هم میهن نوشت: «کارت ویزیت قاچاقچیان دارو در بازار ناصرخسرو برای تامین داروی بیماریهای خاص و صعبالعلاج از نسخههایی که قرار است در صفهای طولانی داروخانههای دولتی و منتخب پیچیده شوند، نتیجهبخشتر شده، البته مشروط به اینکه حداقل ۶ تا ۷ میلیون پول داخل جیبت داشته باشی.» اینها را علیرضا میگوید که این روزها دربهدر تامین «دانوروبیسین» برای پسر ۱۱ سالهاش است که با سرطان دست و پنجه نرم میکند: «دانوروبیسین، خارجی است و کلا پیدا نمیشود. ایداروبیسین، ایرانی است، اما همان را هم نمیتوانم پیدا کنم. بیچاره بیماران مبتلا به سرطان، داروهای داخلیشان کمیاب و داروهای خارجیشان نایاب است. چند روز پیش از یک داروخانه در ولنجک ۲ عدد ایداروبیسین پیدا کردم که با بیمه ۱۰۰ هزار تومان شد. هرچه التماس کردم، گفت بیشتر از این ندارم، اما همین داروهای ایرانی و خارجی مثل نقل و نبات در ناصر خسرو ریخته و ۵/۳ میلیون تا ۵ میلیون تومان فروخته میشود.»
او به کارت ویزیتی که از جیبش درآورده، اشاره میکند و ادامه میدهد: «مصیبتمان تمام نمیشود، شرایط جسمانی پسرم خوب نیست و باید به هر قیمتی دارو پیدا کنم. آخر هفته پیش، رفتم ناصرخسرو و قیمتها آنقدر بالا بود که نتوانستم بخرم. در نهایت هم یک مرد جوان کارت ویزیتی به من داد و گفت برو بگرد، اگر دولتی پیدا نکردی، زنگ بزن برایت میآورم. اما قیمت همانی است که گفتم، ایداروبیسین ۵/۳ میلیون تومان، دانوروبیسین ۵ میلیون تومان، به شرط اینکه دلار بالا نرود.» کارتی که پدر علیرضا نشان میدهد به نام مهران خورده، همراه با یک شماره تلفن و یک جمله: «فروش انواع دارو.»
۶ سناریو از کمبود داروی کودکان
۱. مسئله کمبودهای دارویی، درد امروز و دیروز بیماران و خانوادههایشان نیست؛ زنگ خطر کمبود دارو چند سالی است که به صدا درآمده و حتی بعضی مسئولان و شرکتهای داروسازی ماهها پیش درباره این کمبودها هشدار داده بودند، هرچند هشدارها شنیده و رفع نشدند و بیتوجهی به مشکلات در حوزه تولید و تامین دارو، امروز نهتنها بزرگسالان که کودکان را با مشکلات غمانگیزی مواجه کرده؛ حتی به از دست دادن جانشان هم رسیده است.
یونس عرب، دبیر انجمن تالاسمی آمار تلخی دراینباره اعلام میکند و به هممیهن میگوید: «از سال ۹۷ تاکنون ۶۵۰ بیمار تالاسمی به دلیل نبود و قطع دسترسی به دارو، جان خود را از دست دادهاند که ۲۰ درصد آنها زیر ۱۸ سال بودند. گروه سنی ۳ تا ۶ سال هم میان این بیماران فوتشده، وجود دارند.»
۲. بیماران مبتلا به سرطان، هموفیلی، تالاسمی و... مدت زمان زیادی است که از کمبود و نبود داروهای موثر و باکیفیت شکایت دارند، اما متولیان تامین دارو زیر بار کمبود، نبود و گرانی دارو نمیروند. دردی که برای کودکان رنج عمیقتری را به همراه دارد و آب شدنشان در سایه کمبودهای دارویی، خانوادههایشان را مستاصل کرده، چون قادر به تامین هزینههای درمانی فرزند بیمارشان نیستند. آرزو، مادر ۳۸ سالهای است که دختری ۹ ساله و مبتلا به سرطان دارد: «روند درمانی دخترم را که شروع کردیم، داروهایش را از داروخانه بیمارستان میگرفتیم، اما یک سالی است که دیگر به ما دارو نمیدهند و میگویند خودتان تامین کنید. گاهی داروخانههای دولتی دارو دارند و بیشتر مواقع هم موجود نیست.
به همین دلیل مجبور میشویم از بازار آزاد خرید کنیم که ماهانه ۴۰ میلیون تومان هزینه برایمان دارد. مشکل اینجاست که به دلیل گرانی دلار همین مبلغ هم دوبرابر شده و واقعا هیچ منبع درآمدی برای تامین این مبلغ نداریم، انصاف نیست فرزندم این همه عذاب میکشد، او تنها امید زندگی من است.»
