عصرایران ؛ رضا کاتب - وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستمی دارد که هر کسی بخواهد برای فروشگاه رستوان مغازه و ... اسم انتخاب کند و با آن اسم، تابلو بزند باید از این وزارتخانه مجوز بگیرد. شیوه کار هم اینگونه است که باید از میان اسامی موجود در سیستم، یکی را انتخاب کرد. "سامانه پاسداشت زبان فارسی" به آدرس farsipasdasht.ir
معیار اصلی بررسی هم مطابقت با زبان فارسی است. یعنی نه تنها اسامی انگلیسی و فرانسه، بلکه اسامی کردی، عربی، ترکمن، بلوچی، ترکی و آذری هم رد می شوند زیرا فارسی نیستند. این سامانه در نهایت به فرهنگستان زبان فارسی متصل است و آنها باید در مرحله نهایی تایید یا رد کنند.
1- مجوز گرفتن برای اسم نادرست است. اصل بر آزادی است و خلاف آن صحیح نیست. همانگونه که عکاسی از همه جا آزاد است مگر جاهایی که منع شده است.
افراد باید آزادانه اسم خود را انتخاب کنند و به کسب و کار خود برسند. انتخاب آزادانه اسم یک حق است و نمی توان و نباید مانع آن شد. انتخاب همه اسامی باید آزادانه و بدون مانع باشد. تنها برای موارد خیلی محدود و استثنا به دلایل نژادپرستی، تحقیر، دشنام و موارد مشابه یا نقض حقوق معنوی و نشر (کپی رایت) و تشابه یا سوء استفاده از شبیه سازی باید جلوی برخی اسامی گرفته شود که در این موارد هم وزارت ارشاد باید توجیه و دلیل و استدلال کند. تعداد این اسامی بسیار اندک و محدود است.
2- ایران تنوع زبانی دارد. ایران، کشوری با زبان واحد یا دارای یکدستی زبانی شبیه عربستان سعودی، آلمان، فرانسه، هلند، ترکمنستان و ژاپن و ... نیست. بلکه کشوری چند زبانی است شبیه روسیه، بریتانیا، بلژیک، سوئیس، آفریقای جنوبی و ... .
ایران در حال حاضر براساس قانون اساسی، یک زبان رسمی / اداری یعنی فارسی دارد اما فارسی تنها زبان ایران و ایرانی نیست بلکه زبان های کردی، ترکی، آذری، ترکمنی، بلوچی و عربی و ... همه اینها در کنار فارسی، زبان های ایرانی و ایران هستند.
وجود تنها یک زبان رسمی به معنی کنار زدن و ممنوعیت دیگر زبان های ایران و جهان از زندگی و کسب و کار مردم ایران نیست. زبان بخشی از هویت مردم است و مردم حق دارند آزادانه از زبان خود یا هر زبانی در همه شوون کار و زندگی خود استفاده کنند مگر آنجایی که قانون اساسی آن را محدود کرده است.
پس باید به گوناگونی و تنوع فرهنگی و زبانی مردم ایران و تمایل و خواسته های این مردم احترام گذاشت. کسی دوست دارد هزینه کند و رستورانی بزند و اسم آن را کردی، ترکمنی، بلوچی یا ترکی و ... یا انگلیسی و فرانسه و اسپانیایی و سواحیلی و... بگذارد. به دولت و حکومت و فرهنگستان چه ارتباطی دارد؟
آنجایی ارتباط دارد که تخلفی ذاتی رخ دهد که بالا هم ذکر شد. فقط کافی است تصور کنیم اگر این محدودیت ها در جهان متمدن و امروزی باشد نام همه سوپرمارکت ها و رستوران های ایرانی با نام های فارسی حذف می شود. اگر این تعصب و افراط گرایی درباره زبان در جهان امروزی رواج یابد زبان فارسی و فارسی زبانان در دیگر کشورها نیز در جمع آسیب دیدگان خواهند بود.
نه تنها استفاده از اسامی زبان های مختلف سرزمین ایران، یک حق است بلکه استفاده از اسامی دیگر زبان های جهان هم باید آزاد باشد و مورد محدودیت قرار نگیرد.
3- هویت ملی با احساس ملی و حس ملی شکل می گیرد و نه با تاکید افراطی بر یک زبان و منع دیگر زبان ها یا با یکدست سازی زبانی یک کشور که اساسا یک دست و تک زبان نیست.
اگر یکدست سازی زبانی، ملت ساز بود و نتیجه می داد پروژه های مشابه دولت های فرانسه و انگلیس و اسپانیا در الجزایر و هند و آفریقای جنوبی و آمریکای لاتین جواب می داد که نداد.
این فعالیت های مخرب یکدست سازی زبان و منع دیگر زبان ها، "حس ملی" به عنوان پایه شکل گیری "ملت" و "کشور" را تخریب می کند و آسیب می زند. زبان واحد، ملت نمی سازد بلکه "حس ملی"، ملت ساز و کشورساز است. احترام به تنوع زبان های مردم و علایق و سلایق مردم، تقویت کننده حس ملی است.
4- فرهنگستان زبان فارسی به جای تمرکز بر حمایت از شاعران و نویسندگان و خالقان فرهنگ و ادبیات و پیگیری آزادی در نشر و کنار زدن مجوزهای نشر و انتشار و رفع سانسور و حذف و ... خود مجوزهای جدیدی برای سایر مردم خلق کرده است.
صدور مجوز و مجوز بازی برای اهالی فرهنگ و نویسندگان و شاعران کم بود مردم عادی را هم به این صف اضافه کرده است. فرهنگستان اگر به فعالیت اقتصادی مردم کمکی نمی کند حداقل مانعی در برابر آنها نباشد البته این مجوزبازی اگر برای کسب و کار مردم، مانع است خود به کسب و کاری پررونق برای اهالی فرهنگستان تبدیل شده است.
نکته اینکه از بودجه عمومی به فرهنگستان بودجه و پول داده می شود تا این فرهنگستان براساس معیارهای عقب افتاده، غیردموکراتیک، غیرفرهنگی و به دور از تمدن و ارزش چندفرهنگی، به مقابله با کسب و کار و زندگی مردم بپردازد. آن هم در شرایط سخت و پیچیده فعلی که کم مانع نداریم.
برخورد فرهنگستان با تنوع زبانی و چندفرهنگی، یک ضدارزش است که نه در داخل و نه در هیچ مجمع جهانی و فرهنگی، قابل طرح و دفاع نیست. شیوه فعلی فرهنگستان در منع و محدودسازی مردم و کسب و کار آنها، نه تنها به تقویت زبان فارسی منجر نمی شود بلکه ضربه بزرگی متوجه این سرمایه ملی می کند و شرایط را به جایی می رساند به جای اینکه مردم از زبان فارسی لذت ببرند آنها را به یاد موانع مسخره اداری و کاغذبازی می اندازد.
مجوزبازی فرهنگستان درباره تایید اسامی کار را به جایی رسانده است برخی تولیدکنندگان کالا در ایران، در کشورهای دیگر مجوزی را ثبت کنند و به این بهانه، به عنوان نمایندگی شرکت خارجی، با نام دلخواه بتوانند در ایران کالا تولید کنند.