عصر ایران؛ امید جهانشاهی- هر چندگاه یکبار خبری منتشر میشود در این مورد که دولتها میکوشند با تصویب قوانینی غولهای فناوری را ملزم به کمک به سازمانهای رسانهای کنند.
واقعیت این است که تا پیش از اینترنت، درآمد رسانهها عمدتا مبتنی بر تبلیغات بود. شبکههای تلویزیونی و روزنامهها به میزانی که تبلیغات میگرفتند سود میبردند. با دامنگستریِ اینترنت اما قوانین بازی تغییر کرد. سال به سال، بیش از پیش تبلیغات به سمت رسانههای مبتنی بر اینترنت میرفت تا جایی که به طور انفجاری توجهها را به خود جلب میکرد.
تبلیغات در رسانه های جدید و دیجیتال موثرتر و به صرفهتر بود و زنگ خطر برای شرکتهای رسانهای خبری به صدا درآمد.
بنابر برخی روندپژوهیها از سال 2005 بسیاری از روزنامهها زیر فشار اقتصادی شدیدی قرار گرفتند. برخی روزنامهها در کشورهای مختلف تعطیل شدند. این فشار بر مجلات که متکی به اخبار روز نبودند البته کمتر بود.
سازمانهای خبری سه راه در پیش داشتند: یا جریانهای درآمد و مدلهای کسب و کار را بدون تغییر نگاه دارند، یا یک مدل کسب و کار آفلاین را برای محیط آنلاین جدید مورد استفاده قرار دهند و یا با مدلهای جدید کسب و کار و جریانهای درآمدی کاملا جدید نوآوری کنند.
برخی سازمانهای خبری استراتژی کسب و کار خود را تغییر ندادند و به اصطلاح بر استراتژی "بیشتر تلاش کن" تمرکز کردند.
آنها نمیخواستند از رویههای جا افتاده دل بکنند اما روندهای جهانی در مسیری دیگر بود. پروفسور پیکارد با انتقاد از این دسته سازمان های خبری گفت آنها خود را قربانی حتمی و ناگزیر فناوری های مخرب جدید و دیجیتال میدانند؛ در حالیکه باید به دنبال بهرهگیری از آنها و در جستوجوی مدلهای تازه کسبوکار باشند و مفهوم ارزش آفرینی را جدی بگیرند.
سازمانهای خبری پیشرو، آنها بودند که مدل کسب و کار خود را تغییر دادند، برند خود را به پلتفورم های مختلف رسانههای اجتماعی بردند و سردبیر توئیتر و فیسبوک تعیین کردند.
امروز برندهای برتر خبری آنها هستند که در رسانههای دیجیتال هم حضوری موفق و موثر دارند. اما بر خلاف رسانههای عمومی و سرگرمی که مدل کسب و کاری موفق و پرسودی در فضای دیجیتال تعریف کردهاند؛ رسانههای خبری (به جز چند برند جهانی) عمدتاً همچنان با چالش درامد درگیرند.
پژوهشهایی نشان دادهاند مردم به دلایل متنوع در رسانه های دیجیتال برای سرگرمی هزینه میکنند اما برای خبر کمتر حاضر به هزینهکردن هستند.
شاید دلیلش این باشد که مردم اخبار آنلاین را کالایی بی ارزشتر از اخبار در تلویزیونهای خبری میدانند. رشدِ امکان مسدودکنندههای تبلیغات نیز وضعیتی را ایجاد کرده است که دیگر به تبلیغات نمیتوان اتکا کرد.
این دغدغه جدی مطرح است که خبر مثل برنامه های سرگرمی و رویدادهای ورزشی قابل خرید و فروش نیست. چون مدل کسب و کار نباید روزنامه نگاری به مثابه مدافع منافع عمومی و ارزشهای جامعه را تضعیف کند. با همه تلاشها و پژوهشها اما هنوز اتفاق نظر وجود ندارد که کدام مدل کسب و کار میتواند اقتصاد روزنامهنگاری واقعی و حافظ منافع عمومی جوامع را تضمین کند.
