یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: نواری از مقاهای اطلاعاتی گوش میکردم که میگفت در این اعتراضات چیزهای را مشاهده کردیم که در مخیله ما نمیگنجید، مشخص است وقتی تحقیق نکنید میگویید نیست اما چشم باز میکنید، میبینید که هست. این نسل با ارزشهای قبلی بیگانه است. نسلی منفرد است. از طریق نهاد دین و سیاست اجتماعی نشده است و از طریق رسانه اجتماعی شده است آن هم نه رسانه رسمی.
به گزارش ایلنا، عباس عبدی در نشست واکاوی نقش و خاستگاه دهه هشتادیها در تنشهای اخیر گفت: فکر میکنم تا جایی که درست باشد فارغ از سوءگیریهایی که وجود دارد آنچه در جامعه رخ داده است، را باید بیان کنم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب درباره خصوصیات دهه هشتادیها و تفاوتشان با نسلهای قبل عنوان کرد: این وضعیتی که در مورد ایران و این نسل وجود دارد فقط مختص کشور ما نیست، در کشورهای دیگر هم نسلهای Z، یک شکاف با دیگر نسلهای خودشان دارند.
وی افزود: کودکی که به دنیا میآید نباید فکر کنیم بدون ارتباط اجتماعی میماند. اصل انسان فرآیند اجتماعی شدن آن است. اگر یک کودک را دور از فرآیندهای اجتماعی نگه دارید، غذای خوب و امکانات بدهید باز هم این کودک دوام نخواهد آورد. هرچه بشر رو به جلو آمده است، این فرآیند اجتماعی طولانی شده است. چرا ما با ازدواج دخترهای ۱۰ و ۱۲ ساله امروز مخالف هستیم؟ زیرا امروز فرآیند اجتماعی شدن طولانی شده است و امروز ما میخندیم اگر یک دختر ۱۵ ساله ازدواج کند، نه اینکه برخی از ارزشها تغییر کرده باشد، خیر برای این است که فرآیند اجتماعی تغییر کرده است و امروز به ۱۸ سال و ۲۰ سال کشیده شده است.
وی ادامه داد: فرآیند اجتماعی ۳ دهه در ایران دچار اشکال شده است، خانواده، دین، سیاست، رسانه و اقتصاد نهادهایی هستند که کودک را اجتماعی میکنند. این نهادها کودک را در برابر فرآیندهای اجتماعی کمک میکنند و در طول زمان متحول شدهاند. قدیم فرآیند اجتماعی شدن بر عهده خانواده بود اما امروز بر عهده نهاد آموزش است.
نهاد سیاست یک بخش دیگر را بر عهده دارد. نهاد دین یک بخش بزرگی از اجتماعی شدن را بر عهده دارد. قبل از انقلاب نهاد دین بزرگترین نقش را در اجتماعی شدن ما داشت. در تمام دنیا این نهادها فرایندهای اجتماعی کردن فرد را بر عهده دارند، اما امروز نهادی مثل دین مردم را فرار میدهد.
عبدی یادآور شد: قبل از انقلاب شما یک روحانی را مشاهده میکردید که رفتارش بسیار متفاوتتر از امروز بود، امروز روحانیت به نهاد قدرت رفته است. نهاد دیگر رسانه است که به ابتذال رفته است.
وی افزود: در جامعهای که رسانه نداریم، همه حرف میزنند و مشخص است چه میشود. مؤلفه دیگر نهاد سیاست است، دهه هفتاد را ببینید آن زمان نصف بیشتر اجتماعی شدن افراد بر عهده نهاد سیاست بود. آن زمان جوانان روزنامه میخواندند. نهاد دیگر آموزش و پرورش است که امروز نمرهاش صفر است. نمونهاش همین نسلی که بیرون آمده است، اصلا نمیداند ماجرا چیست؟ نه به خاطر اینکه نمیداند، چیست. معلم به بچهها کتاب تاریخ را درس میدهد اما تهش میگوید بچهها این هم هست. نقش آموزش و پرورش در فرآیند اجتماعی شدن صفر است و رسانهها و خانواده نقش اصلی را برعهده دارند که بعد متوجه میشویم رسانه دو قطبی است و این بد است؛ چراکه خانواده مستأصل است و نهادهای سیاست، دین و رسانه باید این کار را انجام دهند، در حالی که نهاد دین هم حذف شده است و امروز عمامهپرانی را مشاهده میکنید.
این فعال سیاسی اصلاحطلب بیان کرد: یک تحقیق در آموزش و پرورش مشاهده نمیکنید که درباره این جوانان باشد. به جای آموزش و پرورش دستگاه اطلاعاتی و پادگان درست کردیم. نواری از مقامهای اطلاعاتی گوش میکردم که میگفت در این اعتراضات چیزهای را مشاهده کردیم که در مخیله ما نمیگنجید. مشخص است وقتی تحقیق نکنید میگویید نیست اما چشم باز میکنید، میبینید که هست. این نسل با ارزشهای قبلی بیگانه است. نسلی منفرد است. از طریق نهاد دین و سیاست اجتماعی نشده است و از طریق رسانه، اجتماعی شده است آن هم نه رسانه رسمی، زیرا رسانه رسمی هر زمان خواست بست و باز کرد. ۱۵ سال پیش مردم رسانه رسمی نگاه میکردند اما امروز مردم نگاه نمیکنند و این برای این است که بخشی از نظام ما به نگاه مردمش و سبک زندگی آنها احترام نمیگذارد.