عصر ایران ؛ جعفر محمدی - سال ها قبل، زمانی که در دانشکده حقوق تحصیل می کردم، یکی از استادان مان در بیان دقائق و ظرائف حقوقی، به نقل ماجرایی در یکی از کشورهای غربی پرداخت و گفت: شهروندی به سمت یک مقام بلندپایه سیاسی - فکر می کنم نخست وزیر یا رئیس جمهور کشورش - تخم مرغ پرتاب کرده و به کت او خورده بود.
فرد مهاجم را به دادگاه بردند و قاضی چنین رأی داد: اصل اقدام این شهروند، یک حرکت اعتراضی بود و اعتراض، حقی است همگانی و نمی توان فردی را به خاطر اعتراض، مجازات کرد. اما چون تخم مرغ، کت مقام سیاسی را کثیف کرده و به او زیان شخصی وارد کرده است، مهاجم محکوم می شود به پرداخت هزینه شست و شوی یک کت طبق قیمت روز خشکشویی (متاسفانه نام کشور را به خاطر نمی آورم).
چند روز قبل هم در بریتانیا، یک جوان دانشجو به سمت پادشاه این کشور و همسرش تخم مرغ پرتاب کرد؛ او هنگام حمله فریاد می زد: این کشور روی خون برده ها ساخته شده است. هیچ کدام از تخم مرغ ها به آنها اصابت نکرد. پلیس او را بازداشت کرد و همان شب آزاد شد، مشروط بر این که بعد از این، همیشه بیش از 500 متر با پادشاه فاصله داشته باشد و در انظار عمومی تخم مرغ حمل نکند. البته بخت با این جوان یار بود که تخم مرغ ها، لباس های شاه و ملکه را نیالودند و الا باید هزینه خشکشویی هم پرداخت می کرد!
غرض از نوشتن این دو مصداق، طبیعتاً تمجید و تبلیغ برای غرب نیست؛ نیک می دانم که همین غربی ها در ارتکاب اقدامات ضد حقوقی علیه کشورهای جهان سوم، ید طولایی دارند ولی به هر روی آنچه درون مرزهایشان انجام می دهند، می تواند در بسیاری از موارد آموزنده باشد.
غربی ها با کیاست تمام دریافته اند که اگر می خواهند نظام های سیاسی شان دوام و بقام داشته باشد، باید به شکلی آشکار و اجتناب ناپذیر قوانین و قواعد حقوقی را بر رابطه بین ملت و حکومت، حاکم کنند. (آموزه های اصیل دینی ما نیز مؤید این موضوع هستند.)
اگر "حقوق" نبود، "سیاست" مهار نمی شد و "ملت" را به استثمار می کشاند و این یک گزاره جدی است؛ به کشورهای مختلف دنیا نگاه کنید: پیشرفته ترین و مرفه ترین کشورهای دنیا، دقیقاً همان هایی هستند که در روابط ملت و حکومت، نه قدرت دولت که "حقوق" و ظرائف آن حاکم است و برعکس، مفلوک ترین ممالک جهان، آنهایی هستند که "حقوق" نه حاکم بر روابط ملت و حکومت که ابزاری در دست دولت ها برای سرکوب مردم و آزادی های مشروع آنهاست.
یکی از قواعد حقوقی که مورد قبول عموم حقوقدانان است، "تفسیر به نفع متهم" است. بر این اساس، قاضی باید در بررسی پرونده، تا حد امکان، تمام وقایع اتفاقیه را به گونه ای تفسیر کند که تا حد امکان به نفع متهم و در راستای برائت او باشد مگر آن که دلیل بسیار محکم و غیر قابل خدشه ای این تفسیر را مردود کند. این قاعده، به ویژه در روابط بین مردم عادی و حکومت کاربرد بیشتری دارد؛ مثلاً در مثال صدر این مطلب، قاضی می توانست اقدام فرد را مصداقی از اهانت بداند و او را به مجازات توهین محکوم کند یا اقدام علیه امنیت ملی قلمداد کند و با این استدلال که اگر امروز او را محکوم نکنم، فردا تخم مرغ های بیشتری به سمت مسوولان پرتاب خواهد شد، مجازات عبرت آموزی برای وی تعیین کند. ولی تفسیر به نفع متهم، قاضی را به این سمت و سو کشاند که بگوید او یک شهروند معترض بود و اعتراض حق اوست. در عین حال حقوق شهروندی مقام سیاسی را که متحمل هزینه خشکشویی شده بود، فراموش نکرد و آن رأی دقیق و بسیار ظریف و آموزنده حقوقی را صادر کرد.
