«من مدافع ورود نظامیها به عرصه انتخابات ریاستجمهوری هستم. تصورم بر این است که حضور یک نظامی میتواند به هماهنگی بین نهادهای مختلف اقتصادی، نظامی و فرهنگی کمک کند، چون میتواند این اختلافات را از موضع فرادولتی و قدرتی که منبعث از نهادهای بالادستی کشور است، از بین ببرد و بحران ناکارآمدی را دست کم برای مدتی برطرف کند.»
روزنامه شرق با محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، درباره نبایدهای مجلس و دولت، قانون اصلاح انتخابات، احتمال حضور نظامیها در سکان مدیریت کشور و تبعات سیاسی آن به گفتوگو نشسته است که گزیده آن را در ادامه میخوانید.
- ما دچار یک بحران تحت عنوان ناکارآمدی هستیم.
- ناکارآمدی صرفا متوجه افراد نیست که مثلا بگوییم رئیس مجلس، فلان وزیر و مدیر ضعیف است. البته هر یک در جای خود ضعفهایی در مدیریت دارند اما ناکارآمدی بیشتر به ساختارها بازمیگردد و تا زمانی که این سیستم ناکارآمد از فشلبودن خارج نشود، تغییر افراد چندان تأثیری در بهبود اوضاع نخواهد داشت.
- انتظار از مجلس این بود که موانع موجود بر سر راه دولت را بردارد اما اکنون حتی موانع بیشتری هم بر سر راه دولت ایجاد میکنند و به قول معروف چوب لای چرخ میگذارند.
- سال آینده همین موقع هم خواهید دید که همین مجلس با دولت بعدی هم نخواهد ساخت.
- این مجلس فقط چالشهای سیاسی را در جامعه افزایش نداد، بلکه حتی نتواست با مردم ارتباط برقرار کند. دلیلش هم این است که مجلس یازدهم ضعف ساختاری دارد و ریشه آن برمیگردد به کاهش اقبال مردمی در انتخابات اسفند ۹۸. برای مثال در تهران فقط ۲۵ درصد مردم پای صندوق رأی آمدند و اکثر نمایندههایی هم که موفق به کسب رأی شدند، حدود ۲۰ درصد از آرای شرکتکنندهها را کسب کردند.
- تعبیر من درباره کار اخیر مجلس درباره برجام این است که قانون تصویب نکرد بلکه اسم دیگری باید روی آن گذاشت. وقتی در مصوبهای تأکید میشود هر کس که این قانون را اجرا نکرد، باید ۲۵ سال به زندان برود. در واقع عملا مجلس با این قانون دولت را تهدید کرد و یقینا این تهدیدات هم راه به جایی نخواهد برد. اگر مجلس میدانست این قانون مفید و اجراشدنی است، نیازی به اعمال شاقه برای اجرایش وجود نداشت.
- درباره FATF هم که اکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام است، حتی اگر دو لایحه باقی مانده از FATF هم به تصویب برسد، هیچ اتفاق تازهای رخ نخواهد داد زیرا باید دو سال پیش این لوایح به تصویب میرسید تا اکنون مشکلی دست کم درباره خرید واکسن نداشته باشیم. بنابراین چنان چه اکنون این لوایح در مجمع به تصویب برسد، فقط یک چماق بالای سر دولت خواهد بود زیرا وقتی تصویب شود، گروه اقدام ویژه مالی بهراحتی حاضر به پذیرفتن شرایط جدید ما نیست و احتمالا مواضع سختگیرانهتری در مقابل ما اتخاذ خواهد کرد و موانع جدیدی خواهد گذاشت. دولت هم در این زمان تنگ به نتیجه نمیرسد و بعد مخالفان میگویند ما این لوایح را تصویب کردیم ولی دولت نتوانست کاری کند.
- با وجود این که آدم خوشبینی هستم، درباره میزان مشارکت در انتخابات پیش رو خوشبین نیستم زیرا مجلس هر لحظه تنگناهای جدیدی برای دولت و انتخابات ایجاد میکند.
- از دید افکار عمومی تنها مانده سایز کت و شلوار آن فرد را هم در قانون اصلاح انتخابات مصوب کنند که در نهایت اندازه جناب آقای قالیباف باشد.
