عصرایران ؛ رضا غبیشاوی - به تازگی اعلام شد اطلاع رسانی درباره حملات سمی علیه مدارس دخترانه به وزارت کشور سپرده شده است. مسؤولان و دستگاه های دولتی ایران در زمینه اطلاع رسانی به ویژه در شرایط حساس و مهمتر با ضعف و اشکالات بزرگ و خانمان براندازی روبهرو هستند تا جایی که ضعف در اطلاعرسانی خود به مشکل بزرگتری از مشکل اول و اصلی تبدیل می شود یا مشکل اصلی را چند برابر بزرگتر و پیچیده تر می کند.
اگر به سیر مشکلات و بحران های اخیر ایران نگاه کنیم حتما ردی از ضعف در اطلاع رسانی خواهیم دید. از بحران سرنگونی هواپیمای اوکراینی تا بحران گران شدن بنزین تا کرونا و واکسن و حوادث 96 و بحران مرگ جنجالی مهسا (ژینا) و حوادث بعد از آن به راحتی می توان خط درشت اشتباهات اطلاع رسانی را مشاهده کرد؛ اشتباهاتی که هر بار بزرگ تر از قبل تکرار میشوند.
حال در این مقطع پیشنهادات زیر در زمینه اطلاع رسانی درباره حملات سمی علیه مدارس دخترانه قابل طرح هستند.
پیشنهاد اول: تعهد به واقعیت
واقعیت، مقدس است و قابل تغییر نیست. تعهد به واقعیت اصل اول هر اطلاع رسانی سالم و با کیفیت است زیرا "واقعیت" خود را تحمیل می کند هر چند نادیده گرفته شود.
پیشنهاد دوم: اطلاع رسانی سریع و حداکثری از واقعیت ها به همراه جزئیات
تا اینجا اطلاع رسانی به صورت کامل انجام نشده و به همین دلیل ابهامات و سوالات زیادی در ذهن والدین، مردم و افکار عمومی شکل گرفته است. مردم و افکار عمومی در این ماجرا نیازمند دریافت اطلاعات هستند و مسوولان براساس مسوولیت و چارچوب های حرفه ای، باید اطلاعات مورد نیاز مردم را ارئه کنند.
بدانیم براساس قاعده طلایی، اطلاع رسانی معیوب، ناقص و نادرست، به معنی همکاری غیرمستقیم با عاملان اتفاقات منفی است. مثلا اگر دو قطار تصادف مرگبار داشته باشند و مسوولان، اطلاع رسانی تاخیری و ناقص و اندک داشته باشند فارغ از اینکه واقعیت چگونه است از نظر مردم این مسوولان با عاملان تصادف، ارتباط دارند.
پس پیشنهاد می شود مسوولان در ارتباط با حملات سمی، اطلاع رسانی سریع و همراه با جزئیات واقعیت ها را داشته باشند. نباید تصور کرد اگر حادثه یا اتفاقی گزارش داده نشود به آرامش افکار عمومی کمک می شود بلکه عکس آن صحیح است. در شرایط فعلی جهان، هیچ حادثه و خبری پنهان نمی ماند و ثانیا در سایه عدم اطلاع رسانی، ابهام و احتمالات منفی، شایعه، خبر جعلی و خشم و عصبانیت جای آن را خواهد گرفت. ریزش اعتماد و باور عمومی هم از دیگر عواقب عدم اطلاع رسانی یا اطلاع رسانی معیوب است.
هر چقدر اطلاع رسانی با نقص و ابهام بیشتری همراه باشد خشم و نگرانی مردم هم بیشتر خواهد شد. راه کاهش نگرانی مردم به ویژه والدین، اطلاع رسانی حرفه ای و حداکثری است.
پیشنهاد سوم: اطلاع رسانی از سوی همه بخش ها ادامه یابد
وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد اطلاع رسانی درباره حملات سمی به مدارس دخترانه به وزارت کشور واگذار شده است. این تصمیم در حوزه اطلاع رسانی، نادرست است و امیدواریم تغییر یابد.
