۱۶ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۸۴۰۴۵
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۱ - ۲۳-۰۲-۱۴۰۰
کد ۷۸۴۰۴۵
انتشار: ۲۲:۴۱ - ۲۳-۰۲-۱۴۰۰

بررسی اسطوره‌های نجومی ملل باستان؛ از ایزدی که تخم جهان را گذاشت تا پیرزنی که خورشید را دزدید

بر اساس اسطوره‌های باستانی، پدیده‌های طبیعی و رخداد کسوف برای مردم آن روزگاران پدیده‌ای هراسناک و شوم به نظر می‌رسید، از این رو تلاش می‌کردند تا با قربانی و یا دعا کردن، اهریمن را از نور و خورشید دور کنند.

بررسی اسطوره‌های نجومی ملل باستان؛از ایزدی که تخم جهان را گذاشت تا پیرزنی که خورشید را دزدید

به گزارش ایسنا، امین دالوند، عضو انجمن نجوم آماتوری و پژوهشگر تاریخ اساطیری ملل باستان در نشست ویژه انجمن نجوم آماتوری به مناسبت هفته جهانی ستاره‌شناسی ایران با بیان اینکه اسطوره‌ها ریشه در تاریخ دارند، گفت: در اسطوره‌ها به بیان روایت داستان گونه که ریشه در آداب و رسوم ملل دارد، پرداخته می‌شود و ما با بازشناسی این اسطوره‌ها درصدد هستیم تا با فرهنگ‌های کهن و غنی باستان آشنا شویم.

وی با بیان اینکه این اسطوره‌ها ما را در درک بهتر طرز فکر و زندگی آنها و فعالیت‌های علمی آنها که به صورت مکتوب درآمده است، یاری می‌کند، اظهار کرد: در بین‌النهرین ۳ تمدن "سومری"، "آشور" و "بابل" وجود داشته و این منطقه امروز در زمره یکی از مراکز بزرگ تحقیقات باستان شناسی دنیا قرار گرفته است؛ چرا که رمز و رازهایی در آن وجود دارد که ناشناخته باقی مانده است و همچنین از نظام آیینی کهن برخوردار بوده‌اند.

دالوند با اشاره به تقویم بابلیان و ثبت وقایع در آن، خاطر نشان کرد: در این تقویم وقایع دسته‌بندی شدند، به عنوان مثال ماهی که قرار است باج و خراج گرفته شود و یا روزی که قرار است قربانی به قربانگاه برود و یا قرار است اتفاق شومی رخ دهد.

این پژوهشگر اساطیر باستانی ملل با بیان اینکه در دوران باستان رخداد کسوف (خورشید گرفتگی) را پدیده شوم می‌پنداشتند، ادامه داد: از این رو افرادی که به خود نسق خدایی می‌دادند، افرادی را به عنوان قربانی به مناطقی به نام زیگورات می‌بردند تا آنها را قربانی کنند و از این طریق اهریمن را مجبور کنند که از چهره نور و خورشیدی کنار برود. در زمان باستان پدیده‌های طبیعی به نوعی پدیده‌های شوم پنداشته می‌شد و موجب کدر شدن چهره خدای آنها می‌شد.

وی با بیان اینکه مردمان باستان نور را می‌پرستیدند، خاطرنشان کرد: از این رو با بررسی تاریخ قربانی کردن در عصر باستان می‌توانیم بفهمیم که در زمان‌های باستان کسوف رخ داده است یا خیر.

بیان خلق آفرینش در اسطوره‌ها

دالوند با تاکید بر اینکه حیات ما از نقطه‌ای آغاز می‌شود و به تدریج به سمت نقطه‌ای در حرکت هستیم، گفت: بر این اساس ما باید تاریخ را بدانیم تا آینده را پیش بینی و بهتر زندگی کنیم و از آن برای پیشرفت آنها بهره بگیریم.

وی به اسطوره‌های باستانی در زمینه زایش کیهان و جهان اشاره کرد و افزود: زمانی که بشر تصمیم گرفت که برای حیات خودش تاریخی را در نظر بگیرد و جریانات را در داخل آن تاریخ ثبت کند، به تدریج به سمت چیستی و چرایی عالم رفت تا بهفمد چرا این عالم به وجود آمده است

دالوند به برخی از اسطوره‌های در زمینه خلق عالم اشاره کرد و گفت: در یونان باستان اسطوره زایش کیهان وجود دارد که بر اساس آن در ابتدا یک ایزدی تخم اولیه جهان را می‌گذارد؛ چرا که تا آن زمان این دنیا چیزی جز تاریکی و آشفتگی نبوده است، از این رو ایزد زایش گر تخمی را می‌گذارد که درون مایه خلقت جهان است و ماری را مجبور می‌کند که به دور این تخم چنبره بزند تا آن را گرم نگهدارد و بعد از روزهای مراقبت از این تخم آغازین خلقت، شکافته می‌شود و از آن "گایا" یا مادر زمین متولد شد.

به گفته وی، از این تخم سلسله خدایان تایتان خلق شد.

