها بالاتر است (و شاید تا حدی هم طبیعی باشد) و حتی در آخرین فصل محل تامین آن هم به دلیل همین اختلاف فاحش در اعداد و ارقام با معاونت بازرگانی صداوسیما بوده است.
با این حال احتمالاً تنابنده آدرس غلط میدهد و در این جملات به جای اهل مطبوعات، رئیس سازمان صداوسیما را نشانه رفته است که درست بعد از پخش آخرین قسمت از سریال با نامهای که خطاب به مرتضی میرباقری معاون سیمای وقت نوشته شد خواستار پیگیری احتمال نفوذ ستون پنجم فرهنگی دشمن در این سریال شده بود!
علیعسگری با اشاره به آخرین قسمتی که روی آنتن رفته بود در این نامه نوشت که «لازم است بررسی شود که این اقدام حاصل اشتباه، بی توجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه انگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن» نامهای که هیچ گاه از طرف معاون سیما و حتی زیرمجموعه او به بالاترین مقام سازمان صداوسیما پاسخ داده نشد و حتی برای روشنگری رسانهها و افکار عمومی نیز نسبت به آن پاسخگویی نشد. این چنین بود که پرونده نفوذ در سریال «پایتخت» و تحرکات احتمالی ستون پنجم برای همیشه مفتوحه و مسالهای لاینحل باقی ماند.
علی عسکری در آن نامه همچنین تاکید کرده بود که «انتظار دارد ضمن برخورد مناسب، برنامه ریزی لازم برای پیشگیری از تکرار چنین مواردی صورت گیرد.» حالا برنامه ریزی لازم احتمالاً صورت گرفته است و بودجه سریال تا چندین برابر و دستمزد بازیگر تا چندین و چند برابر افزایش یافته است.
حتی شنیده شده که قرار است فاز اول قرارداد جدید به یک هفت قسمتی برای نوروز ۱۴۰۰ و فاز دیگر ۲۳ قسمتی برای نوروز ۱۴۰۱ اختصاص داده شود. ضرورت دارد که در ابتدای امر تلویزیون و سپس تیم پایتخت به صورت شفاف میزان این حجم غیرمنطقی و غیرمعقول از افزایش بودجه و دستمزدها را شرح دهند و به این سوال پاسخ دهند که آیا میزان اعلام شده برای دستمزد میلیاردی تنابنده صحت دارد؟ آیا میزان ده برابری این دستمزد به عنوان بودجه سریال یعنی رقم ۵۰ میلیارد تومان برای ساخت دو فاز از سریال صحت دارد؟
«پایتخت» با همه نقاط ضعفهایی که در فصلهای اخیر داشته است اما همچنان برند محبوب و موفق تلویزیون در تصویر یک خانواده ایرانی محسوب میشود و خالقان این برند نیز حتماً دستمریزاد و خداوقت دارند، اما لازمه حفظ و صیانت از این برند رسانه ملی است لزوم شفافیت نسبت به ابهامات و شایعات درباره آن است تا با ادرس های غلط و انحراف قصه و سودجویی عوامل به بیراهه نرود.
تنابنده در پایان بیانیه اینستاگرامی خود گفته است «پایتخت» فعلاً ساخته نمیشود البته که او تنها نویسنده و بعدتر بازیگر سریال است و الهام غفوری تهیه کننده و سیروس مقدم کارگردان هستند که باید در این باره حکم نهایی را بدهند و تا آنها در این باره سخن نگویند این حرف تنابنده بیشتر مثل سناریوهای «قهرهای نقی معمولی» در سریال است که حالا بر تصمیمات نویسندهاش هم سایه انداخته است.
و مهمتر از تنابنده تلویزیون است که اگرچه در تمام این مدت سکوت پیشه کرده است اما باید نسبت به این سوالات پاسخگو باشد و نفر اول شفاف سازی نسبت به اتفاقاتی است که رقم میزند.