از دستگاه قضایی انتظار می رود در رسیدگی به پرونده های مرتبط به وقایع اخیر کشور، در دام اعدام خواهان و سختگیران و هوچی گران سیاسی گرفتار نیاید و به قضات خویش یادآور شود که پیش فرض تمام رسیدگی ها این باشد که "اصل اعتراض حق همه شهروندان است". در چنان وجهی، ابزارهای ابراز اعتراض، نه "سلاح محاربه" و "تبلیغ علیه نظام" که صرفاً وسیله اعتراض تلقی می شوند و مثلاً نوشتن شعار بر روی دیوار، یک اقدام اعتراضی شمرده می شود که اصلش جرم نیست ولی آسیبی که به دیوار رسیده باید توسط مرتکب جبران شود. البته که ناگفته پیداست حمل و استفاده از سلاح سرد و گرم و نیز اقدام علیه تمامیت جسمانی افراد نمی تواند در دایره این تعریف قرار گیرد و در همه دنیا با حاملان غیر قانونی سلاح و آسیب زنندگان به افراد برخورد شدید می شود.
وقتی مردم ببینند که حکومت حتی در سخت ترین مواجهه و در حالی که می توانست اعمال زور و قدرت نمایی کند، علم حقوق را به میان آورده تا بین آنها حکمیت کند، حتماً به آینده امیدوارتر خواهند شد و فضا آرام تر می شود. اما این ادبیات که ما حکومت هستیم و زور داریم و چنان برخورد می کنیم که حساب کار دست همگان بیاید، تنها به تشدید نارضایتی ها و در بهترین فرض، به زیر خاکستر رفتن آتش می انجامد.
"العدل اساس الملک" و امروز این قوه قضائیه است که می تواند با احکام عادلانه و منطبق بر قواعد و اصول حقوقی مانند به رسمیت شناختن حق اعتراض، اصل برائت، تفسیر به نفع متهم و قاعده درء، تفسیر مضیق قوانین، مفروض ندانستن سوء نیت دستگیر شدگان در باب عنصر معنوی جرم و ... به استحکام اساس ملک همت بگمارد یا در مسیر عکس آن حرکت و مرتکب نقض غرض شود.
قوه قضائیه، بایسته ترین مکان برای حفظ حرمت حقوق است در راستای مهار سیاست و ای کاش احکام قضایی صادره درباره ناآرامی های اخیر، به حدی منطبق با آموزه های اصیل حقوقی باشند که مانند آنچه در ابتدای مطلب آمد، در دانشکده های حقوق به عنوان آراء منزّه حقوقی مثال زده شوند.
کشورهایی بیشترین رفاه اقتصادی را دارند که از بالاترین سطح دموکراسی برخوردار هستند.
چون پیشرفت اقتصادی از همدلی مردم و رفتار عادلانه حکومت با مردم و فضای باز سیاسی ناشی می شود .
حال اگر دیدید که قیمت دلار 34 هزار تومان است یا مشارکت مردم در انتخابات به زیر 50 درصد رسیده بدانیدکه این دو موضوع به هم مربوط هستند (همیشه مدعی بودند که مردم ما در انتخابات مشارکت می کنند اما غربی ها نه ، به چشم خود دیدیم که امریکا رکورد مشارکت سیاسی طی سالهای گذشته را شکست)
به گمانم مهمترین موضوع در این باره این است که مجازات بایستی متناسب با جرم باشد و به قول معروف قاضی نبایستی از کاهی کوهی بسازد و شایسته این است که صرفن جرم واقع شده را بدون پیش داوری و تعمیم به سایر مسائل بررسی و مجازات متناسب با آن را تعیین نماید.
