۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۱۷۷۸۴
تعداد نظرات: ۸۶ نظر
تاریخ انتشار: ۰۴:۰۵ - ۲۶-۰۹-۱۴۰۰
کد ۸۱۷۷۸۴
انتشار: ۰۴:۰۵ - ۲۶-۰۹-۱۴۰۰
به بهانۀ نقد نشست «چرا مهاجرت نمی‌کنم»

رنانی و سروش/ «اینجایی بودن» یا «انسان مهم است و اینجا و آنجا ندارد»

آنچه رنانی می‌گوید از جنس نگرانی برای آیندۀ ایران و تشویق به ماندن به قصد تأثیرگذاری بر محیط و پیرامون است و آنچه سروش می‌گوید با محوریت آزادگی، عزت نفس و تلاش برای شکوفایی استعدادهای شخصی است.

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- سخنان دکتر محسن رنانی استاد دانشگاه اصفهان و توسعه‌پژوه در نشستی با عنوان «چرا مهاجرت نمی‌کنم»، دست‌مایۀ نقد دکتر عبدالکریم سروش، متفکر ایرانی کوچیده از وطن قرار گرفته و واکنش انتقادی او را در پی داشته است.

رنانی یا سروش/ اینجایی بودن یا اینجا بی اینجا؟!

  این جُستار بر آن نیست تا حق را به جانب یکی بدهد یا کفۀ دیگری را سنگین‌تر بداند چرا که هر دو گفتار در دست‌رس است و با جست‌و‌جویی ساده می‌توان دریافت رنانی چه گفته و سروش چه پاسخی داده و خوش‌بختانه نه سخن اولی از جنس نامۀ سرگشوده است که انتشار آن ملاحظاتی داشت و نه دومی از سلک مباحث عقیدتی اخیر است اما بهانه‌ای است تا به نکاتی دیگر اشاره شود:

  نخست البته باید دانست که جان کلام محسن رنانی در نشست انجمن دانش‌آموختگان دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران و پویش فکری توسعه چه بوده است.

  او می‌گوید: «گوهر ایران در خطر است و کشور وارد مرحلۀ فرسایش تمدنی شده‌ و همان‌گونه که فرزندان نمی‌توانند پدر و مادر بیمار را ترک کنند ایران را نیز نمی‌توان با گرفتاری‌های آن تنها گذاشت و رفت و اگر کار‌به‌دستانی عقلانی رفتار نمی‌کنند نخبگان باید عقلانی عمل کنند و از میل به مهاجرت بکاهند. هم نخبگان ملی و هم منطقه‌ای و محلی.»

  دکتر سروش اما نه از گوهر ایران که از گوهر انسان سخن به میان آورده و این که «وطن» و حس تعلق به آن اساساً مفهومی جدید است و طُرفه این که به شعر سعدی استناد می‌کند:

حُبّ وطن گرچه حدیثی است درست*
  نتوان مُرد به خواری که اینجا زادم

   هر چند توضیح نمی‌دهد اگر «وطن» مفهومی جدید است در شعر 700 سال قبل سعدی چه می‌کند اگر چه می‌توان گفت وطن، جدید نیست اما مفهوم توسّع یافتۀ آن در قالب مرزهای دولت – ملت جدید است و در دوران قبل از مشروطه بیشتر یا تنها به زادگاه اطلاق می‌شده و تمام سرزمین را دربرنمی‌گرفته و به این اعتبار جدید است.

   او به سفرهای علما به نجف و مکه و مصر اشاره می‌کند تا همان مفهوم جدید بودن را ثابت کند و در پاسخ به نگرانی رنانی که روند مهاجرت، ایران را از نخبگان، خالی می‌کند می‌پرسد: «مگر اکنون امور در دست آنان است که اگر بروند جای شان در ادارۀ کشور خالی شود؟»

     
   تا همین جا برای مخاطبی که با همین چند سطر با بحث آشنا شده این پرسش شکل می‌گیرد که با کدام سو هم‌داستانی کند؟


   واقعیت این است که آنچه رنانی می‌گوید از جنس نگرانی برای آیندۀ ایران و تشویق به ماندن به قصد تأثیرگذاری بر محیط و پیرامون است و آنچه سروش می‌گوید با محوریت آزادگی و رضایت انسان توصیه به تن ندادن و فراموش نکردن علاقه و پسند و ارتقای شخص است و الزاما در نقطۀ مقابل هم قرار نمی‌گیرند و چه بسا اگر از دکتر رنانی هم مجال تدریس و تحقیق یا گفتن و نوشتن ستانده شود به گونه‌ای دیگر سخن بگوید و سروش نیز اگر بتواند همچون سالان قبل 74 آزادی عمل نسبی داشته باشد بازگردد.

  کما این که عادل فردوسی‌پور هم در روزگاری که «نود» را داشت گفته بود :«نروید و بمانید و بسازید و اگر هم می‌روید زود برگردید و ماندگار نشوید.»

  برای رهایی از این مخمصۀ فکری می‌توان سراغ «آلبرت هریشمن» رفت. اندیشمندی که با نظریۀ «خروج، اعتراض و وفاداری» شهرت دارد و کتابی با همین عنوان نوشته که هرچند زمینۀ مورد نظر او بنگاه‌های اقتصادی است اما به سیاست هم تسری داده شده است.

  به باور او در مواجهه با یک وضعیت‌، سه گزینه موجود است: خروج، اعتراض و وفاداری.