۳. گاهی کمبودهای دارویی، تهدید از دست رفتن جان این کودکان نیست و زندگیشان به دلیل همین مسئله تا پایان عمر پر از رنج میشود و مصیبت. دراینباره احمد قویدل، مدیرعامل سابق کانون بیماران هموفیلی و عضو مجمع عمومی این کانون به هممیهن میگوید: «ما مدت زیادی است که نتوانستیم فاکتورهای ۸ و ۹ را برای بیماران هموفیلی تامین کنیم و یکی از شدیدترین عوارض این کمبود، ایجاد معلولیت در افراد مبتلاست. این اتفاق درباره کودکان بیشتر است، چون غیرقابل کنترل شدهتر زندگی میکنند و به دلیل بازی و ورزش، بیشتر در معرض صدمه قرار دارند. این کودکان اگر دچار معلولیت شوند، فرصت زندگی مناسب را برای همیشه از دست خواهند داد.»
۴. مشکل دیگر، کمبود برخی برندهای دارویی است که کودکان مدت زیادی مراحل درمانی خود را با آن طی کردهاند، اما با کمبودهای ناگهانی یا مجبور به تغییر برند میشوند یا به دلیل ناسازگاری با داروی جدید، قطع دارو برایشان رخ میدهد. اسدالله رجب، رئیس انجمن دیابت دراینباره به هممیهن میگوید: «تفاوتی در انسولین کودکان و بزرگسالان نیست و فعلا گزارشی درباره کمبود آن هم نداریم. تنها مسئله مطرح شده دراینباره، کمبود یا در دسترس نبودن یک نوع برند است که اگر به سرعت تامین نشود، بیماران مجبور به جایگزین کردن برند دیگر هستند. تغییر در برند دارو در اولینبار مصرف، مشکلاتی را برای بیماران ایجاد میکند و این مسئله در کودکان با حساسیت بیشتری همراه است.»
۵. کمبود داروی بیشفعالی کودکان هم مدتهاست فشار مالی و روانی قابلتوجهی به خانوادهها وارد کرده است. آنها نه «ریتالین» پیدا میکنند، نه «کلونیدین».
فرزند آقای امیرخانی مبتلا به بیشفعالی است و باید هر ماه ۶۰ قرص برایش تهیه کند: «چند هفتهای است که برای نسخه جدید پسرم به ۱۰۰ داروخانه مراجعه کردهام، اما همه میگویند موجود نیست و توزیع نمیشود. یکی از داروخانهدارها گفت، میتواند از بازار آزاد برایم تهیه کند، اما هر ورق ۲۰ تایی ۵/۳ میلیون تومان. یعنی من برای این ۶۰ قرص باید ۱۰ میلیون تومان پول بدهم. با این شرایط یکماه دیگر باید چه خاکی به سرم کنم؟»
البته بهمن صبور، رئیس انجمن داروسازان تهران چندی پیش دلیل کمبود داروهای اعصاب و روان ازجمله ریتالین و کلونیدین را تاخیر در قیمتگذاری این داروها و نبود نقدینگی شرکتهای تولیدکننده دارو عنوان کرده و گفته بود: «همان اتفاقی که برای داروهای آنتیبیوتیک در پاییز امسال افتاد و منجر به کمبود شد، برای داروهای اعصاب و روان نیز افتاده است.»
۶. این درحالیاست که براساس سیاستهای وزارت بهداشت، توزیع داروی بیماریهای خاص و صعبالعلاج فقط در داروخانههای دولتی و منتخب صورت میگیرد، اما بررسیهای هممیهن نشان میدهد که در تعداد قابلتوجهی از داروخانههای منتخب، این داروها توزیع نمیشود و مسیر تامین دارو به همان چند داروخانه دولتی ختم میشود. اما داروهای شیمیدرمانی و داروهای درمانی سرطان کودکان ازجمله «پگاسپارگاز» یا «وین کریستین» و... را همین داروخانههای دولتی هم ندارند. اگر برندی هم موجود باشد، مورد تایید خانوادهها نیست. آنها میگویند: «مشابه این داروها با برند هندی وارد میشود که نهتنها اثربخشی ندارند، بلکه روند درمانی کودکانشان را مختل میکند.»
امیدی به رفع کمبودها نیست
امینی، صاحب یک داروخانه در خیابان شریعتی تهران درباره وضعیت تامین داروهای کودکان به هممیهن میگوید: «کلا در حوزه داروهای کودکان وضعیت مناسبی نداریم و این مسئله شامل شیرخشکها هم میشود. نهتنها داروهای خاص که همین چند وقت پیش آنتیبیوتیک کودکان هم کمبود شد. البته داروی بیماریهای خاص برای کودکان معمولا وارداتی است و از زمان تحریمها، این کمبودها تشدید شده است.