امروز روزنامهنگاری در یک بحران جدی است. فارغ از برندهای برتر جهانی، درآمد سازمانهای خبری در مجموع طی دو دهه گذشته با روند کاهشی مواجه بوده است و هیچ مدل تجاری مشخصی برای حفظ گوهر و رسالت روزنامه نگاری در عصر دیجیتال مورد اجماع نیست.
هیچ مدلی ثابت نکرده که می تواند نجات دهنده روزنامه نگاری باشد، اگرچه همچنان تلاشهایی برای کشف شیوههای درآمدزایی از اخبار در فضای دیجیتال درحال انجام است. مثل روزنامهنگاری مربوط به اجتماع های مختلف علاقهمندیهای خاص که از طریق حق عضویت اداره میشوند.
این در حالی است که تحولات فناوری، سریع و غافلگیرکننده است. پیشبینی میشود در آینده غولهایی مانند گوگل و فیسبوک و در واقع «متا»، روزنامهنگاری را بیش از پیش با ویژگی های هوشمند، هوش مصنوعی (AI) و واقعیت افزوده (AR) ادغام می کنند و تجربۀ همهجانبهای برای کاربران به دست میدهند.
با توسعه دستگاه های متصل به اینترنت و گسترش اینترنت اشیا، صنعت رسانههای خبری چگونه تغییر میکند؟ وقتی ماشینها و الگوریتمهای هوشمند روند جمعآوری، تولید و توزیعِ خبر را تعین میکنند، سازمانهای خبری دقیقاً کجای کار خواهند بود؟
اصلاً معنا و کارکرد خبر برای انسان متصل به دستیارهای هوشمند که در جهانی با خانههای هوشمند و خودروهای بدون راننده زندگی میکند، چه خواهد بود؟ فارغ از این دغدغه های فردایی، دغدغه امروز روزنامهنگاری این است که چرخ کسب و کارش بچرخد.
و این مستلزم آن است که اجالتاً و تا حد ممکن انحصار نگران کننده غول های فناوری اطلاعات کم شود. برای اینکه دلیل استفاده از اصطلاح غول مشخص شود کافی است بدانیم بیش از 60 درصد هزینه تبلیغات آنلاین در جهان متعلق به دو شرکت است: گوگل و فیس بوک. چیزی که به طور مداوم هم در حال افزایش است.
مسأله روز و اصلی این است که رسانههای اجتماعی سطح تولید حرفهای روزنامهنگاری را به خاطر ذات فناوری لایک محور خود کاهش دادهاند؛ درآمد روزنامهنگاری حرفهای را کاهش دادهاند و علاوه بر اینها فضایی برای انتشار اخبار جعلی شده اند. این یک چالش جهانی است.
برای پاسخ به این چالش برخی دولتها قدمهایی برداشتند تا چارهای بسازند. یکی از این قدمها حمایت از اقتصاد روزنامهنگاری است. اینکه غولهای فناوری مجبور شوند سهمی از سود سرشار و رو به تزاید خود را به سازمانهای خبری بدهند.
در فرانسه، گوگل موافقت کرده است که برای استفاده از اخبار در نتایج جستجوی «گوگل نیوز» به سازمان های خبری فرانسه هزینه پرداخت کند - اما تاکنون فقط به تعداد محدودی از سازمانهای بزرگ ملی هزینه پرداخت کرده است.
در واقع این چالش نیز مطرح است که این کمک به برندهای مطرح ملی تعلق میگیرد و برندهای محلی و کوچک سهم درخوری ندارند چون یکی از معیارها ترافیک ماهانه است.
دولت استرالیا، نیز قانون جدیدی را تصویب کرده که به موجب آن فیسبوک و گوگل (که از بارگذاریِ مطالب خبری درآمد زیادی به دست می آورند) موظف میشوند بخشی از این درآمد تبلیغاتی را با سازمانهای خبری تقسیم کنند.
به هرحال کشاکش میان دفاع از روزنامهنگاری با غولهای فناوری همچنان ادامه دارد.