  در شِقّ اول (خروج)، می‌روی و صحنۀ بازی را ترک می‌کنی. در گزینۀ دوم (اعتراض)، می‌مانی و تأثیر می‌گذاری و برای اصلاح و بهبود می‌کوشی و در حالت سوم (وفاداری) می‌مانی و تن می‌دهی و سکوت پیشه می‌کنی.

    
   به مثال «نود» برمی‌گردم. وقتی تعطیل شد هر سه واکنش ( خروج، اعتراض و وفاداری) را از سه مجری شاهد بودیم. مزدک میرزایی گزینۀ نخست را برگزید و صحنه را ترک کرد و در میدانی دیگر ظاهر شد. عادل فردوسی‌پور به آنچه گفته بود وفادار ماند. پس ماند و امید بست به تعییر یا بازگشت. محمد حسین میثاقی اما گزینۀ سوم را انتخاب کرد و تن داد؛ چه تن‌دادنی!

  احمد شاملو می‌گفت: «من اینجایی‌ام؛ چراغم در این خانه می‌سوزد و آبم از این کوزه ایاز می‌خورد و سه سال و چند ماهی را که خارج از ایران زندگی کرده‌ام در زمرۀ عمر خود حساب نمی‌کنم». خیلی از دوستان او یا روشنفکران دیگر اما رفتند و برخی چون غلامحسین ساعدی دوام نیاوردند و زود از پا افتادند و بعضی مانند رضا براهنی جاگیر شدند.

  یکی مثل داریوش مهرجویی هم رفت و فراتر از سینما پا گذاشت ولی خیلی زود دانست که باید بازگردد و وزیر وقت ارشاد – سید محمد خاتمی – قول داد با مشکلی روبه رو نخواهد شد. از امام خمینی هم نقل شد که فیلم «گاو» را تحسین کرده است. اگر مهرجویی برنگشته بود کجا «اجاره‌نشین‌ها»‌یی ساخته می‌شد و کی شاهد سه گانۀ پری، سارا و بانو بودیم یا سنتوری را نمی‌دیدیم و صدای محسن چاووشی را این گونه نمی‌شنیدیم و نمی‌شناختیم.

  در سال های پر تب وتاب اصلاحات نام دو روزنامه‌نگار خصوصا در ماجرای پروندۀ قتل‌های زنجیره‌ای همواره کنار هم ذکر می‌شد؛ هر دو به حبس افتادند. پس از آزادی اما یکی رفت و دیگری ماند. یکی صبغۀ سیاسی را پررنگ‌تر کرد و دیگری جنبه های مدنی را و تمرکز خود را بر حذف «اعدام های غیر قصاصی» گذاشت تا حساسیت شرعی هم ایجاد نشود چرا که خود دانش آموحتۀ حوزه هم بود و حالا می‌بینیم مجازات اعدام برای قاچاقچیان مواد مخدر عملا حذف شده و از عفو محکوم به اعدام‌ها هم خبر می‌‌دهند و خبر اعدام غیر قصاصی را کمتر می‌شنویم. بی‌شک اگر رفته بود این دستاوردها حاصل نمی‌شد.

  اما همین آقای عماد‌الدین باقی اگر این دریچه را هم بسته ببیند آیا باز خواهد ماند؟ پاسخ، روشن نیست. هر چند کسی مانند لطف‌الله میثمی که به رویکردها انتقاد دارد می‌گوید زندان جمهوری اسلامی را بر زندگی در غرب ترجیح می‌دهد ولی او سابقۀ چریکی داشته و دو چشم و دست خود را پیش از انقلاب از دست داده است و از همه نمی‌توان چنین توقع داشت.

  مثال دیگر اصغر فرهادی است که هم در ایران فیلم می‌سازد هم در خارج از کشور و مخالفان جمهوری اسلامی او را به همکاری متهم می‌کنند که چرا «قهرمان» او به صورت رسمی به عنوان نمایندۀ سینمای ایران به آکادمی اسکار معرفی شده و تریبون‌های اصول‌گرایی رادیکال نیز به او می‌تازند که چرا در خدمت اهداف ایدیولوژیک نیست و در لیست سیاه کیهان قرار دارد. با این همه فیلم او در داخل هم به نمایش درمی‌آید اما هر گاه بخواهد می‌تواند بیرون از ایران هم کار کند. هم هست هم تن نداده است. خودش است. هم گوهر انسان را پاس داشته و علیه دروغ فیلم می‌سازد و گوهر ایران را کما این که فیلم را با یادآوری شکوه ایران آغاز می‌کند و احترام جهانیان به تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران را برمی‌انگیزد و قهرمان فیلم او در واقع زنی است که عشق و شرافت را معنی می‌کند.

  این رشته دراز‌دامن است و مثال های متعدد می‌توان آورد هم در رد یا تأیید. اما هم از آنچه رنانی می‌گوید و هم واکنش سروش دو واقعیت غیر قابل انکار است:

   اول این که روند مهاجرت نخبگان، کشور را به لحاظ بنیۀ فکری و متوسط ضریب هوشی فقیر می‌کند و میدان را به دیگرانی می‌سپارد که از دنیای دیگری هستند. برخی اساسا با زیبایی میانه‌ای ندارند. اما داریوش پیرنیاکانی باید باشد تا از جانب اهل موسیقی پاسخ بدهد به نماینده‌ای که نه تنها از فهم موسیقی ناتوان است که در جایگاه نایب رییس کمیسیون اقتصادی مجلس نمی‌داند ساز یا به قول او «آلت موسیقی» با ارز 4200 تومانی وارد نمی‌شده و نمی‌شود. به نظر می‌رسد منظور رنانی همین است نه تن‌دادن و کرنش کردن و گوهر انسانی را به زیر پا انداختن و به تعبیر شاملو «نوالۀ ناگزیر را گردن، کج کردن».


