عصر ایران؛ سروش بامداد- هشتمین شمارۀ ماهنامۀ «تجربه» در ابتدای ماه منتشر شد. نظمی که از مهر 1400 خاطر دوستداران معتبرترین ماهنامۀ هنر و ادبیات را از انتشار به موقع آسوده کرده است.
با انفجار قیمتها حالا قیمت 60 هزار تومانی یک مجلۀ پربار نیاز به توجیه و توضیح و مقایسه با قیمت پیتزا هم ندارد در روزهایی که یک ساندویچ چیزبرگر به 75 تومان رسیده است!
در آغاز مجله یادداشت شهرداد میرزایی – ناشر- جلب توجه می کند که «کودکانمان باید رؤیا داشته باشند تا در آرزوی رفتن از ایران نباشند» و به این بهانه میتوان گفت دغدغۀ ایران در دیگر نوشتهها هم مشهود است چندان که یک صفحه بعدتر «تیشه بر ریشههای ایرانِ جان» نقدی است دربارۀ طرح مجلس برای فروش آثار باستانی که خوشبختانه با هوشیاری و دیدهبانی فعالان میراث فرهنگی منتفی شده است و همین موج انتقادها را می توان در عقب نشینی طراحان یا آگاه شدن امضاکنندگانی که از عمق موضوع خبر نداشتند مؤثر دانست.
شاهین آریامنش که رییس یک گروه پژوهشی باستانکاوی است از نمایندگان خواسته به جای طرحهایی از این دست، ردیفهای اعتباری ویژه برای باستانشناسی و ایرانشناسی درنظر بگیرند.
مثل هر شماره فرشین کاظمینیا تحفهای از پاریس دارد. حالا او با مقالاتی که خواننده را به حال و هوای فرهنگی آن سامان میبرد جای ثابتی در میان مخاطبان پیدا کرده است.
گفتوگوی ویژۀ تجربه چنان که از عکس روی جلد مشخص است با داریوش آشوری است؛ نویسنده، مترجم و اندیشمند ایرانی که آنچه را که «طلبکاری مستمر جامعۀ ایرانی» خوانده، نکوهیده و یادآور شده «اگر مردم بخواهند وظیفۀ خود را انجام ندهند و فقط طلبکار باشند چرخ جامعه نمیگردد.»
او دربارۀ توسعه در خاورمیانه و مثال نقض دوبی هم دیدگاه جالبی دارد: «خودشان نیستند که موتور اصلی را میگردانند. جمعیت اصلی فعال یا بیشتر انگلیسی و اروپاییاند یا ایرانی و لبنانی.»
چهرۀ ماه را هم حدس میزنید که کسی نیست جز دکتر محمد علی اسلامی ندوشن که میتوانست عکس روی جلد مجله هم باشد.
مقالات متعددی به او اختصاص دارد و تعبیر «مضطربِ ایران» که تیتر یادداشت سعید برآبادی دربارۀ استاد فقید است گویاترین توصیف است برای «مردی که نگران وطن و زبان و مردم خود بود.»
همۀ مطالب دربارۀ اسلامی ندوشن خواندنی است؛ یک پروندۀ پر و پیمان دربارۀ استاد فقید.
پروندۀ دیگر نیز که برای اهل ادبیات جذاب است به بهانۀ انتشار ترجمۀ تازهای از رُمان «شیل همت» شکل گرفته و نیز گفتوگو با چهرۀ آشنای رسانهایها – مهدی افروزمنش- به خاطر انتشار «پشت خط» خواندنی است و البته گفتوگویی با مهدی غبرایی دربارۀ کتاب جدید «موکارامی» نویسندۀ پرآوازۀ ژاپنی که هواداران خاص خود را در ایران دارد.
گفتوگو با همسر دکتر باطنی دربارۀ آخرین کتاب او (درد) یاد زبانشناس فقید را تازه میکند و نمونهای است از همراهی همسران اهل فکر که آرام و در سایه در خلق آثار آنان شریک بوده اند.
تجربه البته به سینما هم توجه دارد و گفت و گو با داریوش مهرجویی خواندنی است خاصه آنجا که میگوید جلوگیری از اکران یک فیلم او را ناامید نکرد و سراغ فیلمی دیگر رفت.
در بخش سینما گزارشهایی دربارۀ کن هم درج شده است و برای اهل تئاتر «پروندهای دربارۀ نقش و جایگاه شکسپیر در تئاتر ایران» میتواند جذاب باشد.
فصل «مطالعات ایرانی» مجله، اما جدای خواندنی بودن احترام برانگیز است. چرا؟ چون صفحاتی است به احترام و احتشام مردم سیستان و بلوچستان و دریغا که تصویر کاملی از مردمان نجیب و طبیعت زیبای آن سرزمین در اذهان دیگر ایرانیان نقش نبسته است.
تجربه مانند نگاه نو و برخی دیگر از مجلات تمام تولیدی فرهنگی هرگونه بازنشر مطالب را ممنوع اعلام کرده و به سبب پای بندی عصر ایران به رعایت آن، در معرفیهای بالا به نقل یک یا دو جمله یا معرفی گذرا بسنده شد تنها به قصد توصیه به خواندن و در این فقره سرک کشیدن به دنیای هنر و ادبیات و مطالعات ایران و لذت تجربههای تازه.