«بیماری سرطان دیگاه مرا نسبت به زندگی تغییر داد و باعث شد از تک تک لحظاتم لذت ببرم، امیدوار زندگی کنم، قدردان باشم و از داشتههایم مراقبت کنم.
در خصوص بروز بیماری در فرزندانم گوش به زنگ باشم و آنها را هر از چندگاهی برای انجام آزمایشهای دورهای نزد پزشک معالج ببرم. به جرئت میگویم اگر خودم در گذشته بیماری سرطان را پشت سر نگذاشته بودم، امروز نمیتوانستم زندگی را به این شکل مدیریت کنم و به آرامش برسم.» اینها جملات «ندا»، فرزند محک است. دختری که روزی به سرطان مبتلا شد و حالا در جمع یکی از 7600 کودک بهبودیافته این مؤسسه قرار دارد است.
«ندا»، در 14 سالگی به بیماری سرطان مبتلا شد و یک سال بعد، با انجام عمل پیوند، 18 جلسه شیمیدرمانی و پرتودرمانی، بهبود یافت. او در مسیر مبارزه با بیماریاش فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرده که آنها را اینگونه برایمان روایت میکند: «من در کودکی روزهای سختی را پشت سر گذاشتم. در دو سالگی پدرم ما را ترک کرد و برای همیشه از ایران رفت. من ماندم، مادرم و خانه مادربزرگ. تا اینکه استخوان دستم ورم کرد و درد شدیدی بدنم را فرا گرفت. پس از مراجعه به پزشک و انجام آزمایشهای متعدد و نمونهبرداری، بیماری «سرطان استخوان» تشخیص داده شد.»
ندا با اینکه روحیه قوی و امیدواری داشت اما باز هم از ریزش موهایش به شدت ناراحت شده بود. البته معقتد است نگرانی مادرش به مراتب از نگرانی او بیشتر بود: «آن روزها مادرم از من مراقبت میکرد و یکی از بزرگترین دغدغههایش پرداخت هزینههای درمان بیماری بود. برای یک دختر، اگر قرار باشد زیباییاش را حتی به موقت از دست بدهد، یک سال هم یک سال است. اما برای بزرگترها، سرطان بیماری سختتری است و دغدغه پرداخت هزینههای درمان قبل از هر موضوع دیگری زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد. ما خیلی خوشحالیم که آن زمان با محک آشنا شدیم تا نگرانی مادرم کم شود و روزهای سخت بیماری را پشت سر بگذاریم.»
فرزند 23 ساله محک که این روزها خودش مادر شده و نگرانیهای مادرانه را بیش از پیش درک میکند، ادامه میدهد: «مراحل درمان بیماریام در محل سکونتمان، استان اصفهان، شروع شد و پایان یافت. من با اینکه در این استان درمان شدم اما تحت حمایت محک بودم و به خاطر دارم که این مؤسسه جشنهای متعددی را برای کودکان مبتلا به سرطان اصفهان برگزار میکرد. از من نیز برای شرکت در این مراسم دعوت میشد و خیلی خوش میگذشت.»
از مهارتآموزی در زمان درمان بیماری تا تشکیل خانواده
فرزند 23 ساله محک، به آموزش مهارت در روزهای درمان بیماریاش اشاره میکند و میگوید: «از آنجایی که در مراحل درمان بیماری پزشک معالج توصیه کرده بود، به مدرسه نروم و تنها برای امتحانات آخر سال مراجعه کنم، برای اینکه سرگرم باشم کلاسهای مختلف خصوصی از جمله زبان، آموزش آرایشگری، طراحی و نقاشی را شرکت کردم. در 15 سالگی و پس از بهبودی همراه با ادامه تحصیل، آرایشگری را نیز ادامه دادم و 3 سال بعد نیز ازدواج کردم. اکنون مادر دو فرزندم و تصمیم دارم تا بزرگ شدنشان از آنها مراقبت کنم و به کار دیگری مشغول نشوم.»
هر سال هفتم دی ماه، خبرهای خوبی از بهبودی کودکان مبتلا به سرطان شنیده میشود. این روز در تقویم محک «روز کودکان بهبودیافته از سرطان» نام دارد. روزی که مصادف با تولد کیانا، دختر بنیانگذار محک است. او نیز در کودکی روزهای سخت مبارزه با بیماری سرطان را پشت سر گذاشت و توانست این بیماری را شکست دهد و بهبودیاش انگیزهای برای تأسیس محک شد. امروز در آستانه 30 سالگی این سازمان خبر بهبودی بیش از 7600 کودک مبتلا به سرطان سرزمینمان را به جامعه مدنی ایران مخابره میکنیم. کودکانی که مانند ندا، هر کدام مسیر زندگیشان را انتخاب کرده و امروز، قهرمانان مبارزه با سرطان و پدران و مادرانی موفق هستند.