   دوم این که ماندن هم نباید و اخلاقی نیست که به بهای «فروختن روح» باشد و این را هر که در خلوت خود بهتر می‌داند که فروخته یا نه.

    ماه‌های اول پیروزی انقلاب را به یاد آوریم. اگر محمد رضا شجریان نمانده بود چراغ موسیقی خاموش می‌شد چون او شایبه را زدود. منحصر به هنر هم نیست. در عرصه‌ای دیگر اگر علی پروین و ناصر حجازی مثل برخی دیگر رفته بودند فوتبال تعطیل می‌شد اما در سال‌های جنگ هم برقرار بود. یا اگر مسعود کیمیایی نمی‌ماند و حتی اوایل، مدیر شبکه دو تلویزیون نمی‌شد سینما دوام نمی‌یافت و این همان نکته‌ای است که شهاب حسینی نمی‌دانست که اگر می‌دانست به بهانۀ آثار متأخر به چهرۀ او چنگ نمی‌زد.  

   پس، پاسخ روشن است. آنان که زمینه‌ای دارند و می توانند تأثیر بگذارند باید بمانند ولی آنان را که به هر در که می‌زنند بسته است و نمی‌خواهند لقمه نان را به بهای زیر پا نهادن گوهر وجود خود به کف آورند چگونه می‌توان نکوهید؟ رنانی می‌گوید به خاطر ایران، تحمل کن و تأثیر بگذار و سروش می‌گوید به خاطر نان، گردن کج نکن و علایقت را زیر پا نگذار.

    گوهر ایران را هنگامی می‌توان پاس داشت که گوهر انسان را پاس داری و گوهر انسان را آن گاه که گوهر ایران را فراموش نکرده باشی.

   از منظر شعر بامداد اما شاید رنانی و سروش یک سخن را بگویند:

   بر خاکی نشسته‌ام که از آنِ من نیست/ از رنجی خسته‌ام که از آنِ من نیست.

  وقتی که نه نشستن، تعلق بیاورد نه برخاستن از رنج بکاهد برای شاعر هم چاره‌ای نمی‌ماند جز آن که در ادامه بگوید:

  از دردی گریسته‌ام که از آنِ من نیست...

 

----------------------------

* شکل آشناتر مصراع البته این است: ...... حدیثی است "شریف". اما عین سخن دکتر سروش آمده.

   

  

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۸۶
در انتظار بررسی: ۱۴
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
France
۰۴:۴۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
16
29
ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشه ها می شد با خود ببرد هرکجا که خواست ...باید ماند و برای زندگی مبارزه کرد.رفتن و کوچ کردن نوعی فرارکردن از خود هم میتواند محسوب بشود.اما آدم از خودش بکجا میتواند فرارکند؟کجا برای شماومن ایرانی فرش قرمز پهن است؟هیچ کجا.پس آنها که مایه حسابی دارند میروند وفقرا می مانند.ضمن اینکه اغلب ایرانیهای غیرشهرنشین کشاورز بوده اندو کشاورز هرگز زمین خود راکه به او نان و آب داده رها نمیکند مگر در شرایط اضطرار.ولی ایرانی شهرنشین این حس تعلق را یا ندارد یا کمتر داردو بفوریت رها میکند و می رودحتی به هزاران فرسنگ دورتر
پاسخ ها
ناشناس
| Canada |
۲۱:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
مگر اين همه وبلا سازي در شمال كشور نتيجه فروش زمين هاي كشاورزي نيست؟ اينگونه نيست كه هر كس از كشور خارج شده داراي مكنتي بوده زندگي مي تواند بسيار ساده باشد اگر بگذارند بسياري در پي آرامشند نه آسايش! انسانها فقط يكبار زندگي ميكنند!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
شما که خودت فرانسه تشریف داری
مهدی
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
2
53
این را دریافتیم که آنقدر تندروی کردیم که به همه شالوده ها آسیب زدیم و تقصیر را به گردن و عملکرد رقیب نسبت دادیم و خود را مبرّا دانستیم
حالا نمیتونیم جمعش کنیم و این تاسف آوره
ناشناس
United States of America
۰۷:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
7
44
هر دو درد کج فهمی قدرتمندان دارند. درد یکی است. من با رنانی بیشتر مانوسم که اگر همه فقط به فکر گلیم شخصی باشند، نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاک نشان.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
3
45
چراشرایط را برای ماندن ابرومندانه فراهم نکنیم زعمابفکرباشند
مرادی
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
47
بسیار عالی و خواندنی و منطقی به گفتمان این دو بزرگوار نگاه شده است.سپاس از جناب خدیر
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
40
عالی نوشتید.ممنون
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
33
چه کنیم؟ بمانیم و بسازیم.

