عصر ایران؛ اهورا جهانیان - جام جهانی 2022 آغاز شد. این بیست و دومین دورۀ مسابقات جام جهانی است. در 21 دورۀ، برزیل پنج بار، آلمان و ایتالیا هر کدام چهار بار، اروگوئه و آرژانتین و فرانسه هر کدام دو بار، انگلستان و اسپانیا نیز هر کدام یک بار قهرمان جهان شدهاند.
جام جهانی برای من از سال 1986 شروع شد. در آن دوره طرفدار فرانسه بودم. به خاطر میشل پلاتینیِ بزرگ. با خداحافظی پلاتینی از فوتبال، در جامهای بعدی طرفدار ایتالیا بودم و این هواداری همچنان پابرجاست. یعنی از جام 1990 به این سو.
اما در این جام که ایتالیا حضور ندارد، امیدوارم آرژانتین قهرمان شود. لیونل مسی در فوتبال همه چیز بدست آورده الّا قهرمانی در جام جهانی. حیف است که مسی به سرنوشت یوهان کرایف و میشل پلاتینی دچار شود.
در بین بزرگان افسانهای فوتبال، پله و مارادونا و بکنبائر و ماتیوس و رونالدوی برزیلی و رونالدینیو و زیدان فاتح جام جهانی شدهاند.
ده بازیکن برتر تاریخ فوتبال، اگر مجاز به انتخاب باشم، از نظر من به ترتیب اینها هستند: پله، مارادونا، مسی، کرایف، دی استفانو، بکنبائر، پلاتینی، زیدان، رونالدوی برزیلی، رونالدینیو.
شاید بتوان جای برخی افراد را در این فهرست عوض کرد. مثلا دی استفانو را در رتبۀ چهارم و بالاتر از کرایف نشاند. و یا پلاتینی را بالاتر از بکنبائر. یا زیدان را بالاتر از پلاتینی. اما به نظرم پله و مارادونا قطعا دو بازیکن برتر تاریخ فوتبالاند و مسی نفر سوم.
یعنی مسی در هر صورت از کرایف و دی استفانو و رونالدوی برزیلی بالاتر است. اگرچه رونالدو در جام جهانی موفقتر از مسی بوده. حتی حاضرم جای مارادونا و پله را عوض کنم و پله را در رتبۀ دوم قرار دهم؛ ولی جایگاه مسی را بالاتر از این دو نفر و پایینتر از باقی نفرات نمیدانم.
باید بیفزایم که رونالدینیو اگرچه در رتبۀ دهم قرار دارد، ولی قطعا بهترین دریبلزن تاریخ است. او را هم شاید بتوان در این فهرست کمی جابجا کرد. مثلا رونالدینیو و رونالدو را بالاتر از بکنبائر و پلاتینی و زیدان قرار داد.
به هر حال نفس انتخاب ده بازیکن برتر تاریخ فوتبال دشوار است، رتبهبندی آنها دشوارتر.
از اصل حرف دور نیفتیم. داشتم میگفتم حیف است مسی مثل کرایف و پلاتینی شود. اما چرا مثل این دو نفر نه مثل دی استفانو؟ چون دی استفانو زمانی بازیکن آرژانتین بود که کسی امیدی به قهرمانی آرژانتین در جام جهانی نداشت. بعدها هم که ملیتش را عوض کرد و بازیکن اسپانیا شد، باز بعید بود با اسپانیا بتواند فاتح جام شود. و نشد.
یوهان کرایف در فینال 1974
اما کرایف در 1974 واقعا در یکقدمی فتح جام جهانی بود. آنها در فینال کمی آلمان را دست کم گرفتند و بعد کارشان گره خورد. در آن بازی مستحق پیروزی نبودند ولی قطعا نسبت به آلمان تیم بهتری بودند. در جام 1978 هم کرایف حضور نداشت چراکه از یک تهدید تلفنی ترسیده بود و قید جام را زد. هلندیها، دست کم در فوتبال، عرق ملی چندانی ندارند.
پلاتینی هم در نیمۀ اول دهۀ 1980 بهترین بازیکن جهان بود ولی در جامهای 1982 و 1986 در نیمهنهایی متوقف شد. هر دو بار هم جلوی آلمان. بار دوم زورشان به آلمانیها نرسید ولی بار اول مستحق پیروزی بودند.
فرانسۀ پلاتینی قبل از جام 1982 ایتالیا را در یک بازی دوستانۀ جدی 1 بر صفر شکست داده بود. قبل از جام 1986 هم آرژانتین را در یک بازی دوستانۀ جدی 2 بر صفر شکست داده بود.
بنابراین در هر دو جام اگر فرانسه به فینال میرسید، احتمال پیروزیاش مقابل دیگر فینالیست جام کم نبود. شاید حتی پیروزی مقابل آرژانتین در فینال 1986، راحتتر از پیروزی مقابل ایتالیای دفاعیِ 1982 میبود.
به هر حال کسانی که میشل پلاتینی را درک کردهاند، همیشه بابت کوتاهماندن دست او از جام جهانی افسوس میخورند. او احتمالا فکورترین بازیکن تاریخ فوتبال بوده. این ویژگی، قدرت بدنی اندک پلاتینی را جبران میکرد.