حاشیه هفته؛ حواشی تبلیغاتی سریال قورباغه
۲۴ تیرماه آخرین تاریخ قطعی اعلام شده برای پخش و عرضه سریال «قورباغه» به کارگردانی هومن سیدی از سوی سازمان سینمایی بود. با این حال درست در روزی که یک باره پیامکهای گستردهای برای مردم ارسال شد که با تماشای سریال در قرعه کشیهای میلیاردی یک اپلیکیشن شرکت کنند و نیز در حالی که تنها چند ساعت به موعد توزیع زمان باقی مانده بود، خبر توقف پخش، باردیگر نام این سریال را در کانون توجه قرار داد.
اطلاعیهای در واپسین ساعات باقی مانده به توزیع سریال از طرف پلتفرم پخش کننده، منتشر شد که طی آن اعلام شده بود «پخش سریال علی رغم صدور پروانه نمایش از وزارت ارشاد، اخذ مجوز از سازمان تنظیم مقررات و دریافت تایید از موسسه ناجی هنر، فعلاً به دستور قضایی برای پایش و نظارت متوقف شده است.»
توقف «قورباغه» البته در ادامه دیگر حواشی این سریال که پیش از این به وجود آمده است بالاخره حل شدنی است ولی این اتفاق احتمالاً ارزش افزوده دیگری برای تبلیغ و جذب بیشتر مخاطب برای این سریال بهوجود خواهد آورد.
پیش از این هم توزیع این سریال چند باری به تعویق افتاده بود و ای کاش پایش و نظارت بر سریال در همان زمانها انجام میشد تا به پروژه تبلیغاتی سریال منجر نشود.
حتی آخرین بار هومن سیدی با تعویق زمان عرضه سریال شائبه توقیف آن را کلید زد و با طرح یک سوال در پست اینستاگرامی خود و اعتراض به تاخیر در پخش سریالش خطاب به رییس سازمان سینمایی نوشت که «لطفا بفرمایید در این لحظه سریال قورباغه توقیف گردیده است یا خیر؟»
هرچند بسیاری دلیل این حواشی را با مسائل مالی سریال مرتبط میدانند که تهیه کنندهاش علی اسدزاده از دوستان نزدیک محمد امامی است که این روزها درگیر یک پرونده فساد اقتصادی است. با این حال همه این حواشی تا این لحظه به نفع خبرسازیهای مکرر برای سریال شده است و عطش مخاطبان را برای دیدن آن بیشتر و بیشتر کرده است.
دلیل این توقف هم هنوز مشخص نیست اما به فاصله یک روز مانده به پخش روزنامه کیهان در گزارشی از ترویج پلیس کشی در یکی از سریالهای شبکه خانگی خبر داده بود و توقف سریال این شائبه را رقم زد که علاوه بر اتهامات مالی، میزان خشونت و همچنین خبر کیهان دلیل دیگری بر این توقف است.
با این حال روز گذشته روزنامه هفت صبح اعلام کرد که «گویا حکم قضایی از مدتها پیش برای سریال صادر شده بود و بر اساس این حکم، قرار بود قسمت اول آن روز یک دی توزیع شود اما براساس برخی رایزنیها قرار میشود یک هفته زودتر از حکم اعلام شده سریال را توزیع کنند. نهایتاً درست در روز توزیع، با استناد به همان حکم اولیه جلوی انتشار گرفته میشود تا سریال درست در زمان اعلام شده در حکم قضایی توزیع شود. بنابراین مشکلی برای انتشار در اول دی وجود نخواهد داشت»
با این حال اگر این چنین باشد باز هم خلاف سرزده از طرف تیم قورباغه است که خواستهاند زودتر از موعد سریال را توزیع کنند و حالا توقف انتشار به نفعشان تمام شده است! و کاش از طرف مقامهای مسئول این موضوع هم شفافیت سازی میشد.