لابد باید از این متن که یک حقوقدان آن را نوشته نتایجی گرفت
1- تخم مرغی که پرتاب شده و به کسی هم اصابت نکرده مجازات ندارد.
2- اعتراض جرم نیست
3- دیوار نویسی هم جرم نیست
4- انگلستان و پادشاهش خیلی خوبند
اما آنچه که جناب حقوقدان ننوشته
1- ملاک جرم انگاری مقررات داخلی هر کشور است
2- سر دادن رکیک ترین فحشها به یک فقیه و عالم دینی(صرفنظر از مقام سیاسی) و البته نوشتن آنها بر روی دیوارها جرم است؟
3- از حمله به بانک و اتوبوس و نیروهای انتظامی در می گذریم
4- اگر در همین بریتانیای کبیر به یک پلیس حمله شود چه رایی صادر می شود؟
داریم عقب میفتیم
کجای آتش زدن بانک و املاک عمومی و کشتن و... اسمش اعتراض هست؟
تو که از غرب مثال آوردی به خودت حداقل زحمت می دادی از فرانسه و آمریکا هم مثال می آوردی.
چند وقته یادداشتهاتون خیلی ته کشیده و خیلی مبتذل شده. حرمت قلم و شعور مخاطب رو نگه دارید عصر ایران متاسفم براتون
مجازات توهین و شعار علیه یک شخصیت دینی و مذهبی چه مجازات هایی دارد؟
سلام
همان گونه که در متن آمده، آسیب به تمامیت جسمانی افراد، قابل مجازات است. کسی حق ندارد به دیگری آسیب بزند. ادعایی هم درباره فلسفه ندارم چه رسد به بافتن آن!
موفق باشید
خب توی همین دادگاه های ما هم ممکنه یه قاضی ازین حرکت های قشنگ بزنه اما این با حالت عمومی فرق داره
دوم اینکه شما نمیتونید اعتراض در آن فضا را با فضایی که در ایران حاکم بود را با هم مقایسه کنید. شما فکر میکنی کسی میتونه حتی تصور کنه پلیس را آتش بزنه؟!! رمانتیک تحلیل نکنید لطفا
درباره خبرنگاری که به بوش پسر لنگه کفش پرت کرد...فیلمهایی که هر روزه از برخورد پلیس کشورهای دیگر با معترضان میبینیم...آمار کشتار پلیس در آمریکا و...
شاید این تک خاطره برای قلمفرسایی شما مقدمهی خوبی باشد ولی مطمئناً مقدمات دیگری هستند که اجازه نمیدهند طبق متن شما نتیجهگیری کنیم...
تو خود حدیث مفصل بخوان
2- بقول اهل علم : سلَّمَنا!
من بعنوان یک ایرانی و پدر یک خانواده و همسر یک بانوی ایرانی قبول دارم که مانند آن قاضی انگلیسی قضات ما هم هزینه ایجاد شده بوسیله هر فرد را از او یا خانواده اش بگیرند و او را زندانی نکنند. البته محرومیت های اجتماعی که در همه جای دنیا برای آسیب زنندگان به حقوق و اموال و نفوس عمومی در نظر می گیرند جای خود
به نظر من اگر بیایند و هزینه های صرفاً مالی ایجاد شده در اثر اعتراضات و اغتشاشات را بدرستی محاسبه کنند و از جمع بازداشت شدگان بگیرند و یا مثل هر محکوم مالی از خانواده اش سند و وثیقه بگیرند و او را آزاد کنند در بار بعد تعداد کسانی که به خیابانها ریخته و آتش می زنند و آدم می کشند و مامور نیروی انتظامی را مجروح یا معلول و یا می کشند بسیار کاهش خواهدیافت.