یه دست صدا نداره، مسلما باید ساخت ولی همدل و همراه لازمه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
42
فرمایش آقای رنانی از نقطه دیگه ای هم صحیح است که امروز ذنخبگانی که صبغه سیاسی ندارند نظیر پزشکان پرستاران مهندسین و حتی کارگران تخصصی هم مهاجرت می‌کنند.
نمونه کوچک و قابل بررسی آن در شهرهای کوچک اتفاق افتاده که تمام نیروی جوان و متخصص شهر مهاجرت کرده اند و عملا هیچ نیرویی نمانده برای کوچکترین امور
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
63
گروهی از نخبگانی که رفته اند یا قصد رفتن دارند دغدغه ی محیط رشد و آموزش بهتر برای فرزندانشان دارند.
گروه دیگر که هنوز مجرد هستند و جوانتر، کاملا سرخورده از سیستمی هستند که هیچگونه آنها را در حیطه ی تخصصی خودشان بازی نمی دهد و به حاشیه می راند.
مشکل از حاکمیت است و دایره ی بسته ای که از خود و خویشان درست کرده اند. همان خودی و غیر خودی!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
24
ممنون
نقدی بسیار عالی بود
مجید
Netherlands
۰۸:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
23
20
گذر از ایران گذر از خویشتن است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
10
مساله این جاست خیلی ها که رفتن بخاطر اینکه امکان عجین شدن در جامعه به خاطر دلایل بسیاری خیلی کم بوده و مخصوصا کسانی که می خواستند کار فرهنگی بکنند نتوانستند مخاطب جذب کنند و برگشتند. بالاخره مهارت های زبانی و نزدیک شدن به مردمان کشوری به زبان دیگر حتی با وجود سالها زبان خواندن باز دشوار است و شما اون حس نزدیکی را به کسی که به زبان مادری شما صحبت میکند ندارید و گرنه کسی که از نوجوانی و جوانی مهاجرت میکند در اون کشور به احتمال زیاد ماندگار میشود و کسانی که صحبتهای احساسی میکنند به دلایل واقعی این کار اشاره نمیکنند. در ضمن سالها در صدا و سیما بر طبل غرب ستیزی کوبیده میشود و غرب را منجلاب فساد معرفی میکنند و برنامه های زیادی ساخته شده مبنی بر بیچاره شدن مهاجران ایرانی ولی هیچ تاثیری بر مهاجرت افراد نداشته
بختگان
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
20
خیلی زیبا بود!
مجید
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
23
مقاله خوبی بود چون به هر دو طرف نظر منطقی دارد و ما باید چنین نگرشی را در همه موارد بسط دهیم
ناشناس
Finland
۰۹:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
3
14
سخن گفتن درباره یک تعداد انگشت شمار از نخبگان و استناد به سخنان و تصمیم ایشان از نظر کار تشویقی و تبلیغی شاید شایسته باشد اما از دید مقایسه با نخبگان عادی کاری اشتباه است. عادل فردوسی‌پور یک برند است که در ضمینه خود یعنی کشور ایران خریدار فراوان وارد. در خارج از کشور اما میدان عمل ایشان به فراخی ایران نیست. در خارج از کشور اگر نخواهد با شبکه منوتو و ایران اینترنشنال کار کند باید یا در کنج خانه بشیند و یا تن به کاری بدهد نامتناسب با تخصصش ایشان. خلاصه اینکه درک تصمیم هر فرد به شرایط خاص وی بستگی دارد.
تا زمانی که در کشور تمایلی به از بین بردن رابطه سالاری نباشد، تا زمانی که در کشور عده‌ای خاص با ژن خوب رانت ویژه دارند، تا زمانی که اقلیت‌ها (هر کس که بنوعی در اقلیت است) با فراخ خاطر احساس بروز خود را نداشته باشند، و خیلی چیزهای دیگر احتمالا در بر همین پاشنه خواهد چرخید. از خود بپرسید چرا متخصصین ترکیه، مالزی، سنگاپور، و خیلی دیگر از کشورهای دنیا مهاجرت نمی‌کنند یا تعداد مهاجرین ایشان در مقایسه با ایران خیلی کم است.
همچنین وقتی صحبت از مهاجرت متخصصین باید توجه داشت که این متخصصین قرار است با متخصصین کشور میزبان برای کسب مشاغل در رقابت باشند. اینگونه نیست که کارفرمایان کشور میزبان امتیاز ویژه‌ای برای چند متخصص مهاجر قائل شوند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
11
16
گوهر ایران از گوهر جان با ارزشتر است؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
پاسخ به سوال شما بستگی به پاسخ شما به این سوال داره:

اگر پدر و مادر بیمار شما نیاز به ماندن و کمک شما دارن اما اگر شما بری خارج ماشین دار و خونه دار میشی کدوم رو انتخاب میکنی؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
11
21
اما از دید من که پسرم نخبه ای بود و رفت اگر در سختی ها و نا مرادی ها بمانی و برای وطن و هم وطنان خدمت کنی ارزش داری و گر نه در خوشی ها و بر صدر نشستن ها که ....
۵۱۷۳
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
8
14
با تشکر از جناب خدیر.و همچنین تبریک روز ۲۵ آذر سالروز تولد جناب دکترعبدالکریم سروش عزیز.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
منفی را بخاطر قسمت دوم کامنتت دادم
علی شوش
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
7
3
کلا دو سوم نوشته شما مثال بود. لطفاً منتشر کنید
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
نویسنده و روزنامه نگار برای این بحث نمیتونه وارد بحث فلسفی مجرد و داغ بشه زیرا خوانندگان عصر ایران همه که دانشجوی فلسفه و منطق نیستند ،باید با زبان همه فهم و مثال زدن صحبت کنه ،تازه خود دکتر رنانی و سروش به اندازه فلسفی صحبت کرده اند .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
18
آخه چرا باید چنین شرایط پیش بیایدکه آدم هروز به رفتن فکر کند یا درجدال با خود باشد سر ماندن یا رفتن
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
25
29
به درک گه گوهر ایران در خطر است وقتی با من رفتار درستی نشود من هم میروم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
خواهشن شما برو و دیگه برنگرد!!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۴۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
کسی که از واژه درک برای میهنش استفاده کند بهتر است که از میهنش جدا شود و به هر جایی که می خواهد برود و آنجا انشاالله خوشبخت بشود . ولی در ایران نماند.
محمد رضا
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
زمانیکه مورد میهن ات اینگونه صحبت میکنی چه تفاوتی با مسببین این وضعیت داری؟
درد شناس
China
۱۰:۴۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
18
جدای از همه درد های سیاسی ، درد بی آبی هم هست ، بیماری بی آبی مثل سرطان بدخیم ایران رو تا خواهد کرد ، کاش درد فقط سیاسی بود
درد اقتصاد ( فقر ، تبعیض ، خشونت عریان )
درد بی آبی (خشکی ، فرونشست ، خشونت عریان )
درد آموزش ( بی سوادی ، خشونت عریان )
درد …. ( ………….، خشونت عریان )
پاسخ ها
ی ک هموطن!
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
برای من به شخصه که بعد از 15 سال سابقه کار عالی در ایران برای مهاجرت اقدام کردم نگرانی از کم آبی مهمترین نگرانیه و بعد مسائل اقتصادی، آموزشی، فرهنگی و ....
نخیه بدبخت؟؟؟؟
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
7
7
سلام بنده بنده نخبه حوزه کاری خودم هستم با چندین اثر فاخر ودیپلم افتخار از حشنواره های ملی کشوری ... اما با آمدن بحران کرونا که اثری فاخر در همین مدت جنگ کرونای با کلی ضرر وخسارت ساخته ایم اما همین صدا وسیما هیچ کمکی ومسئولیی قبول نمی کند ومی گوید برو با هزینه شخصی خودت تمام کن وتحویل بده به ما ربطی ندارد ولی ما پروژه فاخر رو از شما تحویل می گیریم اما کمکی نمی کنیم در بحران پاندمی کرونا همه باید مسئولیت قبول کنند وتقسیم خسارت
شود در غیر این صورت چه اتفاقی می افتد ؟؟؟
امثال من به فکر مهاجرت وکار برای کشور هاب خارجی می افتد چه بسا خیلی همکاران بنده دارن همین کار ومی کنند وقتی مدیریت برنامه ریزی در دست نخبگان نباشد نتیجه همین است اینجا فرق متعهد متخصص بودن با فقط متعهد بودن مشخص می شود متشکرم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
3
11
اونی که میخواد با حداقل ظرفیتش کار کنه بسوزه و در عوض برای ایران اثر مثبتی بگذاره میمونه و یا اونی که میخواد روحش رو بفروشه و به اونچه که لایقش هست یا نیست برسه میمونه. اما اونی که رشد رو حق خودش میدونه و میبینه تنها راه رشد پا گذاشتن در باتلاق مرگ اخلاق هست چاره ای جز رفتن نداره. انسان بودن مهمتر از ایرانی بودن هست، تمرکز اسلام هم بر انسانیت هست نه سرزمین.
سعید صفائی
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
6
3
با سلام< سخنی در ابهام گفته اید که ظاهرا حمعبندی از گفته این دو است با این حال آنچه مهمتر است و مغفول مانده نوع استدلال دکتر سروش است و در تقابل دانستن انسان دوستی با وطن دوستی. سحنی ناروا که گفتنش از ایشان روا نیست.
سعید
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
5
خیلی خوب بود. خیلی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
49
2
آنهایی که خارج شدند بعد از آن بود که هر کاری دلش خواست انجام دادند و دیگر هیچ چیز دیگری به ذهنشان نمیرسید که انجام دهند، رفتند.
رفتند تا ناتوانیِ خودشان را پنهان کنند. رفتند تا به دروغ به مردم بگویند نگذاشتند ما کار کنیم.
رفتند در حالی که مسئولان از آنها خواهش می کردند بمانید و هر کاری میتوامید برای اصلاح انجام دهید.
پاسخ ها
ناشناس
| France |
۱۱:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
بله به هر دری زدن تا شغلی مناسب پیدا کنند اما امثال شما با ژن های برتر همه جا رو اشغال کردن.
ناشناس
Netherlands
۱۲:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
14
5
با عرض سلام خدمت نویسنده گرامی این نوشتار - دوست عزیزم ضمن تشکر از تلاش بی وقفه جنابعالی و همکاران برای برجسته سازی معضل های اجتماعی و اقتصادی و ... . خواهش میکنم دست از این نوشتارهای ضد مهاجرتی بردارید. برای من مهاجر این داستان ها فقط عذاب وجدان میاورد بدون این که انتخاب جدیدی پیش رویم بگذارد...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
10
آقای خدیر سلام بر شما
بسیار عالی و متین
mandana
Germany
۱۲:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
9
آفرین ، نوشتار خوبی بود، بدون پیشداوری، کاملا عاقلانه!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
2
8
آدم بزرگ کسی است که وقتی برای عموم صحبت میکنه منویات شخصی و وضعیت زیست شخصی خودشو دخیل نکنه. مثلا اگر بپرسن بورس خوبه یا بد آدم باید بگه من توش بیچاره شدم ولی خیلیا پول خوبی دراوردن. شخصا دیگه توش سرمایه گذاذی نمیکنم و بنظرم رشد نخواهد داشت. اگر یادبگیریم از لغاتی مثل بنظر من و شخصا و فکر میکنم و ... استفاده بکنیم نود پرصد تعاملاتمون حله. داستان مهاجرت هم همینه. قطعا هر چی آدمهای مهم و کاردرست تاثیراتشون تو جامعه بیشتر بشه بهتره. حالا یکی با اینجا موندن، یکی با مثلا تشکیل یک کانال مفید در خارج، یکی با پولدار شدن در اونور و سرمایه گذاری در اینور. خود مهاجرت مهم نیست مهم اینه که این جامعه نباید اثرات آدمهای مهم را از دست بده
ara
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
3
25
به عنوان مهندسی که می تونست بره و نرفته پشیمانم