سینما در سیما؛ تجربه جدیدی با «سینماحقیقت»
این روزها یکی از رویدادهای سینمایی کشور با نام جشنواره «سینما حقیقت» در حال برگزاری است که اگرچه شاید در اندازه برگزاری جشنواره فجر گستردگی و توجه مردمی را نسبت به خود نداشته باشد اما شاید در حد خود و حتی بالاتر از بسیاری از فیلمهای داستانی فجر قد و قامتی فراتر یافته باشد و براساس تجربه و سوابق، بسیاری از مستندهای آن راه به جشنوارههای جهانی پیدا کردهاند.
از این منظر اهمیت «سینما حقیقت» کمتر از فیلم فجر نیست و برگزاری آن در شرایطی که بیشتر جشنوارهها و رویدادهای ملی و جهانی به خاطر بحران کرونا تعطیل شدهاند یک اتفاق ویژه است. حالا تلویزیون در دور جدید برگزاری این جشنواره آستین بالا زده است و برای نمایش ابعاد رسانهای این رویداد و ظرفیت آثار آنکه بارها جوایز متعدد را نصیب خود کرده و تا اسکار هم پیش رفتهاند پیش قدم شده است. برنامههای مختلف سینمایی از هفته گذشته شروع کردهاند و به گفتگو با دبیر جشنواره یا کارگردانان مستندهای آن پرداختهاند.
همچنین در بخشهای مختلف برنامههای روتین تلویزیون و حتی رادیو به افتتاحیه این جشنواره و حضور مستندهای مهم در آن اشاره شده است.
با تعطیلی پردیس چارسو به عنوان کاخ معمول جشنواره در سالهای پیش که گعدهای برای مردم عادی علاقمند به مستند و حتی دوستداران خاص این ژانر و رسانهها فراهم میکرد، تلویزیون میتواند با اختصاص بخشهای ویژهتری در کنداکتور خود این فضا را در شبکههای سیما ایجاد کند و به این ترتیب به ذهن کنجکاو و عطش مخاطبانش هم پاسخگو باشد.
مخصوصاً که این اتفاق میتواند تجربهای هم برای برگزاری جشنواره فیلم فجر باشد که آن هم قرار است امسال و در شرایط کرونایی با تدابیر ویژهای برگزار شود و تلویزیون میتواند سهم ویژهای نه فقط در دیده شدن جشنواره بلکه برای «جذب» مخاطب علاقمند به سینمای ایران داشته باشد. به ویژه که طباطبایی نژاد دبیر جشنواره فیلم فجر هم در نشست خبری خود به سهم ویژه تلویزیون در پر کردن خلا سینماهای مردمی اشاره کرد.
پیشنهاد ویژه؛ ۳۱ سال بعد از هامون
در این بحران کرونایی قرن که آدمها یک بار دیگر به خودشان رجوع کردهاند، بیشتر به مرگ و زندگی و خویشتن خویش فکر میکنند شاید یک بار دیگر تماشا و اندیشیدن به این دیالوگ فیلم «هامون» که خسرو شکیبایی با سوال و شک و تردید مطرح میکند خالی از لطف نباشد. وقتی میپرسد «تو میخوای من اونی باشم که واقعن تو میخوای من باشم؟ اگه من اونی باشم که تو میخوای، پس دیگه من، من نیست. یعنی من خودم نیستم»
حالا ۳۱ سال از سال ۶۸ که «هامون» توسط داریوش مهرجویی ساخته شد گذشته است اما نه تنها این فیلم برای هامون بازها قدیمی نشده که هنوز هم برای مخاطبش جذاب است.
چندی پیش تولد داریوش مهرجویی فیلمساز و سینماگر مطرح ایرانی هم بود و همه اینها میتواند دلیلی بر تماشای دوباره «هامون» باشد. به ویژه که حالا برخی از هنرمندان این فیلم هم دیگر در میان ما نیستند؛ هنرمندانی از جمله خسرو شکیبایی، عزت الله انتظامی، حسین سرشار، جلال مقدم و صدیقه کیانفر.
فیلم «هامون» فردا جمعه ۲۸ آذرماه ساعت ۲۱ از شبکه نمایش پخش میشود.
منبع: مهر