۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۹۲۸۴۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۳ - ۱۸-۰۴-۱۴۰۰
کد ۷۹۲۸۴۱
انتشار: ۱۲:۱۳ - ۱۸-۰۴-۱۴۰۰

چرا تغییر دولت‌ها احیاگر برجام نیست؟

موارد اختلافی در دو سو چندان به دولت‌ها و خاستگاه حزبی شان ارتباطی ندارد و چون موارد اساسی اختلافی راهبردی است به تصمیمات بزرگ‌تر و کلان تر از این سطح نیاز دارد.

امیر پسنده پور، دانش آموخته روابط دیپلماتیک

  خوش‌بینی‌های برخی تحلیل‌گران و ناظران سیاسی درباره احیای برجام در آینده‌ای نه چندان دور را باید با دیدۀ تردید نگریست. استدلال این است که با روی کار آمدن دولت جدید و ایجاد یک هماهنگی و یکپارچگی میان قوا و حاکمیت، همچنین پایان کارشکنی‌های داخلی و اعتماد نظام به دولت ابراهیم رئیسی با چاشنی اخبار امیدوار کننده از مذاکرات وین، پس تنها یک قدم تا احیا برجام باقی است.

  نگارنده پیش‌تر طی دو مطلب با عناوین «رمانتیسیسم علیه محاسبه‌گری» به تاریخ مهرماه ۹۹ و «ابرهای خاکستری در آسمان برجام» به تاریخ بهمن ماه ۹۹ درباره رویکرد نه چندان منعطف دولت دموکرات بایدن و خوش‌بینی برخی جریانات سیاسی داخلی نسبت به احیای برجام نکاتی را متذکر شده بود.

  این‌که چرا با رفتن جمهوری‌خواهان و در راس آنها ترامپ از قضا کار برای ایران سخت‌تر خواهد شد. پالس‌هایی که از سوی مقامات امریکایی حین برگزاری مذاکرات وین در جریان بود که در نتیجه به توقف روند مذاکرات شده است ناظر بر همان تحلیل‌ها و پیش ‌بینی‌هاست. 

   پیش بینی کرده بودیم  دو موضوع حضور منطقه‌ای و توان تسلیحات موشکی، خط قرمز مذاکرات برجام بوده و هست. درحالی که اتفاقا این دو مورد جزو دستاوردهای امریکایی‌ها در سیاست های اعمالی‌شان تلقی می‌شود که در مذاکرات وین اضافه کرده اند.

  اولیانوف سفیر روسیه در آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده برخی کشورهای اروپایی و امریکایی قصد دارند چیزهایی به برجام اضافه کنند که احتمالا همین موارد است.

چرا تغییر دولت‌ها احیاگر برجام نیست؟

   همچنین بارها از سوی وندی شرمن و بلینکن تصریح شده این دو مورد باید در مذاکرات بحث شود و حتی توانسته اند اروپا را هم در این قصه همراه کنند.

  پیش‌بینی دیگر نگارنده این بود که با توجه به نهادگرا بودن دولت بایدن، او به دنبال ترمیم نقاط آسیب دیده در حوزه دیپلماسی است. همان نقاطی که به واسطه عدم باور ترامپ به این مولفه، دچار خدشه شده بود.

  به همین خاطر همین  قطعا می‌کوشد شکافی را که در دوران ترامپ با اروپا ایجاد شده بود ترمیم و آنها را برای رسیدن به یک اجماع علیه ایران با خود همسو کند.

  آن طور که از شواهد بر می آید دولت جدید آمریکا در رسیدن به این هدف هم موفق بوده است. نشانه ها را هم می‌شود در مصاحبۀ اخیر میخاییل اولیانف نماینده روسیه در آژانس بین المللی انرژی اتمی دید که به اصرار اروپایی ها مبنی بر اضافه کردن شروطی خارج از متن اولیه برجام به متن فعلی اشاره کرده است.

  به نظر می‌رسد نقطه فروپاشی مذاکرات دقیقا دو مساله مهم حضور منطقه ای جمهوری اسلامی و افزایش توان موشکی است.

  چرا که از سوی رهبری عالی جمهوری اسلامی بارها و موکدا بر مذاکره ناپذیر بودن این امر تصریح شده و در نقطه مقابل بلینکن و وندی شرمن اسفند ماه گذشته در جریان مذاکره با سنا و کنگره نسبت به گنجاندن این دو موضوع در دور جدید مذاکرات تعهد داده‌اند.

  تشنجاتی که اخیرا در منطقه شاهد بودیم مانند حمله نیروهای نظامی امریکا به مواضع شبه نظامیان مخالف حضور امریکا در عراق و واکنش متقابل با هدف قرار دادن سفارت امریکا در بغداد موید این نکته است که موضوع توقف توسعه نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه تا چه حد برای ایالات متحده حائز اهمیت است.

  شاید اظهار صریح بایدن مبنی بر دستورمستقیم وی برای حمله به مواضع شبه نظامیان در عراق برای نگاههای خوش‌بینانه ای که او را چهره ای متفاوت و منعطف تر از ترامپ می‌دیدند کافی باشد تا بعد از این واقع گرایی را جایگزین رمانتیسیسم کنند.

   سخن پایانی این که نه خوش بینی اولیه در داخل نسبت به آمدن دموکرات‌ها و نه خوش بینی ثانویه نسبت به یکدست شدن قدرت در ایران تاثیری بر احیای برجام ندارد. چرا که موارد اختلافی خیلی به دولت ها و خاستگاه حزبی آنها ارتباطی ندارد بلکه به علت راهبردی بودن موارد اساسی اختلافی نیاز به تصمیم های بزرگتر و کلان تر از این سطح دارد.

ارسال به دوستان