ما یک اینترنت ساده نمی تونیم وصل شیم و اطلاعات مورد نیازمون رو مثل آدم از اینترنت بگیریم
یا اینور فیلترمون کرده یا اونور
فیلتر شکن بزنی ، هم اینور زرت و زرت قطعش می کنند هم اون ور
حقوق و مزایا و مستاجری رو هم که همه می دونند
رضا ن.
Germany
۱۳:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
2
20
... اکثر ما مهاجرین با وطن مان ایران مشکلی نداریم. مشکلات را یکسری فارغ از عقل توی ایران ساختند که فرزندان وطن را چاره ای جز فرار از ایران نمانده! اوضاع و شرایط اقتصادی و فرهنگی ایران تغییر مثبت نکند سیل مهاجرت ادامه دارد. البته در خارج هم حلوا پخش نمیکنند سختی و زحمات دیگری دارد ولی آزادزیستن و آزاد اندیشیدن و آزاد بیان داشتن آنهم در یک دمکراسی میارزد به سختی هایش در کنار یکسری امکانات رفاهی دیگرش!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
4
عاااااالی بود. سپاس بیکران
علی
Turkey
۱۴:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
16
ما در شبستر مان شاعری داشتیم بنام معجز شبستری که اشعار اجتماعی اش به دل همگان خوش می آید گرچه در زمان حیات خود... مجبور به فرار از شبستر به شاهرود می‌گردد و ظاهرا در آنجا هم وفات می‌کند ‌. این شیرین سخن شعری در مورد مهاجرت دارد که خدمتتان عرض میکنم :
یقین بیلین که قدم باسماز اوزگه توپراقه وطنده خوش گچه گر روزگاری انسانیت
ترجمه : اگر روزگار کسی در وطن خوش بگذرد مطمئنا پای خو در به خاک غربت نمی‌گذارد.
رشید
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۰ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
2
2
همه عالم همه کس را وطن است

همه جا موطن هر مرد وزن است
کوشا
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
9
جناب خدیر حتما میداند درد و عامل اصلی تصمیم رفتگان و ماندگان نخبه و غیر نخبه نیست که حتما هر دو گروه دلشان برای وطنشان می تپد درد و عامل اصلی حکومت و حکمرانی است که گویا درد وطن ندارد و به نظر تمام تصمیماتش بر اساس حفظ منافع شخصی و گروهی و ... است . در مملکت اگر حکمرانی درست باشد قطعا مشکل مهاجرت نخواهیم داشت که حق را بخواهیم رنانی بدهیم یا سروش
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
3
ممنون خدیر عزیز که ساعت ها سرچ و رفرنس کرده ای ،و ما تو ۱۰ دقیقه زحماتت را مطالعه میکنید ،،ما قدر شناس عصر جان هستیم ،زیرا بین رسانه ها قابل اعتمادتر و مردمیه ،و به مرامنامه ای که نوشته اید وفا دارید.
ژورنالیست ا
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
3
3
اغلب اوقات نظرات را منتشر نمیکنید و مخاطبان دلسردند از عدم انعکاس عقایدشان .


ناسیونالیسم و وطن گرائی از آغاز قرن بیستم مطرح و به اوج خود رسید . اینک پس از صد سال دیگر پرچم و هویت ملی آن رنگ و بوی سابق را ندارد . شرکت های چند ملیتی رفته رفته جایگزین دولت-ملت ها میشوند و مرزهای سیاسی خاصیت خود را فقط در مفاهیم حفظ میکنند .
به موج مهاجرت ورزشکاران در سه چهار سال اخیر دقت کنید !
کارلوس فوئنتس به مخالفان پذیرش مهاجرین در آمریکا میگوید : ما اینجاییم چون شما قبلا به اینجا آمده بودین .
ستار
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
0
به کجا چنین شتابان! سرود دریانوردان دریای بی انتها!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
3
2
من به نظر دکتر رنانی باور دارم
دوستانی که نظر خود به گونه ای تغییر می دهند، شایسته نیستند
دکتر سروش نگاه ملی خود را فراموش کرده است
سلطان
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
2
2
آخه تقصیر میثاقی چیه که فردوسی پور را حذف کردند؟! او چه کار می تواند بکند؟ گنده ترش را کنار نهادند، آیا او می تواند اعتراض کند یا مانع شود؟ او هم یک کارمند است و گوش اش به حرف مافوق
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
3
درود بر نخبگانی مانند زنده یاد فریدون مشیری؛