- در ایران برای افزایش مشارکت مردم چه کار کردهایم؟
- به یاد دارم که عدهای پیشنهاد راهاندازی انتخابات الکترونیک و پستی را در ایران مطرح کردند اما در مقابل تندروها افزایش مشارکت مردم را فتنه خواندند!
- در قصه برجام آقای روحانی و کابینهاش خلع سلاح شدهاند، زیرا همان طور که عرض کردم، مجلس طی قانونی که اخیرا آن را به تصویب رساند، دولت را عملا به گوشهای گذاشت تا هیچ اتفاقی برای بهبود اوضاع سیاسی و بینالمللی رخ ندهد. اکنون دولت در بازی مار و پلهای قرار دارد که پله نردبانها را از جدول بازی خارج کردهاند و فقط نیش مارها باقی مانده و احتمال این که دولت با هر حرکتی نیش بخورد و به جای قبلی خود بازگردد، فراوان است.
- من مدافع ورود نظامیها به عرصه انتخابات ریاستجمهوری هستم.
- تصورم بر این است که حضور یک نظامی میتواند به هماهنگی بین نهادهای مختلف اقتصادی، نظامی و فرهنگی کمک کند، چون میتواند این اختلافات را از موضع فرادولتی و قدرتی که منبعث از نهادهای بالادستی کشور است، از بین ببرد و بحران ناکارآمدی را دست کم برای مدتی برطرف کند.
- مردم احساس میکنند که در کشور کارهای نیستند و در تصمیمها دخالت ندارند اما چرا به این نتیجه رسیدهاند؟ به دلیل مشکلات شدید اقتصادی که در کشور وجود دارد. به غیر از درصدی که از لحاظ اقتصادی برخوردار محسوب میشوند، بخش عمدهای از مردم کشور نسبت به وضعیت اقتصادیشان ناراضیاند. معتقدم که بازگرداندن اعتماد مردم مقدمهاش بهبود معیشت است. همین بهبود معیشت آنها را دلگرم میکند و اعتماد به حاکمیت را در آنها تقویت و نتیجتا منجر به حضور پای صندوق رأی میکند. پس برای افزایش اعتماد مردم و بالابردن نرخ مشارکت در انتخابات باید مردم را به وضعیت اقتصادی بهتر سوق داد. اکنون دستیافتن به شرایط اقتصادی بهتر امکانپذیر نیست. بنابراین باید افرادی در سیستم حضور پیدا کنند که بتوانند ناکارآمدی را از بین ببرند و این تنها از عهده نظامیها برمیآید.
- حضور نظامیها در عرصه سیاسی کشور آفتی ندارد. در نهایت این است که مردم به یک نظامی رأی نخواهند داد. حتی اگر رأی هم ندهند استدلالی که من درباره حضور نظامیان عرض کردم، نقض نمیشود. نکته دیگر این است که بعضی از کاندیداهای نظامی دیگر مانند گذشته نظامی محسوب نمیشوند.
- آقای قالیباف دیگر نظامی نیست. او ۱۴ سال است که از سیستم نظامیگری فاصله گرفته و در جایگاه یک تکنوکرات قرار گرفته است.
- به شخصه این ایده را که نظامیها میتوانند در کشور دیکتاتوری راه بیندازند، قبول ندارم. اساسا سیستم حکومتی و اجتماعی کشور ما استبدادپذیر نیست. حتی در زمان حکومت پهلوی هم مردم استبدادپذیر نبودند. به عقیده من برچسب دیکتاتوری به نظامیها تهمتی بزرگ است. بسیاری از نظامیها مانند محسن رضایی قبلا افراد سیاسیای بودند که بعدا لباس رزم پوشیدند.
- قالیباف به عنوان فردی با سابقه نظامیگری، آیا به خاطر سبقه نظامیاش وارد شهرداری شد؟ آیا سبقه نظامیگری قالیباف تأثیری در ورود او به مجلس داشت؟ واقعا نه. اگر او یک نظامی مقتدر بود، وضعش این نبود که اکثر جناحهای سیاسی اصولگرا در مجلس او را قبول نداشته باشند. حتی سایر چهرههای نظامی مانند آقایان رستم قاسمی، دهقان و سعید محمد هیچیک روحیه نظامی مستبدانه ندارند.
