عصرایران؛ رضا کاتب - حسین میرزایی نماینده اصفهان در مجلس با اشاره به بیکاری و ... استان خود در مصاحبه با ایسنا گفته است: "پیشنهاد ما ایجاد استان اصفهان ساحلی است. نهتنها اصفهان، بلکه هر استان دیگری که تمایل دارد میتواند گوشهای از ساحل دریا را در اختیار گیرد تا نمونهای از استان خودشان را کنار ساحل به وجود بیاورند".
در این باره باید به این نماینده اصفهان گفت:
1- مگر سواحل خلیج فارس و دریای عمان، صاحب ندارند؟ مردم ندارند؟ فرهنگ ندارند؟ تمدن و هویت ندارند؟ اسم ندارند؟ آیا سواحل ایران در خلیج فارس و دریای عمان رها و بیساکناند که دیگری از صدها کیلومتر سر برسد و به قول این نماینده "گوشهای از ساحل دریا را در اختیار گیرد"؟!
سخنان این نماینده آدم را به یاد اجرای طرحهای شبه استعمارگری و اشغالگری قرون نوزده و بیستم قدرتهای اروپایی علیه سرزمینهای آمریکا و آفریقا و آسیا و استرالیا میاندازد. همانطور که حکومت های اسپانیا و انگلیس و فرانسه، هر کدام گوشهای (البته بزرگتر از گوشه) از دیگر قارهها را اشغال کردند و ضمن نابودی و حذف و حل مردم و ساکنان اصلی این مناطق و فرهنگ و هویت آنها، شهر و شهرکها و مناطقی به نام خود و فرهنگ خود در آنها ساختند. آنان نیز با شعار عمران و آبادانی چنین فعالیتهایی میکردند.
حسین میرزایی نماینده اصفهان در مجلس
انگلیس بعد از اشغال هند، نام آن را به "هند بریتانیا " تغییر داد. بلژیکیها هم بعد از اشغال کنگو، نام آن را "کنگو بلژیک" و الجزایر تحت اشغال فرانسه را هم حکومت پاریس، "الجزایر فرانسه" نامید.
2- این طرح و پیشنهاد خطرناک، علیه همبستگی ملی و همزیستی مسالمتآمیز مردم با تنوع فرهنگی، زبانی، هویتی، فرهنگی و ... است. این پیشنهاد در راستای برتری جویی استانی است و راه را بر مشارکت و همکاری همه بخشهای مردم ایران در ساخت و توسعه کشور میبندد.
3- هر شهر و استان و کشوری در این جهان 8 میلیارد نفری، دارای مزیتهای رقابتی و واقعی است. تهران، برج میلاد دارد و پاریس، برج ایفل و اصفهان، سی و سه پل و اهواز هم پل هلالی و ... . همانطور که این برجها و پلها را نمیتوان جابهجا کرد و هر کدام متعلق به شهر و دیاری است، ویژگیهای جغرافیایی و منابع طبیعی هر شهر و استان نیز متعلق به همان سامان است و قابل جابهجایی نیست.
مزیت رقابتی استان اصفهان، صنایع بزرگ و کشاورزی گسترده آببر نیست. این واقعیت را در درجه اول مسوولان و نخبگان استان اصفهان باید دریابند و بپذیرند. در غیراین صورت نه تنها کشور را درگیر بحرانهای مختلف میکند (که کرده است) بلکه خود اصفهان نیز قربانی خواهد شد. همانگونه که این تصور اشتباه استان اصفهان را امروز درگیر فرونشست کرده است. وضعیتی که در نتیجه گسترش بیحساب و کتاب صنایع بزرگ و کشاورزی آببر است.
صنایع بزرگ و کشاورزی گسترده آببر، مزیت رقابتی استان اصفهان نیست. این دو را شاید بتوان با اقدام غیرمنطقی انتقال آب یا هزینه نادرست آب های دور و نزدیک، راه اندازی کرد و برای مدتی ادامه داد اما در دراز مدت قابل دوام نیست و استان اصفهان و مردم آن، قربانی خواهند بود.
راه حل، بازگشت استان اصفهان به مزیتهای رقابتی آن است. از بازرگانی و صنایعدستی تا گردشگری و ... . تمرکز بر این موارد، برای استان اصفهان آیندهدار است. این یک واقعیت ملموس است که اگر آن را نادیده بگیرند، واقعیت تغییر نمیکند بلکه مسیر اشتباه طی خواهد شد و آسیبهای آن تصاعدی افزایش مییابد. بیندیشند که به خاطر کدام ویژگیها به اصفهان لقب نصف جهان دادند؟ به سبب صنایع بزرگ امروز و کشاورزی آب بر یا جاذبه های دیگر؟
4- با اینگونه طرح و سخنان و ایدهپردازی های انحصارطلبانه و کودکانه، بیش از بیش به برند "اصفهان" آسیب میرسد. برندی که با هنر و فرهنگ وصنایعدستی و معماری پیوند خورده، در سالهای اخیر متاسفانه در نتیجه اجرای ایدههای ضدمحیط زیستی و ضدفرهنگی چون انتقال آب کارون، به شدت آسیب دیده است. به این برند، بیش از این آسیب نزنید!
