عصر ایران؛ مهرداد خدیر - پاییز هم به روز پایانی رسید تا دوباره بگوییم: این قافلۀ عمر، عجب می گذرد. شور و شوق مردم در خیابانها به رغم گرانی سفرۀ شب یلدا به نوروز میماند و نمیدانم به خاطر آن است که یلدای 99 زیر سایۀ شوم کرونا سیاه شد یا واکنشی است به نغمه هایی که با آداب و سنن ایرانی سر ناسازگاری دارد و یک روز در قالب مخالفت با ساز و موسیقی خود را نشان میدهد و دیگر روز با تغییر نام خیابان نوشیروان. یک روز با نامگذاری شخصیت های منفی سریالهای تلویزیونی با اسامی ایرانی و همه روز البته با اصرار بر ادغام ایدیولوژی با فرهنگ.
شاید هم ناشی از غلبۀ فضای مجازی باشد که بر صدا و سیما اثر میگذارد نه آن که چون پیشااینترنت، انحصار داشتند.
شب یلدا را اما چرا نیاکان ما چنان پاس میداشتند که چون میراثی فرهنگی به ما باشندگان امروز جهان رسد؟ آیا تنها به این خاطر که 30 آذر از دیگر شبهای سال بلندتر است آن هم به قدر یک دقیقه؟!
این که دیگر جشن گرفتن ندارد! داستان اما این نیست. یلداعید تولد مهر یا میترا و باززاده شدن خورشید است. نیاکان ما شب یلدا را به صرف این که بلندترین شب سال است گرامی نمیداشتند بلکه مناسبت این شب زنده داری جدال با تاریکی بوده است تا خورشید طلوع کند و صبح بدمد و جشن بگیرند و البته توأم با نگرانی از آمدن زمستان بوده چرا که اقتصاد کشاورزی و مشکلاتی که فصل سرما پدید می آورد ذهنیت منفی در برابر زمستان ایجاد کرده بود و خود را آماده مقابله با فصل سرما می کردند چندان که نوروز نیز به خاطر پایان این فصل جشن گرفته میشود.
در نگاه اسطوره ای در این شب درازترین نبرد با اهریمن درمی گیرد و برای یاری به پیروزی روشنایی خوانی از واپسین میوه های پاییزی (انار، خرمالو، سیب، هندوانه و انگورهای آویخته) می گسترانند و شب را به شادی سپری می کنند تا خورشید برآید و دل به خدایگان مهر – میترا- ببندند که بر زمستان در دو نبرد – چله بزرگ و کوچک- فایق میآید.
بنا براین شب یلدا نه با شب وتاریکی که با روز و خورشید نسبت دارد و به همین خاطر روز بعد را " خور روز"می نامیدند. یکی از استنادات کسانی که روح شعر حافظ را احیای آیین مهر و خود شاعر را یک میترایی میدانند نیز بیت مشهور او درباره یلداست:
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید خواه گو که برآید
نکته جالب دیگر درباره یلدا قرابت آن با عید مسیحی است. از ابوریحان بیرونی در " آثار الباقیه" نقل شده که " این شب در مذهب رومیان، عید یلداست و آن میلاد مسیح است و به جاست که ما نیز گرامیاش بداریم." البته حق تقدم با یلدای ایرانی است که قطعا قدمت آن بیش از دو هزار سال است و به پیش از میلاد مسیح بازمی گردد و قراین بسیار می توان به دست داد که مبنای میلاد مسیح بر پایه یلدا قرار داده شده است و ایرانیان از آن الگو نگرفته اند که خود پیش تر می زیسته اند.
واژه یلدا خود بر گرفته از زبان سریانی و به معنی "میلاد" است و حتی برخی داستان تولد مسیح در آغل را نیز برپایه درخشش میترا در غار میدانند و چون یلدا سریانی است بعضی «شب چله» را درست تر میدانند و میگویند میلاد مربوط به مسیحیان است حال آن که چنان که گفته شد مراد میلاد خدایگان مهر است و اگر کلیسای روم 345 سال بعد از میلاد مسیح از یلدای ایرانیان الگو گرفت وچند روز پس از یلدا را میلاد مسیح قرار داد تقدم را به آنان نمیدهد.
هر گاه از یلدا سخن می گوییم به بلندی شب بسنده نکنیم و از سپیده دم هم بگوییم چنان که سیاوش کسرایی سروده است:
یلدا شب بلند، شب بی ستارگی
لختی به تن تپید و به هم رفت و درشکست
با خانه می شدیم که گرد سپیدهدم
بر بام می نشست