عصر ایران؛ محمد جلالی - جشنواره فیلم فجر امسال با حوادث عجیب و غریبی روبرو شد، از بزرگانی که میگفتند داوران آنی نیستند که بتوانند کارشان را قضاوت کنند، تا مرد برندهای که این بار بازنده میدان شد.
فیلم ملاقات خصوصی با شک و شبهه از آراء مردمی کنار گذاشته شد، اتفاقی نادر که تنها در سینمای ایران میتوان دید و شنید!
اما در این بین توازن اعطای سیمرغ بین فیلمهای دفاع مقدس و اجتماعی حفظ شد و هر ۲ در عدد ۱۴ برابر شدند؛ هر چند در این دو سال این فیلمهای دفاع مقدس بودند که با اقبال داوران روبرو شدند.
در چند یال اخبر پس از آنکه کارگردانان مطرحی همچون اصغر فرهادی، مسعود کیمیایی و... در جشنواره فیلم فجر آثارشان یا نرسید یا خودخواسته کنار کشیدند جولان برای فیلم اولیها باز شد اما افت آثار و تنوع کاملاً مشهود بود.
پیش از عصر دیجیتال در جشنواره، فیلمهایی به نمایش در میآمد که روی تکنولوژی خط قرمز میکشیدند و میگفتند اینها آثار تلویزیونی هستند نه سینمایی... سینما برای کسانی بود که خاک آن را میخوردند و تمام دغدغه و نگاهشان روی پرده نقرهای دوخته میشد تا فیلمشان در سینما به نمایش در آید نه در قاب جادو!
بسیاری اینکه تلویزیون و سینما در کنار هم باشند و بتوانند محتوای قابل تقدیر تولید کنند قدمی بزرگ میپندارند اما اینکه سینمای خصوصی نتواند در برابر پولهای دولتی قد درازی کند خطری است که جشنواره را به سمت «دولتیسم» میکشاند و به مخاطب میگوید آنچه که ما تولید میکنیم خوب است و بس...
«موقعیت مهدی» یکی از همین فیلمها بود که میگویند خوش ساخت است و هادی حجازیفر کارگردانی با تجربه فیلم نخست، کاری کرده کارستان؛ اما بحث مربوط به این فیلم نیست بلکه کلیتر است و شاید روزی دامن کارگردانان تلویزیونی را هم بگیرد. در این میان وقتی تلویزیون خود یکی از کاندیداهای جشنواره باشد بیتردید تبلیغاتش به سمت فیلم خودساخته خواهد رفت و فیلمهای بخش خصوصی سربریده خواهند شد و شائبه فشار برای انتخاب برتر بیش از پیش میشود...
شاید قبل از جشنواره وقتی که مسعود کیمیایی «خائن کشی» را از بخش کارگردانی جشنواره کنار گذاشت برخیها حمل بر غرور کردند اما وقتی یک به یک، سر فیلمها و کاراکترهایی که امید به سیمرغ داشتند در جشنواره چهلم زده شد، ورق برگشت.
یکی از ارزشهای اصلی انقلاب و سینمای ایران در این چهل دوره آثار «۸ سال دفاع مقدس» میباشد اما اینکه هر سال یک فیلم با ژانر دفاع مقدس به عنوان فیلم برتر جشنواره مشخص شود و به دنبال توازن و حتی برتری این حوزه نسبت به دیگر بخشها باشیم درست نیست و باید کیفیت ملاک ارزیابی باشد تا مخاطب از جشنواره دل زده نشود.
به آمار فیلمهای برتر جشنواره فیلم در ادوار مختلف که نگاه میکنیم به نتایج قابل توجهی دست مییابیم:
دفاع مقدس: ۱۴ سیمرغ
اجتماعی: ۱۴ سیمرغ
تاریخی: ۵ سیمرغ
طنز: ۲ سیمرغ
مستند: یک سیمرغ
پنج دوره نیز سیمرغی به فیلمی داده نشد.
برای حذف این شائبه باید داورانی شجاع و بدون وابستگی به این و آن انتخاب شوند تا همه جانبهگرایی حرف نخست را بزند.
نکته منفی دیگر و عجیب سیمرغ چهلم انتشار اسامی افراد برگزیده قبل از اعلام نتایج بود.
افراد برتر و مردم در انتظار قبل از اعلام در رسانهها آنچه که در کاخ جشنواره باید میدیدند روی گوشیهایشان مشاهده کردند و انتشار دهندگان مزه شیرین جشنواره را تلخ نمودند و دیگر کسی برایش مهم نبود که مجری با آب و تاب و با مکث فراوان کاندیداها را نگاه کند و در انتها نام یکی را بیان نماید!
جشنواره چهلم سیمرغ عجیبالخلقهای بود که اشکمان را درآورد.
شاید این ایرادات را باید پای نداشتن تجربه کسانی گذاشت که به تازگی مسئولیت گرفتهاند؛ هر چند که این مسئله توجیهپذیر نیست و شاید نیاز باشد از تجربیات افراد خاک خورده استفاده میشد که نشد...
امید آنکه سیمرغ چهل و یکم آنی نباشد که امروز دیدیم...