نکته عجیب اینجاست که همین داروها به صورت قاچاق یا مسافری به راحتی وارد کشور و با قیمتهای نجومی به خانواده این کودکان بیمار فروخته میشود. از سوی دیگر داروهای تامین شده از سوی وزارت بهداشت هم در برخی داروخانههای خاص توزیع میشود و با وجودی که میگویند این سیاست به هدف جلوگیری از نشت دارو به بازار آزاد صورت گرفته، اما شاهد ورود همان داروها به بازار آزاد و ناصر خسرو هستیم.»
او معتقد است، باتوجه به نبود مدیریت تامین بهموقع داروها، بهویژه داروهای استراتژیک برای اطفال، نمیتوان این امیدواری را داشت که مشکل ذخیره داروی کودکان برطرف شود و احتمالا این کسریها همیشه وجود خواهند داشت. نکتهای که حسینعلی شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس هم هفته گذشته به آن اشاره و آن را تایید کرده است.
او ۱۸ اسفندماه نسبت به کمبودهای دارویی در سال آینده هشدار داده و گفته است: «مسئولان مربوطه آمار دقیقی از کمبودهای دارویی ندارند. تمام مشکلات امروز صنعت دارویی کشور از مهرماه ۱۴۰۰ و در مکاتبه با سران سهقوه اطلاعرسانی شده است. در تمام جلسات هم بدون استثنا مشکلات حوزه سلامت به رئیسجمهوری منتقل شده و دستوراتی از سوی او داده میشود، اما چالشها همچنان وجود دارند و نتوانستهایم در مفهوم سلامت به نتیجهای مشخص با سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور برسیم. مسئله دارو بسیار حساس است و نمیتوان با آن بازی کرد، اما با سازمان برنامه و بودجه به یک زبان مشترک نرسیدهایم و سال آینده قطعا در بحث دارو با چالش جدی روبهرو خواهیم بود.»
او همچنین از انصراف برخی بیماران از خرید داروهایشان بهدلیل مشکلات اقتصادی هم خبر داده است: «هرچند قیمت دارو براساس مصوبه مجلس و با اجرای طرح دارویار نباید نسبت به شهریورماه ۱۴۰۰ افزایش مییافت، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و قیمت بسیاری از داروها بهویژه داروهای بیماران دیابتی، قلبی و عروقی و اعصاب و روان افزایش یافت و اجرای طرح دارویار هم تاثیر چندانی در کاهش قیمتها نداشت و پرداختی از جیب بیماران بهشدت افزایش یافته است. البته پیگیریهایمان را ادامه خواهیم داد تا مردم برای تامین هزینههای دارو، درمان و مواد مصرفی با مشکل مواجه نشوند.»
دارویی که نبودش کودکان را معلول میکند
بیشک با تداوم یا افزایش کمبودهای دارویی، کیفیت زندگی بیماران بهویژه کودکان با بیماریهای خاص نیز بهشدت کاهش پیدا میکند. محمدحسن آصفری، نایبرئیس کمیسیون امور داخلی کشور مجلس چندی پیش دراینباره از وخیم بودن وضعیت تامین دارو برای بیماریهای خاص خبر داده و به ایمنا گفته بود: «یکی از مشکلات کنونی حوزه بهداشت و درمان، کمبود برخی داروها برای بیماران خاص است که بهدلیل گرانی برخی داروها یا تأمین نشدن مکملهای ساخت برخی داروها در کشور، بیماران را با مشکلات جدی روبهرو کرده است.
داروهای برخی بیماران خاص به دلیل تحریم دارو، تأمین نشده یا با قیمت بالاتر از قبل به دست مصرفکنندگان میرسد. بسیاری از بیماران خاص با مشکلات جدی جسمی و حتی معلولیت دستوپنجه نرم میکنند و دارو به مقدار و قیمت کافی در اختیار آنها قرار نمیگیرد.»
نکتهای که قویدل، مدیرعامل سابق کانون بیماران هموفیلی هم به آن اشاره میکند و در توضیح بیشتر به هممیهن میگوید: «ما هنوز مشکل کمبود فاکتورهای ۸ و ۹ را داریم و این داروها به درستی در بازار تامین نشده است. یکی از دلایل اصلی آن هم این بود که یک شرکت ایرانی ۷۰ درصد تولید فاکتور ۸ را در اختیار گرفت و عملا واردات متوقف شد. نیاز کشور ماهانه ۴۵ هزار ویال ۵۰۰ یونیتی است، اما این شرکت به دلایل مختلف نمیتوانست بیشتر از ۱۰ هزار ویال تولید کند.
