جلال مقامی که به تازگی وارد ۸۰ ساگی شده، تنها آرزویش این است که مردم ایران از شر ویروس کرونا رها شوند.
این پیشکسوت عرصه اجرا و دوبله در گفت و گویی با ایسنا یادآور شد که حدود شش سالی میشود از دنیای دوبله دور است و خانهنشین شده؛ مقامی اظهار کرد: مشغول خانه نشینی هستم. خانه نشینی من به خاطر کرونا نیست. یک سال است دچار شکستگی از ناحیه کمر شده ام؛ البته بهتر شدهام اما شکستگی در سن و سال من به سختی خوب میشود.
او با بیان اینکه این روزها در خانه کتاب میخواند و فیلم تماشا می کند، دربارهی دنیای دوبله و فعالیت نسل جوان در این حرفه گفت: جوانانی مثل آقایان شیخ زاده و ذی نوری دیگر جدید نیستند و خیلی وقت است در دوبله فعالیت می کنند. ولی یکسری هم جدید آمده اند که آنها هم خوب هستند. گاهی صدایشان را که می شنوم کارشان خوب است. کار دوبله فقط منعطف به ما نیست، این جوانان هم پیشرفت خوبی در کارشان خواهند داشت. اما علت اینکه مطرح نمی شوند، فیلم هایی است که برای دوبله عرضه می شود. در حال حاضر اغلب فیلمهای چینی و این جنس فیلم ها برای دوبله میآید. این در حالی است که نسل ما فیلم هایی مثل «بینوایان»، «خوشه های خشم» و «دکتر ژیواگو» که از آثار ادبی جهان ساخته میشد را دوبله کرد؛ فیلم هایی که آن موقع مردم فقط در سینماها تماشا می کردند و به قول معروف مشتری زیاد بود؛ اما الان در خانه نشسته اند فیلم برایشان پخش می شود.
مقامی در ادامه گفت: سوال میشود علت فروش کم فیلمها در سینما چیست. یکی از این علتها ترافیک است. کسی که خانوادگی می خواهد سینما برود درگیر ترافیک میشود، جایی پیدا نمی کند که ماشینش را پارک کند، بلیط هم که گران شده است. در خانه می نشیند در حالی که شام می خورد فیلم هم تماشا می کند. پول هم نمی دهد. آن مقطع دوره ای درخشان برای دوبله بود و آن فیلم ها دیگر تکرار نمیشوند. الان مردم سرشان گرم است با فیلم هایی که همه می توانند ببینند و دیگر لزومی ندارد که سینما بروند. هم هزینه کمتری دارد و هم راحت تر است. آن دوره ی فیلم دیدن در سینما دیگر تمام شده.
این هنرمند درباره ی آرزویش در ۸۰ سالگی اظهار کرد: بدون تعارف تنها آرزویم برای ملت ایران است؛ اینکه این ویروس بی شرف کرونا رخت ببندد. خانواده ها نمیتوانند دور هم جمع شوند، مسافرت بروند، مهمانی بدهند. تازه این ویروس فامیل خودش را هم آورده است. ما کارهایمان را کرده ایم و حالا یک جوان ما را کنار گذاشته است. در خانه نشستیم و شکر خدا را می کنیم با همه ی مشکلاتی که داریم. از سال ۹۳ من دیگر مقامی دهه ۶۰ ـ ۷۰ نیستم که «دیدنی ها» را اجرا می کردم؛ البته راه درست زندگی هم همین است. بالاخره یک روز جوان هستی و بعد پیر می شوی. باورم نمیشود ۳۰ سال پیش «دیدنی ها» را اجرا می کردم و تعجب می کنم که به این سرعت گذشت.