عصرایران؛ رضا غبیشاوی - برنامه تلویزیونی "طبیب" در صداوسیما به دلیل سخنان میهمان برنامه و با دستور مدیران این سازمان، متوقف شد. پزشک میهمان برنامه درباره شیوه خواندن نماز و افزایش بیماری در بیماران آرتروز اشاره کرده بود.
در این باره می توان گفت:
- چرا به دلیل سخنان میهمان برنامه (درست یا غلط)، یک برنامه را باید تعطیل یا با مجری آن برخورد کرد؟ چه ارتباطی به مجری برنامه دارد؟ توقف یک برنامه به دلیل اظهارنظر میهمان برنامه، رفتار غیرحرفه ای و نادرست است.
قبل از این هم بارها این اتفاق روی داده بود. از جمله در یکی از معدود برنامه های کیفی صداوسیما (برنامه زاویه - شبکه چهار) وقتی میهمان برنامه به صورت غیرمستقیم رئیس جمهوری وقت یعنی حسن روحانی را به مصرف مواد مخدر متهم کرد برنامه را برای مدت زمان کوتاهی تعطیل و مجری برنامه را نیز مجازات کردند و تغییر دادند.
این روش، مصداق خودزنی و خودنابودی است. برنامه تلویزیونی به ویژه برنامه زنده، مثل یک موجود زنده پویاست و کنش و واکنش دارد. برنامه زنده، ربات نیست که با امر و نهی مقام مسوول کار کند و کامل تحت کنترل باشد که اگر این گونه باشد دیگر برنامه تلویزیونی عادی نیست بلکه تبدیل به برنامه های تبلیغات سیاسی فرهنگی اجتماعی می شود.
- خوشبخانه به دلیل وجود شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها، پزشک میهمان، توضیحاتی درباره سخنان خود دربرنامه طبیب ارائه کرد. با بررسی دوباره برنامه و دیدن سخنان میهمان متوجه می شویم آنچه که در فیلم کوتاه و برش خورده به نقل از این پزشک آمده با آنچه که او در واقعیت گفته، تفاوت وجود دارد یا حداقل اینکه کامل نیست و ناقص است. بهتر است تنها براساس یک بخش از سخنان یک فرد، قضاوت کلی و مطلق نداشته باشیم. به نظر می رسد با توضیح بعدی پزشک میهمان، ابهام حل شده است.
- برنامه طبیب، یک برنامه تخصصی در حوزه سلامت و بهداشت و درمان است. مطالب مطرح شده در یک برنامه تخصصی را باید با همان چارچوب برنامه سنجید و بررسی کرد و نه با نگاه عمومی.
- از اتفاقات بد دیگر این است که به سرعت میهمان برنامه که سخنانی را مطرح کرد مورد برچسب زنی قرار می گیرد و با انواع و اقسام توصیف های منفی روبه رو می شود. این نیز از عجایب است که برای رد یک سخن به جای پرداختن به محتوای سخن، به برچسب زنی و اتهام زنی علیه گوینده می پردازند.
- به نظر می رسد مدیران صداوسیما به شدت می ترسند. به همین دلیل با یک اعتراض و واکنش منفی، بدترین اقدام و بالاترین مجازات را علیه برنامه های خود اجرا می کنند و دست به خودزنی می زنند. این در حالی است که مدیران یک رسانه باید با خویشتنداری، تعقل و منطق بالا به چارچوب های فعالیت حرفه ای - اخلاقی و قانونی پایبند باشند نه اینکه با کوچکترین اتفافی به اصطلاح جا بزنند و یک برنامه را با عوامل و سابقه و ... قربانی کنند. ترس باعث رفتارهای کودکانه و ناصواب می شود.
اگر در برنامه تلویزیونی به ویژه زنده، یکی از میهمانان توهین کرد می توان جلوی توهین او را گرفت. اگر سخنان غیرواقعی، خبر جعلی، سخنان نفرت افکنانه و نژادپرستانه یا دعوت به خشونت مطرح کرد می توان جلوی حضور این میهمان را در برنامه های بعدی گرفت و درباره این سخنان وی توضیح داد. اگر میهمان برنامه علیه طرف دیگری، ادعایی را مطرح کرد می توان پاسخ آن طرح دیگر را هم پوشش داد.
اگر در برنامه صداوسیما، تبلیغ عامدانه یک کالا یا خدمات تجاری انجام شد باید این موضوع بررسی و مانع از سوء استفاده احتمالی شد. اگر مسئله ای ناقض قانون، اصول حرفه ای و چارچوب اخلاقی رخ داد می توان پی گیری و تصحیح کرد اما نباید کل برنامه را تعطیل یا حذف کرد. اگر میهمان برنامه، موضوعی را مطرح کرد که با اعتراض یا مخالفت یا ... بخش هایی از جامعه روبه رو است نباید کل برنامه را تعطیل کرد بلکه باید به این میهمان و منتقدان اجازه داد درباره آن صحبت کنند.
با این روش اعدام و تعطیلی برنامه ها، با هر اتفاقی در یکی از برنامه های صداوسیما، آن برنامه را باید تعطیل و با مجری و میهمان و عوامل آن برخورد کرد. این روش نه منطقی و عقلانی است و نه حرفه ای و اخلاقی. ما حصل آن هم تضعیف هر روزه برنامه ها و نیروهای تولیدکننده محتوا در صداوسیماست.
- سوال اینجاست چرا در دیگر برنامه های سیاسی و خبری که ممکن است علیه دیگران مطالب نادرست، خبر جعلی یا اتهام زنی مطرح شود چرا صداوسیما واکنش سریع برای احقاق حق دیگران و تصحیح اشتباه را انجام نمی دهد؟ ای کاش چنین حساسیت و واکنش سریعی نیز در برابر نقض حقوق فردی یا عمومی مردم یا اتهام و برچسب زنی علیه آنها را نیز در برنامه های صداوسیما شاهد بودیم.
- در بدترین شکل ممکن همین که قوه قضائیه و نهادهای بیرون از صداوسیما در این موضوع دخالت نکردند یک اتفاق خوب است. این رویه خوب نباید محدود به صداوسیما باشد بلکه باید در کل رسانه ها از جمله مطبوعات و خبرگزاری ها و سایت های خبری نیز اعمال شود.
یعنی در موارد مشابه، به سیستم داخلی رسانه ها برای پیگیری و مجازات و تصحیح اعتماد شود مگر اینکه شاکی خصوصی وجود داشته باشد که بحث دیگری است و کار به دادگاه و هیات منصفه و ... کشیده می شود.
معمولا وقتی در صداوسیما، اشتباهی رخ می دهد موضوع درون سیستم حل و فصل می شود و حداکثر با مجری یا کل برنامه برخورد می شود نه اینکه کل صداوسیما یا شبکه تلویزیونی یا رادیویی تعطیل شوند و با رئیس شبکه یا رئیس صداوسیما برخورد و زندانی شوند چرا که در این صورت، هیچ شبکه ای در صداوسیما نخواهیم داشت چون با اولین اشتباه، تعطیل خواهند شد.
همین رویه را در برابر سایر رسانه ها هم باید در پیش گرفت و در صورت بروز اشتباه یا خطا، به اقدام رسانه در تصحیح اعتماد کرد نه اینکه روزنامه یا سایت خبری توقیف یا لغو مجوز شود یا روزنامه نگار زندانی و ... .
فقط کافی است تصور کرد اگر این اتفاق در یکی از روزنامه ها یا مجلات رخ می داد چه هیاهو و تبعات سنگینی برای روزنامه نگار و سردبیر و مدیرمسوول و ... داشت.