روزنامه رسالت در سرمقاله خود در باره گزارش تحقیق و تفحص مجلس از فولاد مبارکه نوشت: سؤالها، شبهات و حتی گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی را نباید گزاره نهایی معرفی کرد و جا انداخت؛ تنها زمانی میتوان اشخاص را مجرم قلمداد کرد و اعداد و ارقام فساد را اعلام نمود که آخرین مرحله فرجامخواهی متهم صورت گرفته باشد؛ پیش از آن، بیان اسامی و حتی بیان اعداد و ارقام، تنها بازی با روح و روان متهمین و البته مردم است.
این نوشته و اعدادی که در گزارش تحقیق و تفحص مطرح شده است را در گوشهای ثبت کنید و با رأی نهایی دادگاه که صادر خواهد شد، تطبیق دهید؛ خواهید دید که بسیاری از آنچه در این پرونده، رانت یا تخلف معرفی شده، وجه صحیحی نداشته است.
اساسا فلسفه و شأن تحقیق و تفحص هم این نیست که بتواند مثل دادگاه عمل کند؛ اما شاید مردم، تفکیکی بین گزارش تحقیق و تفحص با رأی نهایی دادگاه، قائل نباشند و آنچه این میان، ذبح میشود، اعتماد مردم است.
با نگاه غیرالهی و غربی به رسانه، خبر خوب، خبر بد است؛ خبری که نقل میشود؛ خبری که ضریب میگیرد و بسیاری برای آن هورا میکشند، در این عهد و زمانه، خبر فساد است نه خبر مقابله با آن؛ خصوصا اگر با یک عدد ۱۵ رقمی (به ریال)، طرف باشیم. اما نگاه الهی و رسالت انقلابی به ما میگوید اولا باید جلوی فساد ایستاد؛ از مبارزه با آن حمایت کرد؛ ریشه فساد را سوزاند و ثانیا باید برای مردم تبیین کرد که هر مرحله در بررسی مفاسد، چه شأنی دارد؛ چه احتمالاتی در این فضا هست و مهمتر از همه، مردم را امیدوار کرد نه ناامید.
برای مثال، یک رویکرد، توجه دادن به این امر است که زنجیره فساد، قطع شده و با فساد پیشینیان نیز برخورد خواهد شد و یک رویکرد این است که تلاش کنیم عظمت فساد رخ داده را وصف کنیم و ناامیدانه همهجا را سیاه نشان دهیم. تبیین برای همین موارد، جهاد است؛ چراکه در بسیاری موارد، دیدهنشدن، برچسبخوردن و طردشدن را در پی خواهد داشت.