من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم
امید روشنایی گر چه در این تیره گی ها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از سِتیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت...
پاسخ ها
رضا
| Germany |
۰۱:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۸
ممنون از سلیقه خوب شما! چندین بار این شعر زیبا را خواندم و تحت تاثیر قرار گرفتم. مرسی!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
3
کاش اول نخبه رو تعریف میکردند که به کی میگن. ما میریم اگه گفتن میگیم ما اصلا نخبه نیستیم.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
3
4
آقای دکتر سروش
کجان اونایی که برای حفظ وطنشو از گزند دشمنان داخلی و خارجی، فرار و مهاجرت که نکردن هیچ، با تمام عشق و علاقه ای که به خانوادشون داشتن رفتن و جلوی تفنگ دشمن سینه سپر کردن!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
2
4
یاد اون جمله معروف افتادم که میگه آدم تو روزای سختیش باید دوستانشو بشناسه و گرنه تو روزای خوشی و خنده همه هستند!

من با دکتر رنانی موافقم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۱۰ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
2
افکار سروش پر از تناقض است. اگر وطن مفهوم جدیدی است چرا در موقعیت های دیگر حرف از وطن دوستی بعضی ها و ایران ستیزی بعضی ها میزند. اگر اینهایی که هستند نقشی در حکومت ندارند پس چرا هر بار در انتخابات مردم را دعوت به مشارکت می کند
محمدرضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
2
4
اگر میروید و به جایگاهی میرسید از آنجا هم که شده برای ایران کاری کنید، اگر هم میخواهید بمانید همرنگ جماعت نشوید، منفعل نباشید و بجنگید. در غیر اینصورت رفتن شما از ماندن و سکوت کردن بهتر است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
3
کهن دیارا ، دیار یارا دل از تو کندم ولی ندانم ، که گر گریزم کجا گریزم وگر بمانم کجا بمانم
سعید
Netherlands
۱۹:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
0
معلوم نیست اقای سروش با این همه معلومات و دانش خود چطور یک حرف نادرست را چشم بسته قبول میکند
چرا نظامی گفته همه هالم تن است وایران دل ویا شعر چو ایران نباشد تن من مباد در شاهنامه چه میکند (البته این بیت در بعضی نسخه ها به شکل دیگری اورده شده ولی مفهوم کلی تاکید بر میهن دوستی است )
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۵۵ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
5
من پولشو ندارم وگرنه می رفتم پشت سرم هم نگاه نمی کردم. دیگه در خصوصی ترین مساىل زندگی مون داره دخالت می شه. نه شادی نه امیدی نه پولی ... گوهر ایرانو می خوام چی کار!
وطن جاییه که توش احساس امنیت آرامش و رفاه کنی
علی آقا
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
1
2
دین و عقل هردو حکم میکنند که باید جایی باشیم یا برویم که استعدادهایمان هرچه بیشتر شکوفا شوند، اثربخشی مان هرچه گسترده تر باشد و در سلامت جسمی و روانی، زندگی را با شادی، آرامش و امید بگذرانیم.
سعید فتحی
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
2
3
جهان وطنی نگرش درست و بسیار دوراندیشانه س
Poorya261
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
3
آقای خدیر شاید این مقایسه زیاد درست نبود.چون مباحثی که دکتر سروش مطرح میکنه بیشتر نقد به حاکمیت هست و اصلا نوع نگاه ایشون به دین و کارکرد دین و روحانیت با نگاه حاکمیت کاملا در تضاد هست و اگه دکتر سروش در ایران می‌ماند ... ولی دکتر رنانی نوع نقدش بیشتر به روش مدیریت و تدابیر اقتصادی حاکمان مملکت برمیگرده که آزادانه هم میتونه حرفشو بزنه حالا بگذریم که مسئولین برا حرفش پشیزی قائل نیستن.
ناشناس
Canada
۲۲:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
2
3
مقاله بسیار عالی بود ولی هر چقدر فکر می کنم چرا به سرزمینی باید اندیشید که نه از زمینش یک متر داری ؟نه ازادی نقش و بیان داری؟
صفر
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
3
2
آنان که در سختیها ملتی را از هر سو تنها گذاشتند در خوشیها هم حق دارند به خود اجازه برگشت دهند؟! میل برگشتی هم در انان نیست که خود وفرزندانشان سالها ریشه در خاک دگر یافته اند مگر برای تنوع یا ادامه بودن خود این سخنان هم با هر رنگ ولعابی برای آرام کردن وجدان خود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۶
0
2
نظر مرا منتشر نکردید.
شعار ندهید لطفا.
علی تهرانی
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
0
1
سعدیا حب وطن گرچه حدیثی است صحیح
نتوان مرد به سختی که من اینجا زادم
.
.
خواهشا دیگه یه بیت شعر و درست بنویسید
اگر هم سروش اشتباه نوشته شما درستش و قرار بدید البته اگر سعدی میخونید....
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
1
1
اگه مشکل زبان نبود قطعا همین هایی هم که مانده اند رفته بودند
مشکل زبان با کلاس اموزشی و ... هم حل نمی شود چون از کودکی و نوجوانی بدنبال اموزش زبان نبوده ایم
علی