- اساسا سیستم سیاسی ما استبدادپذیر نیست. مسئله مهم تفکری است که هر یک از این افراد میتوانند داشته باشند و این البته میتواند مشکلساز باشد. لازم نیست که یک نظامی روی کار بیاید و تفکر تند در کشور حاکم شود.
- اساسا مقایسه نظامیها در ایران با سایر کشورها اشتباه است.
- دفاع من از نظامیها با حمایت بسیاری از اصولگرایان از نظامیها متفاوت است. اساسا دفاعم ایدئولوژیک نیست بلکه کاملا کارکردگرایانه است. در شرایط موجود نظامیها میتوانند از لحاظ اقتصادی موفق عمل کنند.
- پرسش شما این است که با وجود نظامیها، آزادهای مدنی از بین نخواهد رفت؟ باید بگویم خیر به هیچ وجه این طور نیست. مجدد تکرار میکنم لباس نظامی آنها نمیتواند موجب مشکل بشود اما تفکر سیاسی آنها اگر تندروی و انصارگرایانه باشد، میتواند مشکلزا باشد. کمااینکه غیر نظامیان هم در این زمینه مشکلآفرین بودهاند. روحیه تکروی آقای احمدینژاد مملکت را به بنبست کشاند. در حالی که نظامی هم نبود.
- هیچ نظامیای در کشور ما قادر به استبداد نخواهد بود و نظامیها را نباید با چهرههای نظامی ۷۰ سال پیش در برخی از کشورها مقایسه کرد. اکنون شاید نتوان از نظامیها به هر دلیلی به ویژه این که در جایگاه نظامی خود نشستهاند، انتقاد کرد اما اگر همین فرد با لباس نظامیگری خود خداحافظی کند و بر صندلی پاستور بنشیند، به مراتب انتقادها از او بیشتر از احمدینژاد، روحانی و ... خواهد بود.
- فعلا مسئله اساسی کشور برطرفکردن نیازهای اقتصادی است و تا این نیاز برطرف نشده، مطالبات مدنی جای مهمی پیدا نمیکند اما وقتی نیازهای اقتصادی جامعه برطرف شود، انتظارات دیگری ازجمله آزادیهای مدنی، حقوق شهروندی و ... سر بر میآورد. همان طور که در دولت مرحوم آیتالله هاشمی مشکلات اقتصادی مردم به صورت نسبی حل شد و وقتی کار به دولت خاتمی رسید، مردم به یاد مسائل دیگر ازجمله توسعه سیاسی و آزادی افتادند. این همان بزنگاهی است که نظامیها باید بتوانند خودشان را اثبات کنند؛ یعنی همزمان با حل مشکل اقتصادی، یادشان باشد که جامعه، تکنیاز نیست و باید مطالبات دیگرش را هم تدارک دید.
- اگر در انتخابات فضا طوری چیده شود که تنها نظامیها در آن حضور داشته باشند، این بر خلاف حقوق اولیه و انسانی شهروندان است. اما اگر در همین فضا نظامیها نیز در معرض رأی مردم قرار بگیرند، آنوقت دیگر شرایط متفاوت خواهد بود.
- اگر سیستم سیاسی کشور خواهان افزایش مشارکت ملی است، باید قیف شورای نگهبان بازتر شود. در این صورت چنانچه از همه سلایق و جناحها در صحنه انتخابات حضور داشته باشند و ۵۰ درصد مردم به یک نظامی رأی دهند، باید آرای آنها را محترم شمرد.
- پایداری یک جریان بزرگ سیاسی نیست. این جبهه جریانی شعارمحور است نه ریشهدار. این جریان در انتخابات مجلس اسفند ۹۸ نشان داد کاملا کاسب است. یعنی در واقع حاضر است با جناح قالیباف توافق کند و سهم خود را بگیرد. در انتخابات ۱۴۰۰ جبهه پایداری قطعا اگر بداند با کاندیدای نهایی اصولگرایان به توافق میرسد و سکان چند وزارتخانه را به دست میگیرد، به نفع آن کاندیدا انصراف میدهد.
- وجود جبهه پایداری نه برای کشور مفید است و نه مضر، بلکه جریان سیاسیای است که فعلا تبدیل به جریانی مترصد بهرهبرداری از رانتها و موقعیتهای سیاسی شده است.