عصر ایران- هر چند قریب 100 سال از انقراض سلسلۀ قاجار و بیش از آن از پایان سلطنت 6 پادشاه قبل از سلطان احمدشاه میگذرد اما همچنان موضوع تحقیقات تاریخیاند خاصه این که دربارۀ آنها و به ویژه ناصرالدین شاه قاجار فیلم و سریال ساخته میشود و تازهترین آنها هم «جیران» است که به معشوقۀ ناصرالدین شاه میپردازد و از شبکۀ نمایش خانگی در حال پخش است.
در تازه ترین مورد، تارنمای «تاریخما» تصویری از مهر و امضاهای 7 پادشاه قاجار منتشر کرده که به ترتیب تاریخی از این قرار است:
یک. مهر آقامحمد خان قاجار
دو. مهر فتحعلی شاه
سه. مهر محمد شاه
چهار. امضای ناصرالدین شاه
پنج. مهر مظفرالدین شاه
شش. امضای محمد علی شاه
هفت. امضای سلطان احمد شاه
جالبتر از همه همان طور که حدس زده میشد امضای ناصرالدین شاه است. از این حیث که به خط لاتین است و دستخط امضای اوست در در دفتر یادبود موزۀ مادام توسو. ( تعبیر خط لاتین درست تر است تا بگوییم به انگلیسی یا فرانسه)
او که در تراشیدن ریش و سفر خارجی و دانستن زبان و خواندن شعر و داستان از اسلاف خود متفاوت است در امضا و دست کم در موزهای خارجی هم این تفاوت را بروز داده است.
این یادآوری هم البته جا و ضرورت دارد که طبعا ناصرالدین شاه ذیل فرمانهای داخلی چنین (با حروف لاتین) امضا نمیکرده و آن دستخط منحصر به بازدیدهای خارجی است و باید در نظر داشت که معیار برای این که حکم پادشاه کدام است مُهر سلطنتی بوده و نوع ابلاغ آن و نه امضای صِرف. ( توضیحات و متن از عصر ایران است).
* این توضیح هم خالی از لطف نیست که نام آخرین پادشاه قاجار «سلطان احمد» است و منافاتی با عنوان «شاه» ندارد. کلمۀ «میرزا» به معنی شاهزاده (در آخر و نه در اول برای کسانی به مثابۀ احترام به جایگاه حساب و کتاب) طبعا باید پس از سلطنت حذف میشده است اما سلطان احمد نام اوست و "سلطان احمد شاه" درست است حال آن که برخی واژۀ "سلطان" در نام «سلطان احمد میرزا» را پس از سلطنت او زاید دانستند مثل این که نام کسی "امیر" باشد و وقتی "امیر" شد آن را به اعتبار امیرشدن برداریم!
خود آقا محمد خان اینگونه ترجیح میداده و محمد شاه خوانده نمیشد و اگر در معدود منابعی آمده فراگیر نیست وگرنه در تواریخ معتبر و خصوصا چنان که در تاریخ ذوالقرنین آمده او آقا محمد خان بود تا آخر.
در نظر داشته باشیم در آن زمان خود "خان" کلمه ای نبوده تا چون شخص شاه شد آن را فروگذارد بلکه بیان گر جایگاه ایلیاتی بوده و نباید تصور کنیم همانگونه که رضاخان به رضا شاه تبدیل شد در آن دوره هم چنین بوده چون بر اساس جایگاه ایلیاتی تعریف میشدند کما این که پدرش هم محمد حسنخان بود.
وقتی شاه زاده شاه می شد دیگر میرزای آخر نام منتفی و به شاه تبدیل می شد اما خان الزاما نه. خصوصا برای سرسلسله چون شاه زاده نبود وباید مشخص می شد از کجا مشروعیت یافته است.
نکتهای که همکار تاریخپژوه ما آقای شاهملکی با استناد به کتاب دکتر باستانی پاریزی (کلاه گوشۀ نوشینروان) یادآور شدند و این که هر سلسله سرچشمۀ مشروعیت مختص خود داشته یا مدعی آن بوده است.
چندان که صفاریان و سامانیان در پیش از اسلام، صفویه در سیادت و مذهب تشیع.
در میان این حاکمان تنها نادر بود که از اصل و نسب نمیگفت بلکه تأکید داشت که "من فرزند شمشیرم."
جالب است بدانید آقا محمدخان تصویر چنگیز را در خیمۀ خود آویخته بود و دوست داشت از تبار چنگیز و تیمور خوانده شوند و آن دو هم شاه خوانده نمیشدند. در آن زمان تأکید بر قدرت بود و نگاه امروزین به مغول ها را نباید به آن دوره ولو خیلی هم دور نباشد تعمیم داد.
پرهیز از لقب "شاه" البته در تاریخ ایران البته سابقه دارد و مشهورتر از همه "کریمخان" است که وقتی یکی به او گفت "کریم شاه" پاسخ داد: "من شاه نیستم. شاهِ پدر سوخته در اصفهان است!" منظورش نوادۀ شاه سلطان حسین بود تا این تصور را که با پیروزی محمود افغان برافتادهاند باطل کند با این هدف که بتواند دوباره ایران را متحد سازد و این کار بدون یک شاه نمادین ممکن نبود.
کوتاه این که سرسلسله ها و حتی گاه جانشینان خود گاه اصرار نداشتند شاه خوانده شوند و این تأکید دربارۀ شاهزاده ها بود که وقتی بر تخت مینشستند شاه خوانده می شدند تا موقعیت جدید تثبیت شود.
به جو جامعه علیه قاجار نگاه نکنین که به خاطر تبلیغات دوران پهلوی یه . وگرنه در خونه همه ما عکس ناصر الدین شاه هست رو قوری و قندون و البته قبلا قلیون.
تازه رضاخان هم خودش قزاق شاه قاجار بود و بعد وزیر جنگ و رئیس الوزرای یه سلطان قاجار شد: سلطان احمد شاه قاجار که واقعا دموکرات بود. همون شاهی که در حضور ملکه انگلیس حاضر نشد از قرارداد 1919 دفاع کنه.
هر وقت در جمهوری اسلامی به پهلوی بد میگن میگم خودشون هم علیه قاجار تا تونستن بد گفتن. پس حقشونه