بارسی و بویژه پیرلو (به دلیل هافبک بودنش) از این حیث بیش از دیگران شبیه پلاتینی بودند. یعنی اول فکر میکردند، بعد بازی میکردند.
میشل پلاتینی قبل از زدن ضربۀ پنالتی مقابل برزیل
باری اگر مسی در این جام جهانی قهرمانی را تجربه نکند، بعید است دیگر فرصتی برای فتح این تورنمنت مهم داشته باشد. ناکامی مسی غمانگیز است چراکه او در فینال 2014 هم میتوانست فاتح از زمین بیرون بیاید.
در سال 2014 آلمان قطعا بهتر از آرژانتین بود ولی در بازی فینال فرصتهای آرژانتین برای پیروزی بیشتر بود. شاید اگر در آن دوره مسی مثل امروز یک ژنرال تمامعیار بود، آرژانتین قهرمان جام میشد.
ناکامی مسی در فتح جام جهانی از این حیث هم غمانگیز است که آرژانتین در هر چهار دورۀ گذشتۀ جام جهانی، تیمی لبریز از ستاره داشت. اگر مسی در دورانی ناکام میماند که کفگیر فوتبال آرژانتین به ته دیگ خورده بود و بازیکنان درخشان چندانی در تیم ملی این کشور حضور نداشتند، جای چندانی برای افسوس خوردن نبود اما چهار بار ناکامی با آن همه ستاره و بازیکن طراز اول، واقعا غمانگیز است.
با این حال فکر میکنم این دوره برای مسی متفاوت خواهد بود. او اکنون ژنرال تیمش است. ذخیرۀ درخششاش را هم در تیم باشگاهیاش خرج نکرده طی دو سال اخیر. قهرمان آمریکای جنوبی هم شده و روحیۀ مناسبی برای موفقیت در تیم ملی دارد. ایتالیا هم در جام نیست. آلمان و فرانسه هم ظاهرا آن قدرها که روی کاغذ مدعی به نظر میرسند، مدعی نیستند.
اگر هلند را عجالتا فاکتور بگیریم، به نظر میرسد موانع اصلی مسی برای فتح جام، برزیل و اسپانیا باشند.
نکتۀ دیگر اینکه، این اولین جام جهانی مسی در غیاب مارادونا است. مارادونا دیگر در این دنیا حضور ندارد. او آرژانتین را قهرمان جهان کرد و بعد از او دیگر هیچ ستارهای در تیمهای پرستارۀ آرژانتین نتوانست کار او را تکرار کند. فقط خودش در سال 1994 میتوانست مجددا آرژانتین را به قهرمانی جهان برساند که هاوهلانژ و بلاتر جلویش را گرفتند.
شاید مسی بتواند اندوه مرگ مارادونا را با فتح جام جهانی از قلب مردم آرژانتین بزداید. در غیاب ابدی مارادونا، احساس مسئولیت ملی مسی بیشتر است. و البته سایۀ سنگین مارادونا هم بالای سر او نیست. حضور مارادونا حتی روی سکوهای تماشاگران، پررنگتر از آن بود که بتوان نادیدهاش گرفت.
دیهگو مارادونا در حال کاشتنِ بهترین گل تاریخ فوتبال
مسی سالها قبل به مردم آرژانتین گفته بود مرا با مارادونا مقایسه نکنید؛ من نمیتوانم کارهای او را تکرار کنم. اما الان او نه تنها در عرصۀ باشگاهی توفیقاتی بیش از مارادونا داشته، بلکه آرژانتین را هم قهرمان آمریکای جنوبی کرده است؛ کاری که مارادونا نتوانست انجام دهد.
مسی یکبار هم آرژانتین را به فینال جام جهانی رسانده و از این حیث مثل مارادونای 1990 تا یکقدمی قهرمانی پیش رفته. تنها کاری که باید بکند، فتح جام جهانی است.
در صورت قهرمانی آرژانتین در جام جهانی با نقش محوریِ مسی، قطعا بر شمار افرادی که او را بهترین بازیکن تاریخ فوتبال میدانند، افزوده خواهد شد. اما داوری دربارۀ این موضوع، امری سیال است. نکتۀ مهمتر، استحقاق مسی است.
مسی به لحاظ تاریخی مستحق قهرمانی در جام جهانی است. کافی است او در یک ماه آینده مثل همین یکی دو سال گذشته باشد تا رؤیایش محقق شود.
ولی شاید هیچ چیز مهمتر از آرژانتین نباشد. آرژانتین الان 36 سال است که منتظر قهرمانی در جام جهانی است. اگر با مسی قهرمان جهان نشود، پس کِی و با کی میتواند جام جهانی را فتح کند؟
اگر یک ماه بعد، مسی جام جهانی را بالای سر ببرد، لیونل مسی وظیفۀ ملیاش را به نحو احسن انجام داده است و مأموریتش را در دنیای فوتبال به خوبی به پایان رسانده است. هیچ چیز بهتر از شاد کردن دل یک ملت نیست؛ شادیای توام با افتخار؛ افتخاری که تا فوتبال باقی است، باقی خواهد ماند. مسی باید جام را به آرژانتین ببرد.