5- به جای طرح ایدههای ضدمیهنی مانند تأسیس "استان اصفهان ساحلی"، به همه مدیران و تصمیمگیران همه استانها براساس شرایط و مزیتهای هر منطقه، اختیارات داده شود تا به شکوفایی و رونق اقتصادی منطقه خود بپردازند. اداره همه استانهای ایران براساس معیارها و چارچوب های مشابه و واحد نه عقلانی است، نه شدنی. آیا بهتر نیست تصمیمگیری در سایر استان ها به ویژه استانهای دور از پایتخت مثل استانهای ساحلی، به خود این استانها واگذار شود؟
6- چرا سرمایه گذاران و کارآفرینان استان اصفهان به استانهای ساحلی شمال و جنوب نمیروند و آنجا به کار و سرمایه گذاری نمیپردازند؟ لابد این نماینده فکر میکند کارآفرین و سرمایه گذاران اصفهان تنها درجایی باید کار کنند که نام استان اصفهان را دارد؟ یا شاید چون دریافت ویزای استان های ساحلی سخت و پیچیده است منصرف میشوند؟ این سخن این نماینده، از نگاه بخشی و تبعیضآمیز او حکایت دارد.
7- اینان که در عیان این چنین بیپروا سخن می گویند و طرحهای خطرناک غیرمنطقی و ضدانسانی پیشنهاد میکنند در خفا چه میکنند؟ اگر قدرت اجرایی داشته باشند چه میشود؟ تاکنون چه کردهاند؟
8- متاسفانه این طرح های ضدمیهنی علیه همبستگی و همزیستی مردم ایران، بی سابقه نیست و در زمان پهلوی نیز اجرای چنین طرحهای نادرستی مسبوق به سابقه است. در یک فقره میتوان به ساخت شهرک "یزد نو" در نقطه صفر مرزی ایران و عراق دراستان خوزستان اشاره کرد. طرحی ضدانسانی که با انقلاب اسلامی 57 به خط پایان رسید.
9- به نظر می رسد برخی مسؤولان و نمایندگان به معنی واقعی کلمه، واقعیتها را درک نمیکنند. اگر در گذشته بر خلاف منطق عقلی، اقتصادی و زیستمحیطی، صنایع آببر به جای استان هایساحلی، به مناطق مرکزی و کویری منتقل نمیشد؛ اگر آب رودخانههای غرب و جنوب غربی کشور به سمت مناطق مرکزی و کویری انتقال نمییافت، امروز جرأت نمیکردند دهان برای بیان چنین طرحهایی باز کنند تا ذهن انسان از این همه بیمنطقنگری، سوت بکشد.
10 - نتیجه مجلس غیررقابتی همین است که افرادی بر کرسی مجلس تکیه زنند که صدای اکثریت مردم نیستند؛ در این باره هم اطمینان داریم این پیشنهاد، شخصی است و ربطی به مردم اصفهان ندارد.
بهترین راه حلی که به فکر ایشان رسیده همین بوده. خیال کرده اصفهان از بقیه کشور جدا است و مستقلا باید برای خودش کسب درآمد کند در صورتی که منعی برای فعالیت اقتصادی شهروند اصفهان یا هر استان دیگری در هیچ کجای کشور نیست.
در آبادانی و تولید ثروت هم از ایشان سوال شود نقش تو چه بوده؟ چه فعالیت موثری تا کنون انجام داده ای!
خداوند مردم اصفهان و همه ایران را از تسلط جهل و خودراست پنداری حفظ کند!
ایشان اجازه میده مردم محروم جاسک و بشاگرد و چاه بهار هم بیان بخشی از ساحل زاینده رود را که الان هم خشک است تصاحب کنند و متناسب با توانشان به کار بپردازند.
که باعث و بانی خشکی زاینده رود فرونشست شده؟
اگر چنین بودجه ها و سرمایه گذاری هایی هست چرا به خود استان های جنوبی مثل هرمزگان اختصاص داده نمیشود ، مظلوم ترین مردم و بی نفوذ ترین مردم همین استان های جنوبی هستن که با وجود منابع عظیم ثروتی که در سرزمین این مردمان هستن اما در بدترین شرایط رفاهی نسبت به کل کشور بسر میبرن این ظلم بزرگی هست ...