عصر ایران؛ مصطفی داننده- سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که از طرفداران مذاکره نکردن با آمریکا و احیای برجام است، گفت: «دشمنی که زمانی میگفت ایران اجازه ندارد حتی یک بشکه نفت بفروشد، میبیند امروز ایران بالاترین و گستردهترین روابط اقتصادی را در سطح جهان برقرار میکند.»
این روزها راحتترین کار دادن اطلاعات بدون آمار است. واقعا اگر ما گستردهترین روابط اقتصادی را در سطح جهان داریم، چرا دلار به 36 هزار تومان رسیده است. البته همین الان که نگارنده در حال نوشتن این یادداشت است و ممکن است وقتی خوانندگان آن را میخوانند دلار قیمت بالاتری را تجربه کرده باشد.
همین نوع تحلیل سعید جلیلی را دولت سیزدهم هم دارد. هرکسی سخنان مسئولان دولت را بشنود، فکر می کند آنها در مورد کشور پیشرفتهای حرف میزنند که مردم به گرفتن یارانه هم رای منفی دادهاند.
حداقل برای مردم خودمان این حرفها را نزنید. جامعه ایران با پوست و استخوان مشکلات را درک میکند. بسیاری از نیازهای ابتدایی خانواده از زندگی بخشی عمده ای از مردم ایران حذف شده است و آنگاه ما بهترین روابط اقتصادی را در سطح جهان داریم؟
زمانی در جریان مناظرههای انتخاباتی سال 88، محمود احمدی نژاد گفت که صد کشور از او الگوی مدیریت خواستهاند و بعد مهدی کروبی خطاب به او گفت: حداقل دوتا از این کشورها را بگو تا ما هم بدانیم. (البته با لحن کروبی بخوانید، این سوال جذابتر میشود.)
خوب، الان باید از آقای سعید جلیلی پرسید دو تا از این کشورهایی را که روابط گستره اقتصادی با آنها داریم نام ببرد. البته اگر دوستان چین و روسیه را همه جهان ندانند.
متاسفانه تحلیلهایی از این جنس کشور را به نقطهای رسانده است که الان رسیدهایم. در حالی که در آستانه احیای برجام در وین بودیم، این افراد به میدان آمدند و دولت را متوجه سرمای سخت اروپا کردند. آنها گفتند که دو ماه صبر کنید تا اروپاییها درحالی که قندیل از دماغشان آویزان شده، دستشان را به سوی ما دراز میکنند!
اینکه سرمای اروپا به ایران چه ربطی دارد و ما چه میوهای از این درخت میتوانیم بچینیم هم جای هزار حرف ناگفته دارد. گویی لولههای صادرات گاز ما تا قلب اروپا رفته و آنها تنها منتظرند شیر آن را باز کنیم.
اگر یادتان باشد وقتی جلیلی و دوستانش مدیریت پرونده هستهای را در اختیار داشتند، تنها توافق ایران با کشورهای طرف مذاکره، توافق بر سر شهر بعدی مذاکرات بود.
در زمان آنها قطعنامه پشت قطعنامه صادر میشد و تحریم در زندگی مردم پررنگتر از همیشه نقش می بست.
البته ناگفته نماند که نه تنها در سیاست خارجی که این روزها در مسائل فرهنگی و اجتماعی هم شاهد حضور پررنگ جلیلیچیها هستیم. کسانی که با نگاه دُگم و غیرقابل انعطاف خود درها را بر هر گفتمان دیگری بستهاند. صداوسیما این روزها شاهد خوبی بر این مدعا است.
تا وقتی مسئولان آتش را گلستان میبینند و یا بهتر بگویم، دوست ندارند با واقعیتهای امروز ایران آشنا شوند، داستان کشور همین است که هست!