عصرایران؛ مصطفی داننده- این روزها بازار اخبار سیاسی در کشور داغ است. رئیسی رئیس جمهور شده است و در حال چیدن کابینه است و قاعدتا باید از او و تیم آیندهاش نوشت. باید فضای آینده ایران را در عصر قاضی القضات ترسیم کرد اما قلم به سمت سیاست نمیچرخد. اتوبوسهای مرگ حواسمان را گرفته است.
در عرض 24 ساعت دو خبرنگار و 5 سرباز جان خود را از دست دادند. 7 خانواده و یک ایران به خاطر اتوبوسهای فرسوده، داغدار شدند.
همانطور که خواندن خبری از یک عملیات انتحاری در افغانستان، پاکستان و عراق عادی شده است، خبر مرگهای اتوبوسی هم برای ما ایرانیها علی السویه شده است. کمی ناراحت میشویم در فضای مجازی واکنشی نشان میدهیم و تمام.
اتوبوس، دانش آموز، خبرنگار، سرباز، مردم عادی، تصادف. شنیدن این کلمات برای ما عادی شده است. اصلا گویی هر سال سهمیهای اینچنین داریم. اتوبوس نباشد، بخاری مدرسه است، بخاری نباشد قطار است و...
ایرانیها در جادهها میمیرند و کسی فکری به حال این ماجرا نمیکند. در این چند سال چند خانواده ایرانی داغدار اتوبوسهای مرگ شدند؟
ایران کشور امنی است. کشوری که با وجود حضور در منطقه ناامن و پرتنش خاورمیانه شاهد عملیات تروریستی و انفجار نیست اما بیایید قبول کنیم این امن بودن شامل جادههای ایران نمیشود. جادههای ایران امن نیست.
آمار کشتههای تصادف در ایران بیشتر از بسیاری از جنگها و عملیات تروریستی است. به نظر میرسد این آمار برای ما عادی شده است. منظور از «ما» یعنی مسئولان و مردم. مگر میشود این همه حادثه را دید و کاری نکرد.
تا میآید داغ یک اتوبوس آرام شود داغ دیگر بر تن ایران مینشیند. علت اصلی بسیاری از این تصادفها هم اشتباه راننده و یا خرابی و قدیمی بودن اتوبوسهاست. دلیل مشخص است اما مثل اینکه قرار نیست فکری به حال آن کنیم.
رانندگان و مالکان اتوبوسهای بینشهری، کمبود قطعات اصلی، بیکیفیتی قطعات جایگزین چینی و ترکیهای و همچنین فرمالیته شدن قوانین و قواعد حوزه حمل و نقل مسافر را به عنوان مقصران پشت پرده تصادف اتوبوسها معرفی میکنند.
روزنامه همشهری گفتوگوهایی را با رانندگان اتوبوس انجام داده است که حاوی نکات مهمی است. دو مورد آن را بخوانید:
علی عابدی، راننده فعال در مسیر تهران– اصفهان: سیستم ترمز و چرخهای اتوبوس فعال در حملونقل مسافر باید ۲بار در سال بازدید و تعمیر شود که فعلا هزینه آن برای هر چرخ ۲.۵میلیون تومان است یعنی برای ۶چرخ ۱۵میلیون تومان و برای ۲بار در سال ۳۰میلیون تومان.
مهدوی، راننده اتوبوس: نقص در سیستم ترمز به مسئلهای عادی در ناوگان اتوبوسرانی تبدیل شده و از هر رانندهای سؤال شود چندین بار در داخل شهر یا جاده با این مشکل مواجه شده است؛ اما هزینههای نگهداری بهقدری بالا رفته که کمتر کسی حاضر است بهمحض صدا افتادن ترمز به تعویض دیسک و صفحه اقدام کند.از سوی دیگر باید فکری به حال رانندگان اتوبوس کنیم. ساعت رانندگی آنها را کم کنیم. برای ورود به این شغل سخت گیری کنیم. نباید اجازه داد جان انسانها در اختیار افرادی باشد که هیچ مسئولیت پذیری ندارند.
در آخر هم باید بپذیریم که جادههای ایران هم چندان امن نیست. برخی از حوادث به خاطر خرابی جادههاست.
دولت، مجلس، نیروی انتظامی و کسانی که نقشی در این ماجرا دارند باید به صورت فوری به این ماجرا ورود کنند. وظیفه ما به عنوان روزنامه نگار، نوشتن و پیگیری ماجراست و وظیفه مسئولان حل این بحران.
در این میان مردم هم میتوانند از بروز چنین حوادثی جلوگیری کنند. میدانم اتوبوس ارزانترین وسیله برای مسافرت است اما میشود در هنگامی که در حال خرید بلیط هستیم مطمئن شویم که اتوبوس جدید و سالم است. بیاییم سوار اتوبوسهای قدیمی نشویم حتی اگر میخواهیم از تهران به قم برویم.
اتوبوسهای مرگ تبدیل به یک بحران شده است. لطفا فکری به حال بحران کنید.
قطعات یدکی ۱۰ برابر
درآمد راننده ۱۰ برابر شده؟!