این عضو انجمن نجوم آماتوری ایران اضافه کرد: امروزه ما از بیگ‌بنگ سخن به میان می‌آوریم که جهان از یک نقطه آغاز شده است و این نظریه در دوران باستان و کهن اشاره به تخم اولیه می‌شود که دنیا در درون این تخم بوده و چیزی به غیر از آن وجود نداشته و در اطراف آن عدم بوده است.

دالوند به اسطوره دیگر کهن در بخش‌هایی از اقیانوس آرام اشاره کرد و یادآور شد: بر این اساس در ابتدا یک عنکبوت بزرگ که به عنوان عنکبوت مادر و زایشگر است که شروع به بافتن رشته‌های کیهان می‌کند. این مادر بافنده اقدام به تنیدن جهان می‌کند.

وی به اسطوره‌های تمدن اینکاها اشاره کرد و گفت: اینکاها در کنار رشته کوه آند و در پرو ساکن بودند که با هجوم اسپانیایی‌ها نابود شدند. این قوم سلسله مراتبی از تاریخ و ریاضیات داشتند که بر روی لوح‌هایی ثبت می کردند. بر اساس تصورات اینکاها، در ابتدای کیهان، هرج و مرج بوده و عدم بوده و این قوم خود را فرزند خورشید می‌دانستند.

عضو انجمن نجوم آماتوری ایران ادامه داد: در ابتدای خلقت، عالم تاریک بوده است و از آنجایی که خدای اینکا از این موضوع ناراحت بوده است، دلش برای بشر می‌سوزد و به "این تی" پرنده مقدس با چشمان تاریک و نابینا دستور می‌دهد روی شانه چپ و به "اون تی تی" دیگر پرنده مقدس دارای چشمان یاقوت دستور می‌دهد که شانه راست وی بنشیند و به این دو پرنده دستور می‌دهد که باید بین روز و شب تعادل ایجاد کنند و بعد از اینکه خدای اینکاها از این طریق توانست در میان بشر خوشحالی ایجاد کند، شروع به گریستن می‌کنند و از اشک‌ شوق خدا، باران رحمت که نشانه زایش طبیعت بود، می‌بارد.

اسطوره‌های صور فلکی

وی گفت: در دوران گذشته مردم در منظر آسمان مجموعه‌ای از ستارگان را می‌دیدند و به تدریج با رسم برخی خطوط فرضی رسم کردند و با انتقال این خطوط به الواح، ثبت کردند و بر اساس اشکالی که ایجاد شد، یکسری اسطوره‎هایی را بیان کردند.

دالوند با بیان اینکه در کره آسمان ۸۸ صور فلکی وجود دارد، یادآور شد: بیشتر اسطوره‌هایی که برای صور فلکی بیان شده مربوط به منطقةالبروج است. اگر مدار حرکت زمین به دور خورشید را در نظر بگیریم و از این مدار ۸ درجه به سمت بالا و ۸ درجه به سمت پایین در نظر بگیریم، ضخامتی به وجود می‎‌آید که به آن دایرةالبروج می‌گویند و در آن ۱۲ صورت فلکی از فروردین تا اسفند وجود دارد.

وی "حمل"، "ثور"، "جوزا"، "سرطان"، "اسد"، "سنبله"، "میزان"، "عقرب"، "کماندار"، "بزماهی"، "آبریز" و "حوت" را صورت فلکی منطقةالبروج ذکر کرد و ادامه داد.

ایران باستان و اسطوره‌ها

این پژوهشگر اساطیر باستانی با اشاره به اساطیر ایران باستان، توضیح داد: در منطقه خوزستان کسوف پدیده‌ای شگفت‌انگیز و هراسناک بوده است؛ از این رو پیرزنان با حضور در پشت بام‌ها و ایجاد سروصدا سعی می‌کردند خورشید را پس بگیرند، چرا که مردمان آن زمان بر این باور بودند که پیرزنی خورشید و نور را در کیسه‌ای پنهان کرده و از پشت بامی به پشت بام دیگر می‌رود و آنها با ایجاد این سروصداها در تلاش هستند که خورشید را از وی پس بگیرند.

دالوند ادامه داد: در اسطوره آذربایجان نیز آمده است که اژدهایی خورشید را می‌بلعد و مردم با قیل و قال کردن اژدها را می‌ترسانند. این اسطوره نیز در البرز وجود داشته است، به گونه‌ای که مردمان آن بر این اعتقاد بودند که اژدهایی خورشید خور به نام "چی" خورشید را می‌بلعیده و مردم با دعا کردن تلاش می‌کردند که خورشید را رها کنند.

این محقق حوزه اساطیر باستانی با بیان اینکه این اساطیر در میان ملل مشابه است و این نشان می‌دهد که این اسطوره‌ها از ملتی به ملت دیگر منتقل شده است، افزود: در ژاپن نیز مردم آن روزگاران بر این باور بودند که اژدهایی در زمان کسوف خورشید را می‌خورد و از پوست این اژدها سمی تراوش می‌شده و از آنجایی که مردم تصور می‌کردند این سم در آب آشامیدنی وارد شده است، از این رو تا چند روز بعد از کسوف کسی آب از رودها نمی‌نوشید.

ارسال به دوستان