4- مجلس باید طرح یا لایحه ای را برای روش بررسی و صدور احکام اغتشاش گران به سرعت بررسی و تصویب کند که هزینه آسیب رسانیدن به اموال و نفوس و امنیت عمومی کشور را برای مرتکبین بسیار بالا ببرد. و البته در همان لایحه یا لایحه دیگری روشهای اعتراض مسالمت آمیز را تعیید و تصویب و به دولت ابلاغ کند.
4- شما اصلاح طلبان طبق گفته صهیونیستها عقبه آنها در کشور هستید!
حالا که دیدید با هزینه مادی و معنوی و جانی بسیار بالا آتش فتنه خاموش شد به فکر کاهش هزینه های خود و کسانی که آنها هم عقبه دشمن در داخل کشور هستند افتادید!!!!!
کور خواندید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
همین الان پلیس نماها معلوم نیست چه برخوردی باهشون خواهد شد؟
به نظرم اگر میشه از معترضان بخواهید به جای آسیب زدن به اموال عمومی( که متعلق به همه ما است) با هزینه شخصی تخم مرغ تهیه کنند و به سمت هر کس که دلشان می خواهد پرتاب کنند سپس با انتشار یک متن به قوه قضائیه ابلاغ کنید که به گرفتن هزینه خشک شویی بسنده نمایند فکر می کنم اینطوری منطقی تر باشه
با تشکر
فعلا که طبق قانون حقوق و قوه قضاییه متهم حق بیشتری از شاکی دارد و شاکی بیجا میکند که شکایت کند این روال خوبی است ادامه دهید که بسیار عالی هستش
برای شاید ۲۰۰ سال بعد ایران ممکنه
چقدر جریمه بشن که بعد ازاد بشن?
با سلام
اگر متن را با دقتی معمول مطالعه می کردید، می دیدید که نوشته ایم فرق است میان این ها و در همه دنیا با کسانی که سلاح می کشند و به افراد آسیب می زنند، برخورد شدید می شود.
چوپانی هم شغل شریفی است و بسیاری از انبیا بزرگ الهی بدان مشغول بوده اند. مهم نیست چوپان باشیم یا خبرنگار یا ... مهم این است که انسان باشیم؛ دعا کنید که باشیم.
با احترام
جعفر محمدی
سلام
الهی آمین
ممنون از دعایتان
جعفر محمدی
آیا در کشوری که به سمت مسئول تخم مرغ پرتاب میشود:
انواع و اقسام گروهک تجزیه طلب مثل کوموله، الاحوازیه، جیش الظلم، پژاک، مجاهدین و... فعال هستند؟
آیا انگلیس اینترنشنال علیه اون کشور فعالیت میکنه؟
آیا عربستان و امارات دلار نفتی علیه اون کشور نایس پیشرفته برای ایجاد نا امنی هزینه میکنن؟
آیا اسرائیل تروریست براش آموزش میده؟
آیا سازمان ملل و اتحادیه اروپا محکوم و تحریمش کرده؟
ایا توییتر، گوگل، اینستاگرام و... علیه اون کشور فعالیت میکنن؟
خسته شدم اینقدر نوشتم، بازم هست ولی مجال نیست.
خب عرض من اینه، همه اینها رو از ما بگیر، یه تخم مرغ که سهله، یه شونه تخم مرغ بزن تو سر مسئول ما، ازش هم تشکر میکنیم.
این کشورها که میبینی هیچ تهدید امنیتی ندارن، هیچ مشکلی ندارن، هر وقت احساس نا امنی کنن حسابی از خجالت معترضین در میان.
چرا سازمان ملل و اتحادیه اروپا مدام تحریم میکنه؟
چرا شبکه اینترنشنال داره جوسازی میکنه ؟
و چرا برای همه ان حرف هایی که نوشته ای