عصر ایران؛ جعفر محمدی - با پایان انتخابات ریاست جمهوری 1400، "سید ابراهیم رئیسی"، رئیس جمهور ایران شد و تابستان امسال دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران را تشکیل خواهد داد.
در این باره نکاتی چند قابل تأمل است:
1 - قبل از هر چیز باید به رئیس جمهور منتخب تبریک گفت؛ برای رئیسی در پست جدیدش آرزوی موفقیت می کنیم. او یک و نیم ماه دیگر، رئیس جمهور همه ماست و باید در مسیر خدمت به کشور و ملت، همه با او همکاری کنند.
2 - امیدواریم جریان هایی که در کارهای دولت کارشکنی می کردند، مانع از تصویب FATF می شدند، برجام را لاشه متعفن می دانستند، سفارتخانه ها را به آتش می کشیدند و روابط خارجی را به هم می ریختند، لشکر سایبری علیه ظریف و دیگران راه می انداختند، بولتن سازی می کردند، تحریک به تجمعات ضددولتی می کردند و ... این رفتارها را کنار بگذارند و اجازه دهند دولت سیزدهم، در فضایی بدون سنگ اندازی، کار و مشکلات مردم را حل کند.
3 - از دولت آتی، هیچ بهانه ای مسموع نیست چرا که برخلاف دولت کنونی، همه نهادهای قدرت همراه و همسو با رئیس جمهور منتخب هستند و مخالفان دولت نیز حتی اگر بخواهند، نمی توانند وقفه ای در کار آن ایجاد کنند چرا که در هیچ کدام از ارکان قدرت حضور ندارند و عملاً توانایی ایجاد اخلال ندارند. به علاوه آن که رئیسی به صراحت گفته است که اختیارات رئیس جمهور را کافی می داند.
رئیسی را باید خالص ترین اصولگرایی دانست که رئیس جمهور می شود و لذا انگ هایی مثل انحرافی و ... هم به او نمی چسبد؛ بنابر این مجلس همسو، قوه قضائیه همسو و نهادهای قدرتمند همسو، ناگزیر از همکاری با او هستند و نمی توانند با برچسب و بهانه، شانه از مسؤولیت خالی کنند.
علاوه بر همه این ها، با تلاش های دولت روحانی و شخص ظریف، برجام در حال احیاست و با آزادسازی میلیاردها دلار بلوکه شده و از سر گرفتن فروش نفت، دست دولت جدید در بازسازی اقتصادی کشور بازتر خواهد بود.
4 - اصلاح طلبان باید شکست خود را بپذیرند. درست است که اگر در جریان "صلاحیت"ها، دست اصلاح طلبان بازتر بود، حتی ممکن بود نتیجه دیگری رقم بخورد ولی میزان نفوذ یک جریان سیاسی وقتی معلوم می شود که مردم با اعتماد به آن، به گزینه معرفی شده اش (اعم از معرفی تصریحی یا تلویحی) رأی دهد و الا شرط بندی روی اسب برنده که افتخاری ندارد.
اصلاح طلبان باید علل شکست خود را نیز بررسی کنند. منحصر کردن علت تامه ناکامی ها به مسائلی مانند ردصلاحیت ها (که در جای خود مهم است)، خود فریبی است. آنها باید بپذیرند که محبوبیت و مقبولیت گذشته را ندارند و اکثر مردم، جریان اصلاحات را نه روندی برای اصلاح امور، که تلاشی برای کسب قدرت می دانند و از این منظر، تفاوتی بین آنها و اصولگرایان قائل نیستند. حتی اگر هم به کاندیدای مد نظر آنها رای می دهند، نه به خاطر دلبری اصلاحات که از بیم رقیبی است که از آن واهمه دارند.
اصلاح طلبان بهتر است سال های دور از قدرت را فرصت شمارند و به عیب یابی و بازسازی خود بپردازند و الا بی هیچ تعارفی انتخابات 1400 را باید مجلس ختم اصلاحات نیز دانست.
5 - این که فردی، شخصاً دارای محبوبیت باشد و یک جریان از او حمایت کند، برنده شدن فرد، به معنای مقبولیت آن جریان نیست.
رئیسی در سال های حضورش در قوه قضائیه، عملکرد و چهره موجهی از خود نشان داد و البته به مدد تبلیغات رسانه ای، کارکردهایش پررنگ و برند او تقویت شد و جایگاه مردمی خوبی به دست آورد.
