هر کدام از شاهدان عینی روایت متفاوتی از ماجرا دارند، یکی از آنها دختر کمسن و سال دستفروشی است که از همسرش جدا شده و برای گذران زندگی هر روز در محله صادقیه تهران لواشک میفروشد. تیپ اسپورت معمولی دارد و به قول خودش وقت ندارد به تیپ و لباس فکر کند هر روز یک لباسی تنش میکند تا بیاید اینجا بنشیند و لواشکهای دستسازش را بفروشد.
به گزارش اعتماد، حدود دو ماه پیش از دست ماموران گشت ارشاد فرار کرده است و در این میان مشتی هم به صورتش خورده و پای یکی از چشمهایش بادمجان سیاهی کاشته شده است.
برای معالجه به پزشک مراجعه کرده و با احتمال خونریزی گرفتار هزینههای عکس و دارو هم شده و حالا میگوید که خدا رو شکر مشکل خاصی برایش پیش نیامده و چند روز بعد کبودی هم برطرف شده است.
شاهد بعدی یک زن شاغل است که تیپ معمولی دارد و دو هفته پیش حدود چهار بعدازظهر در ورودی متروی ولیعصر در حالی که یک شومیز جین به تن داشته با ماموران روبهرو شده است. ابتدا از او با عنوان «استعلام» شماره ملی خواستهاند و بعد به این بهانه به داخل ون برده شده. «چون کار مهمی داشتم گفتم چقدر کار شما طول میکشد؟ گفت هیچی فقط شماره ملی شما را برای استعلام بگیریم و کاری با شما نداریم.»
در نهایت پس از پر شدن ون، آنها را به وزرا بردهاند باز هم با همان جمله معروف «کاری نداریم میخواهیم استعلام بگیریم.» حدود ساعت ۴ و نیم به وزرا رسیده و وارد حیاط شده است تا آنها پیاده شوند. بعد هم موبایلها را گرفتهاند و گفتهاند اگر کسی موبایل دیگری داشته باشد کل اطلاعات موبایلتان را ریست میکنیم.
«ما که رسیدیم حدود ۲۵ نفر آنجا بودند تا ساعت ۹ شب آمارشان ۴۵۰ نفر بود و ساعت ۱۰ شب آمار افراد درون سالن ۳۱۳ نفر بود. خیلیها اعتراض داشتند به هر حال هر کسی کاری داشت و بعد با شنیدن اینکه تا برایتان لباس نیاورند حق خروج ندارید اعتراضها بیشتر شد.
درنهایت هم در جواب یکی از همان زنان گفت که لباس همه شما خلاف قانون است.»
او میگوید: «در جریان این حضور که بیش از ۶ ساعت زمان برده، شاهد هیچ برخورد فیزیکی نبوده، اما تا دلتان بخواهد خشونت کلامی، رفتارهای بیادبانه دیده است. به نحوی میخواستند اذیت کنند و خیلی از افراد هیچ مشکلی نداشتند و مانتوهای بلند تا مچ پا داشتند.
گفتند اگر لباس نیاورید شما را بازداشت میکنیم. بعضیها هم وقت خروج فقط یک سنجاق به گوشه لباسشان زدند در حالی که این کار را طی نخستین برخورد در میدان ولیعصر هم میتوانستند انجام دهند. هیچ خبری هم از آموزش نبود در حالی که یکی از سالنهایی که وارد آن شدیم روی تابلوی آن نوشته شده بود، واحد آموزش.
ساعت ۱۰ شب با دوربین به صورتی که چهرههای ما مشخص شود، مستندنگاری کردند و یکی از زنان در جریان ضبط فیلم گفت قانون بدحجابی در کشور تصویب شده لباسهای شما براساس ماده شماره ۶۸ و ۶۳ قانون مجازات مصداق بیحجابی است در حالی که این طرح هنوز تصویب نشده است. کل آموزش و ارشادی که از آن حرف میزنند کلا ۵ دقیقه زمان برد، بنابراین فقط قرار بود فیلمی برای خودشان ضبط کنند.»