۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۹۶۱۴۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۰ - ۱۰-۰۵-۱۴۰۰
کد ۷۹۶۱۴۹
انتشار: ۱۴:۱۰ - ۱۰-۰۵-۱۴۰۰

جولان کرونا؛ مردم بی‌خیال، مسؤولان بی‌خیال‌تر

همه از پر شدن بیمارستان‌ها حرف می‌زنند، از بالا رفتن آمار مرگ و میر اما هیچ کس کاری نمی‌کند. 6 روز را در تهران تعطیل کردند اما بسیاری از آنهایی که تعطیل بودند عزم سفر کردند و چالوسی شدند.

عصرایران؛ مصطفی داننده- کرونا دلتا مثل گودزیلاهای فیلم‌های ژاپنی وهالیوودی به جان مردم افتاده است؛ خراب می‌کند و جلو می‌رود. در آن فیلم‌ها اما کسانی هستند که به جنگ این گودزیلاها می‌روند. ارتش با تجهیزات نظامی و قهرمانان قصه با علم و شجاعت خود در نهایت، این اژدهاهای برخواسته از دل تاریخ را نابود می‌کنند اما در کشور به نظر می‌رسد هیچ کس با دلتا کاری ندارد.

همه از پر شدن بیمارستان‌ها حرف می‌زنند، از بالا رفتن آمار مرگ و میر اما هیچ کس کاری نمی‌کند. 6 روز را در تهران تعطیل کردند اما بسیاری از آنهایی که تعطیل بودند عزم سفر کردند و چالوسی شدند.

کرونا

 

هر بی‌تجربه‌ای در امر مدیریت می‌داند که تنها راه کنترل این بیماری در شرایط فعلی جدا از زدن واکسن، اجرای سخت گیرانه قوانین کرونایی است. تعطیلی سراسری یک هفته‌ای و عقب انداختن تمام معوقات بانکی و ایجاد فضای آرام ذهنی برای مردم، می‌تواند کمک شایانی در کنترل کرونا دلتای مرگ‌بار کند.

واقعا اگر سخت‌گیری‌های کرونایی در دستور کار قرار نگیرد، باید شاهد روزهای سیاه‌تر از امروز باشیم.

ما مردم هم بیخیال شده‌ایم. آنهایی که برای نان به دل کرونا می‌زنند و هر روز با مترو و وسایل نقلیه عمومی به محل کار خود می‌روند، چاره‌ای ندارند. از میان جان و نان، نان را انتخاب کرده‌اند. شرایط اقتصادی به گونه‌ای شده است که اگر نان نرسد، زندگی چنان رنگ سیاه خود را نشان می‌دهد که بیا و ببین. سرپرست خانواده می‌گوید، جان من فدای آسایش خانواده. دولت و نهادی مختلف هم که هیچ کمکی به مردم نمی‌کنند. به طور مثال برای بانک‌ها، دوران کرونا با دوران غیر کرونا هیچ فرقی ندارد. آنها مامور هستند و معذور.

در این میان اما برخی همچنان عروسی و تولد می‌گیرند، مهمانی می‌روند، رستوران‌ها را پر می‌کنند و از طبیعت جاده چالوس لذت می‌برند. نمی‌دانم اینها فکر می‌کنند کرونا شوخی است؟ یا دیگر بیخیال دنیا شده‌اند و می‌خواهند این چند روز عمر را در خوشی سپری کنند.

می‌دانید چرا کرونای ایران به اینجا رسیده است؟  چون ما مردم بیخیال و مسئولان ‌بیخیال‌تر داریم. یاد دیالوگ معروف فیلم هزار دستان افتادم که می‌گوید:« جماعت خواب ، اجتماع خواب زده ، جامعه چرتی. عجب ملتی!»

به کسی که در مترو ماسک نمی‌زند، چه می‌شود گفت؟ اعتراض می‌کنی هم می‌گوید:«ای بابا، اینها همه بازی سیاسی این سیاستمدارهاست.»! واقعا کاش می‌شد، سرمان را از دست اینها به دیوار بکوبیم.

وضعیت واکسن که معلوم نیست. همچنان از دیگر کشورها عقب هستیم. وضعیت رعایت پروتکل‌های بهداشتی هم که در پایین‌ترین حد ممکن است و نمی‌دانم هنوز چطور برخی امیدوار هستند که ما کرونا را شکست می‌دهیم. مگر می‌شوید بدون تجهیزات نظامی در یک جنگ تمام عیار پیروز شد که انتظار داریم در نبرد با کرونا فاتح باشیم؟

ارسال به دوستان