۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۷۱۳۰۳
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۷ - ۰۴-۱۰-۱۴۰۱
کد ۸۷۱۳۰۳
انتشار: ۰۰:۰۷ - ۰۴-۱۰-۱۴۰۱

امروز با مولانا : مرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم

امروز با مولانا : مرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم
مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به مولوی و مولانا شاعر بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. وی در سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد. پدر وی بهاءالدین که از علما و صوفیان بزرگ زمان خود بود به سبب رنجشی که بین او و سلطان محمد خوارزمشاه پدید آمده بود از بلخ بیرون آمد و بعد از مدتی سیر و سیاحت به قونیه رفت. مولانا بعد از فوت پدر تحت تعلیمات برهان‌الدین محقق ترمذی قرار گرفت. ملاقات وی با شمس تبریزی در سال ۶۴۲ هجری قمری انقلابی در وی پدید آورد که موجب ترک مسند تدریس و فتوای وی شد و به مراقبت نفس و تذهیب باطن پرداخت. وی در سال ۶۷۲ هجری قمری در قونیه وفات یافت. از آثار او می‌توان به مثنوی، دیوان غزلیات یا کلیات شمس، رباعیات، مکتوبات، فیه مافیه و مجالس سبعه اشاره کرد./گنجور

مرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

دیده سیر است مرا جان دلیر است مرا
زهره شیر است مرا زهره تابنده شدم

گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای
رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم

گفت که سرمست نه‌ای رو که از این دست نه‌ای
رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم

گفت که تو کشته نه‌ای در طرب آغشته نه‌ای
پیش رخ زنده کنش کشته و افکنده شدم

گفت که تو زیرککی مست خیالی و شکی
گول شدم هول شدم وز همه برکنده شدم

گفت که تو شمع شدی قبله این جمع شدی
جمع نیم شمع نیم دود پراکنده شدم

گفت که شیخی و سری پیش رو و راهبری
شیخ نیم پیش نیم امر تو را بنده شدم

گفت که با بال و پری من پر و بالت ندهم
در هوس بال و پرش بی‌پر و پرکنده شدم

گفت مرا دولت نو راه مرو رنجه مشو
زانک من از لطف و کرم سوی تو آینده شدم

گفت مرا عشق کهن از بر ما نقل مکن
گفتم آری نکنم ساکن و باشنده شدم

چشمه خورشید تویی سایه گه بید منم
چونک زدی بر سر من پست و گدازنده شدم

تابش جان یافت دلم وا شد و بشکافت دلم
اطلس نو بافت دلم دشمن این ژنده شدم

صورت جان وقت سحر لاف همی‌زد ز بطر
بنده و خربنده بدم شاه و خداونده شدم

شکر کند کاغذ تو از شکر بی‌حد تو
کآمد او در بر من با وی ماننده شدم

شکر کند خاک دژم از فلک و چرخ به خم
کز نظر وگردش او نورپذیرنده شدم

شکر کند چرخ فلک از ملک و ملک و ملک
کز کرم و بخشش او روشن بخشنده شدم

شکر کند عارف حق کز همه بردیم سبق
بر زبر هفت طبق اختر رخشنده شدم

زهره بدم ماه شدم چرخ دو صد تاه شدم
یوسف بودم ز کنون یوسف زاینده شدم

از توام ای شهره قمر در من و در خود بنگر
کز اثر خنده تو گلشن خندنده شدم

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۲۲ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۴
0
1
به به ....
یار مرا غار مرا، عشق جگرخوار مرا،
یار تویی غار تویی، خواجه نگهدار مرا،
نوح تویی روح تویی، فاتح و مفتوح تویی
سینه مشروح تویی، بر در اسرار مرا،
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۴۸ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۴
0
1
سلام و عرض ادب
به نظر من خوبه در این بخش زیبا که اشعار و شعرای فارسی زبان معرفی می شوند آوازها و موسیقی های مرتبط با این اشعار اگه وجود داره ارائه بشه این باعث پیوند شعر و موسیقی شده و لذت آن را دوچندان می کند.
سپاس فراوان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۵۲ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۴
1
1
با حال و روز امروزمان باید بگیم :
زنده بُدم مرده شدم خنده بُدم گریه شدم
.
.
.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۰۰ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۴
0
0
تشکر از شعر های اول وقت