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
1
1
باسلام مهاجرت چیزی بدی نیست حضرت ابراهیم حضرت ع موسی ع حضرت عیسیع وحضرت رسول ص امیر امومنین ع امام حسین ع و. که درود خدا برانها باد مهاجرت کردند البته قبلش خون دلها خوردند....
علی فاتحی
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
1
1
دكتر رناني به طور كلي مخالف با مهاجرت نيست و ميگويد به جز عده خاصي شرايط مهاجرت را دارند.
ولي براي عده زيادي مهاجرت يك نوع مُد تبديل شده است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
2
0
یک بوس کوچولو* به نویسنده!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
0
2
"محمد حسین میثاقی اما گزینۀ سوم را انتخاب کرد و تن داد؛ چه تن‌دادنی!"
گلم، چه تن دادنی بوده مگه؟ ...
بابک
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
1
3
من اصل سخنرانیها را نخوانده ام ولی با اطمینان به نقل قول آقای خدیر مینویسم.بنظرم با توجه به سابقه سروش ایشان آدمی منزه طلب هستن،خود را کنار میکشند،همیشه از قبال از انقلاب،در طی انقلاب فرهنگی با قدرت بوده اند،در برج عاج زندگی کرده اندو آخر هم ترک وطن.ولی آقای رنانی ماندند،راه کار دادند و سختیها را به جان خریدند.تفکر خدمت به گوهر انسان معنی درستی ندارد،رونشفکران باید به انسانیت خدمت کنند.آقای سروش در آمریکا به آمریکاییها خدمت میکند و آقای رنانی در ایران به انسانها و البته به انسانیت.زندگی باید هدف وتعهدی داشته باشد که تولستوی در کتاب هنر چیست و شریعتی در یک جلویش صفر تا بینهایت توضیح داده اند.یک نکته مهم آقای سروش نمیتواند و نباید در آمریکا بنشیند و مهاجرت ایرانیان را تئوریزه کند....
من
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
0
2
سعدیا حب وطن گرچه حدیثی است صحیح ...
(نه شریف و نه درست). حدیث صحیح در نزد اهل علم معنا دارد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
0
4
از آقایان رنانی، سروش، فردوسی پور و. همه آن ها که نام برده اید و زنده اند بخواهید تحلیل جامعی از ماجرای اخیر گوهر عشقی و گزارش های سایت ها و شبکه های مختلف بنویسند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
1
1
متن شما درد بسیاری از هموطنان است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
0
1
بنده هم با وجود فراهم بودن شرایط برای رفتن ماندم نه گلی به سر ایران زدم نه خودم هنوز گیر نیفتاده اید بین یک عده ای که مثل پلنگ گل بهتر از خودشان را نمی توانند ببینند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
2
2
مردم به کمک نیاز دارند و تمدن ایران هم به کمک مردم نیاز دارد وقتی جان به لب کسی رسیده باید مهاجرت کند هرکس هنوز طاقت دارد باید بماند که این تمدن را یاری کند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
1
2
با جناب رنانی کاملا موافقم. در جهانی که پدیده بسیار تعیین کننده "مرز " برای ما زندگی و بودن و بسیاری چیزهای دیگر را معنی میکند، نمیتوانیم به گوهر وطن بی توجه باشیم. اساسا وطنپرستی خصلتی پسندیده در میان تمام مردم دنیاست، افرادی امثال آقای سروش البته که درکی از وطن و وطنپرستی ندارن. انسان بدون وطن در دوران ما انسان بی هویت است.
محمد رضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
0
1
جناب خدیر خیلی ممنون مطلب مفیدی بود و من استفاده کردم
نقدی دارم و اون اینه که فک میکنم در مورد مثال هاتون مخصوصا مثال گزارشگر فوتبالی دچار حب و بغض شدید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
1
2
الان آقای سروش خودشون رو آزاده میدونن؟ یعنی اعتراضی به وضعیت حقوق بشر تو آمریکا و همچنین سیاست های تمامیت خواه و سلطه گرانه این کشور ندارن؟ و با توجه به اینکه هیچ موضع گیری ای در این موارد نداشتن اگر اعتراض دارن و جرات بیان ندارن که آزاده نیستن و اگر اعتراضی ندارن و معتقدن هر بلایی که آمریکا سر کشور ها و ملت های دیگه میاره حقشونه که باز هم آزاده نیستن...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
2
2
ایرونی باید عرق ایرونی داشته باشه باید تو رگاش خون ایرونی جریان داشته باشه... خون ایرونی نژاد ایرونی برترین بوده و هست در جهان
احمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
1
0
یک نسخه واحد نمیشه برای همه پیچید البته که ماندن و تلاش کردن برای آب و خاک وطن بسیار ارزشمند است اما گاهی برای برخی شرایطی ایجاد می شود که ماندن شخص ضمن اینکه سودی برای وطن نداردبه زیان خودش هم تمام می شود بدیهی است که در چنین شرایطی عقل سلیم حکم به مهاجرت می کند
ناشناس
Finland
۱۴:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۷
6
2
برويد يا نرويد چه ورزش چه فن وفرهنگ چه علم ایران ماندگار است وخانواده ایرانی ودانشگاه های ایران ودبیرستانها در حال تولید ومولد علم وجوانان علمی هستند. از زمان شاه ایرانیان همیشه می فتند برنمی گردند. وچون شاه حاکم ودوست غرب بود به ایرانیان حق پناهندگی نداشتند اما چون حالا حکومت تغیر کرد وبه دل وذوق غربی‌ها نیست ایرانیان تشویق به مهاجرت می‌کنند