از این رو، برد رئیسی، هر چند اصولگرایان را بر قوه مجریه حاکم می کند ولی به معنای اقبال مردم به گفتمان اصولگرایی نیست؛ آنها به شخص رئیسی رأی دادند. وانگهی اصولگرایان باید در تحلیل نتیجه حاضر، به نابرابری رقابت نیز توجه کنند و الا آنها هم در تحلیل وزن خود، دچار خودفریبی مهلک خواهند شد.
با این حال، این انتخاب، فرصت درخشانی در اختیار جریان اصولگرا داده است تا بتواند با خدمت به مردم، خود را احیا کند. امید که اصولگرایان با قدر دانستن فرصت خدمت، لااقل کارشکنی های 8 ساله خود را جبران کنند.
6 - این انتخابات هم به پایان رسید ولی آنچه در جریان بررسی صلاحیت ها به وقوع پیوست، خدشه بر جمهوریت بود. اگر این قبیل رفتارها اصلاح نشود، دیگر از جمهوریت نظام جمهوری اسلامی نشانه ای نخواهد بود و چنین مباد!
احسنت
7- تبلیغات میدانی اصولگراها به پشتوانه حمایت همه جانبه حاکمیت تاثیر بسیاری در سالهای اخیر بر جذب یک بدنه ثابت رای 15 میلیونی برای اصولگراها داشته است. پایگاههای بسیج و مساجد، ائمه جمعه و ..... همه از جمله آنها هستند اگر در این بین حمایت یک طرفه صدا و سیما از آنها را هم اضافه کنیم خواهیم دید که میدان رقابت برای اصلاح طلب ها که بتوانند پیام خود را به مردم برسانند بسیار کم و حداکثر در حد رومهای 8000 نفری کلاب هوس است!!
8- عملکرد ضعیف دولت روحانی ضربه سختی به اصلاح طلبها زد. جایی که مردم در اعتراضات آبان به افزایش قیمت بنزین شعار عبور از اصلاح طلبان را سر می دادند.
در حالیکه اصلاح طلبان حقیقتا و حداقل در این موضوع مقصر نبودند.
9- همه ما آرزوی پیشرفت ایران را داریم حتی اگر پیروز انتخابات از جناح رقیب ما باشد ولی باید گفت که اصولگرایان مغرور این پیروزی نباشند چرا که ماه عسل پیروزی به زودی تمام می شود و کشور را با انبوهی از مشکلات تحویل خواهند گرفت و خیلی زود متوحه خواهند شد که برجام از نان شب واجب تر است، کسری شدید بودجه وجود دارد، مبارزه با فساد به این راحتی ها هم که فکر می کردند نیست و ....... خدا کند اینگونه نشود!
نمی دانم آن وقت صدا و سیما می توانند گرانی هایی که مردم با پوست و گوشت خود لمس می کنند را به ناکارآمدی دولت نسبت دهد؟
لازمه تعانل با جهان است ، امید وارم حداقل عقلانیت بر رفتارهای حاکمان استوار گردد . هر چند که بعید می دانم. . بهتر است ریاست جمهور منتخب ، حال که انتخابات به اتمام رسیده و به قول برخی بزرگان ، مردم ، انتخاب دقیقی انجام داده اند ، گوشه ای از راهکاری عملی خود را برای رفع نگرانی ها بطور شفاف و فارغ از شعار زدگی بیان کنند . در این دوران که جز شعار و بیان کلیات ، و حتی در بسیاری موارد تضاد در رفتار دیدیم .
احسنت
"این مطلب شما مثل این می ماند که وقتی برای مرده ای مجلس ختم میگیرند دوباره زنده شود. فاتحه
تورم 50 درصد، رکود اقتصادی، کسری بودجه ی وحشتناک، اوراقی که در 1400 سررسید می شوند و...
یک زمین سوخته
شاید بتوان گفت بازنده این انتخابات در دراز مدت آقای رئیسی است.
و پیروزی منش مهندس موسوی
حتی ارای باطله هم از ارای کاندید اصلاح طلبان بیشتر بود !
کرباسچی و نبوی وسروش و مهاجرانی و. .. خجالت سیری چند است؟
چه واژه غریبی!
همین جوری فراجناحی بمونید چون واقعا هم از اصولگراها خسته ایم هم از اصلاحاتچی ها دلزده ایم
معلومه خیلی آب لازم هستید
بشدت با بند چهارم موافقم
اصلاح طلبان اگر عیبهای خودرا هم اصلاح کنند
دیگر آن اقبال قبل را نخواهند داشت
به نظرم اصلاحات دیگر زنده نخواهد شد
ثانیا مسئولین و سران نظام و جناح های سیاسی از همین آمارهای نیم بند هم اگر عاقل باشند و اندیشه و کارشناسی کنند خیلی چیزها دستگیرشان می شود !!!!!!!