یک عضو ارشد شورای (غیردولتی) روابط خارجی آمریکا، با انتشار مقاله ای که در وب سایت " پولیتیکو" منتشر شده، به دولت آمریکا توصیه کرده به جای وقت تلف کردن برای مذاکره با ایران برای رسیدن به مصالحه ای هسته ای که فرمول آن به صورت کاهش برنامه های هسته ای ایران در ازای لغو برخی تحریم هاست؛ از مذاکرات برجام بیرون آمده و با تعیین خطوط قرمز مشخص برای پیشرفت برنامه هسته ای ایران، در صورت نقض این خطوط از سوی ایران به اقدام نظامی متوسل شود.
به گزارش عصرایران، "ری تکیه" مقام سابق وزارت امور خارجه ایالات متحده و عضو ارشد شورای غیردولتی روابط خارجی آمریکا، به دولت واشنگتن توصیه کرده به جای امتیاز دادن به ایران در قالب احیای برجام، از مذاکرات خارج شده و با تهدید توسل به اقدام نظامی در صورت پیشرفت برنامه هسته ای ایران، این برنامه را مهار کند.
او در مطلب خود نوشت:" اگر شایعات منتشر شده از وین درست باشد، دولت بایدن به یک توافق هسته ای جدید با ایران بر سر احیای برجام نزدیک شده است که البته این توافق نیز بسیاری از نقص های توافق هسته ای قدیمی (برجام اولیه) را خواهد داشت. برجام اولیه به ایران اجازه داد تا زیرساخت های هسته ای خود را از سانتریفیوژهای پیشرفته گرفته تا یک طرح تحقیق و توسعه قوی حفظ کند. اکنون، اگرچه سرنوشت یک توافق بعدی نامشخص است، اما به نظر می رسد دیپلمات ها در وین به دنبال امضای توافقی با همان مشکل اساسی هستند.
این مخمصه یک واقعیت عمیق تر را درون خود نهفته دارد: دوران دیپلماسی هسته ای با ایران به پایان رسیده است.
جمهوری اسلامی به صراحت اعلام کرده است که به هیچ توافقی جز توافقی سهلآمیز که به آن اجازه ادامه فعالیتهای اساسی هستهای را بدهد، رضایت نخواهد داد.
این کشور پیشرفت های مهمی در برنامه هسته ای خود، به ویژه در ساخت سانتریفیوژها و تحقیق و توسعه داشته است که مایل به دست کشیدن از آن نیست. برخلاف زمان انعقاد برجام اول در سال 2015، برنامه ایران امروز پیشرفتهتر است و اولویتهای رهبری آن متفاوت است. در حالی که حسن روحانی رییس جمهوری سابق ایران معتقد بود برجام راه را برای ادغام ایران در اقتصاد جهانی هموار می کند، اما جانشینان امروز او در تهران کمتر تحت تاثیر انگیزه های مالی و اقتصادی قرار دارند.
بنابراین، فرمول اصلی مذاکرات هستهای با ایران – امتیازات اقتصادی در ازای امتیازات هسته ای – همچنان در این دور از مذاکرات نیز همانند مذاکرات 7 سال پیش فرمول اصلی روند مذاکرات بوده است. وقت این است که ایالات متحده به جای حضور طولانی در ماه ها نشست های دیپلماتیک و مذاکره کردن روی جزییات یکسان، پایان برجام را بپذیرد و از روند مذاکرات خارج شود.
اما به طرز متناقضی، اگرچه ایالات متحده دیگر نمی تواند در مورد محدودیت های برنامه هسته ای ایران مذاکره کند، ممکن است بتواند آنها را اعمال کند. ایالات متحده باید بداند که اهرمی متفاوت و موثرتری دارد: سابقه ایران در ترس و احترام به قدرت نظامی ایالات متحده.
دولت بایدن باید از مذاکرات کناره گیری کند و در صورتی که برنامه هسته ای ایران از خطوط قرمز خاصی عبور کند، برای اقدام نظامی علیه ایران آماده شود.
ایران امروز همان ایرانی نیست که در سال 2015موافقتنامه برجام را امضا کرد. تیم بایدن (به غلط) بر این باورند که رهبران ایران هم همان ارزیابیهای هزینه و فایدهای را انجام میدهند که خودشان به آن عادت کردهاند و ترس از اقتصاد دارند و رکود و مشکلات اقتصادی باعث تسلیم آنها در موضوع هسته ای می شود. این باور اشتباه است.
مطمئنا رهبران ایران خواهان لغو تحریمها هستند، اما حاضر نیستند بخش زیادی از برنامه هستهای خود را برای دستیابی به تسهیلات اقتصادی واگذار کنند. از این نظر، ما دچار سوء برداشت از نیات و خواسته های رهبران تهران هستیم.
آسیبپذیریها و مشکلات اقتصاد داخلی ایران قابل بحث نیست، اما فرمول رهبران ایران برای عبور و مدیریت این مشکلات نسخه "اقتصاد مقاومتی" است که به موجب آن ایران خود را از صادرات نفت دور میکند و به جای آن بر تجارت با کشورهای منطقه و چین تکیه میکند ("جهتگیری شرقی" که خواستار ایجاد روابط نزدیک تر اقتصادی با چین است، شعار جدیدی در راهروهای قدرت تهران است.)
این طرح نه برای ایجاد رشد اقتصادی، بلکه برای مصون سازی ایران از فشارهای اقتصادی غرب طراحی شده است.
اگر در سال 2015، آمریکاییهای خوشبین میتوانستند به خود اطمینان دهند که توافقی با حسن روحانی عملگراتر بسته اند که کنترل میانهروها بر ایران را مستحکم میکند و البته این هم درست بود که این توافق محدودیت هایی را بر برنامه هسته ای ایران اعمال کرد؛ اما مذاکرهکنندگان ایرانی در آن زمان به حدود 7 سال زمان نیاز داشتند تا فناوریهای پیشرفته تولید سانتریفیوژ خود را توسعه دهند و این دقیقا همان جدول زمانی است که آنها با آن مذاکره کردند و امروز به این نقطه از پیشرفت هسته ای رسیده اند.
امروز، زیرساختهای هستهای ایران حتی بیشتر از این پیشرفت کرده است و حاکمانی با جهانبینی کاملا متفاوت (از دولت روحانی)، همه اهرمهای قدرت را در تهران به دست دارند. آنها با اندک نگرانی برای رفاه عمومی خود، بیش از همه ثابت کرده اند که توسعه طلبانی سرسخت هستند و حاضر نیستند اهرم های هسته ای اصلی و مهم خود را در ازای هیچ امتیاز اقتصادی معامله کنند.