تصمیم صحیح این است هر بخش درباره اتفاقات رخ داده در زیرمجموعه خود اطلاع رسانی داشته باشد. به عنوان مثال، مدارس، ادارات آموزش و پرورش، شهرداری ها، فرمانداری ها، ادارات بهداشت و درمان، بیمارستان ها و مراکز درمانی، اورژانس ها، دادگستری و دستگاه های قضایی، پلیس و نهادهای امنیتی - اطلاعاتی و ... .
سپردن کل بار اطلاع رسانی در همه بخش ها به وزارت کشور نه صحیح است و نه شدنی. وزارت کشور نمی تواند این بار اطلاع رسانی را به دوش بکشد. با روند فعلی به زودی مشکلات ناشی از اطلاع رسانی نادرست ادامه می یابد.
پیشنهاد چهارم: دست رسانه ها را برای تهیه و انتشار خبر و گزارش باز بگذارید
هیچ نهادی برای اطلاع رسانی عمومی بهتر از خبرنگاران و رسانه های حرفه ای و مستقل نیست. منظور از مستقل، رسانه های غیرارگان هستند؛ رسانه هایی که زیرمجموعه روابط عمومی ها و ادارات و سازمان ها نیستند و می توانند بدون ترس از سازمان بالادستی، به پوشش خبری حوادث مختلف بپردازند.
خبرنگاران و رسانه ها برای تهیه خبر و گزارش، آموزش دیده اند؛ تجربه دارند و با ظرافت ها و محدودیت های اخلاقی - حرفه ای و حقوقی آشنایی دارند. جلوگیری یا اخلال در فعالیت آنها، به اختلال در اطلاع رسانی منجر می شود و همین اختلال خود زمینه اتفاقات فاجعه باری را رقم می زند. خشم و عصبانیت مردم کمترین نتیجه این روند است.
در مقابل، در صورت فعالیت رسانه ها، نه تنها مسوولان از مزیت های اطلاع رسانی حرفه ای آنها برخوردار می شوند بلکه به اعتماد مردم و افکار عمومی نیز اضافه می کند و راه برای حرکت صحیح دستگاه های مسوول باز می شود.
ضمن اینکه در کنار روایت مسوولان، نیازمند اطلاع رسانی نهادی بی طرف و مستقل یعنی رسانه و روزنامه نگاران حرفه ای هستیم تا اعتماد مردم جلب شود.
رسانه ها مسوول بیان واقعیت ها هستند نه کوچک نمایی یا بزرگ نمایی. با کوچک نمایی یا بزرگ نمایی رسانه ها نمی توان حوادث را نادیده گرفت چون واقعیت ها باقی می مانند و خود را تحمیل می کنند.
ضمن اینکه برخی مسوولان در رده های مختلف ممکن است بیش از آنکه دغدغه انجام وظایف و مسوولیت های خود را داشته باشند دغدغه اصلی شان حفظ صندلی و پست و مقام خود باشد. در نتیجه بعید نیست دست به کارهای کودکانه بزنند و از اطلاع رسانی خودداری یا اطلاعات ناقص ارائه کنند.
مسوولان از تمرکز بر رسانه ها خودداری کنند و بر عاملان حملات سمی در مدارس دخترانه، متمرکز شوند.
نکته:
به هنگام صحبت کردن وزیر آموزش و پرورش درباره حملات سمی علیه مدارس دخترانه، این تلقی و برداشت در ذهن مخاطب شکل می گیرد که او تلاش می کند حوادث را کم اهمیت جلوه دهد و کوچک نمایی کند. انگار او سعی می کند این حوادث مهم را از دایره اهمیت و نگاه مردم کنار بگذارد. این روش نادرست است و باعث خشم و عصبانیت مردم به ویژه والدین می شود. وزیر محترم آموزش و پرورش، این روش فاجعه بار را تغییر دهید.