با بروز کمبودها تصمیم گرفتند فاکتور ۸ وارد کنند، اما این دارو به صورت عادی در بازار جهانی موجود نیست. معمولا به صورت جداگانه سفارش و تامین میشود، به همین دلیل با وجود سفارش، هنوز وارداتی نداریم.» او درباره کمبود فاکتور ۹ هم میگوید: «درباره این دارو هم اساسا دسترسی بیماران ضعیف است. برنامهریزی دولت، تامین فاکتور ۹ از پلاسمای ایرانی ناشی از اضافه اهدای خون در سازمان انتقال خون و مراکز جمعآوری پلاسماست. این دوفرآیند قرار بود فاکتور ۹ و به میزانی فاکتور ۸ مورد نیاز کشور را تامین کند، اما همیشه دچار اشکال بوده و به همین دلیل کمبودها همیشه وجود داشته است.»
به گفته قویدل، آسیب این کمبود منجر به معلولیت بازگشت ناپذیر در بیماران مبتلا به هموفیلی است و این مسئله کودکان را بیشتر تهدید میکند: «اگر کودکی به دلیل نداشتن دسترسی به فاکتورهای ۸ و ۹ و بروز خونریزی در مفاصل دچار معلولیت شود، دیگر به شرایط عادی زندگی باز نخواهد گشت و این آسیب تا آخر عمر با او خواهد بود. کمبودهای ادواری درباره این داروها به علل مختلف ازجمله تخصیص نیافتن بهموقع ارز، باعث ایجاد معلولیت در بیماران هموفیلی میشود هرچند در زمانهای دیگر دارو را تامین میکنند، اما فایدهای برای این بیماران ندارد.»
قویدل درباره آمار کودکان مبتلا به هموفیلی هم بیان میکند: «به صورت کلی ۱۲ هزار بیمار مبتلا به هموفیلی در کشور وجود دارد که ۳۵۰۰ نفر از آنها نیازمند فاکتور ۸ و ۱۲۰۰ نفر هم نیازمند فاکتور ۹ هستند. آمار دقیقی از کودکان مبتلا ندارم، اما در میان این بیماران، کودکان هم هستند. باید به این مسئله توجه کرد که سایر بیماران هموفیلی با اختلالات انعقادی هم، با مشکل جدی کمبود ارز و تامین دارو مواجه هستند چراکه داروهای این گروه هم به صورت ساختهشده وارد کشور میشود.»
عضو مجمع عمومی کانون بیماران هموفیلی درباره روند درمانی این بیماران هم بیان میکند: «زمانی که دکتر هاشمی وزیر بهداشت بود، اجازه دادند که این بیماران قبل از خونریزی، دارو فاکتورهای ۸ و ۹ دریافت کنند که بهصورت پیشگیرانه باشد، در حال حاضر هم فدراسیون جهانی هموفیلی رسما اعلام کرده، تنها درمان اصولی برای تمام سنین، درمان پیشگیرانه است و باید بیماران هفتهای یک، دو یا سهبار دارو مصرف کنند که خونریزی نداشته باشند و معلولیت در آنها ایجاد نشود.
اما در حال حاضر سطح دسترسی بیماران به این داروها بهویژه درباره کودکان، بدون تعارف صفر است و تنها نتیجهاش معلولیت است که اثرات آن در سالهای آینده مشخص خواهد شد. مثال واضح درباره این بیماران این است که اگر یک فرد هموفیلی در شرایط فعلی سوار اتوبوسهای BRT شود، در اثر فشار ناشی از جمعیت قطعا خونریزی منجر به معلولیت خواهد داشت یا اگر در یکی از پیادهروهای ناهموار دچار حادثه شود، همین اتفاق برایش تکرار میشود. این مسئله درباره کودکان احتمال بیشتری دارد چراکه کودکان بهشدت در حال تکاپو و جنبوجوش هستند و این خونریزی در مفاصل میتواند برای آنها بیشتر به وجود بیاید.»
دسترسی محدود ۶ هزار کودک تالاسمی به دارو
«ما کمبودها را اعلام میکنیم و از مشکلات بیماران میگوییم، اما کمبودها همچنان برقرار هستند.» این نکته را هم یونس عرب، دبیر انجمن تالاسمی به هممیهن میگوید و درباره تامین دارو این بیماران بیان میکند: «تولید داخل جوابگوی نیاز بیماران نیست و حدود ۱۰ درصد نیاز بیماران است. بر این اساس، سازمان غذا و دارو ۲ میلیون ویال دسفرال برای واردات فوریتی اعلام نیاز کرده است. این درحالیاست که با وجود کمبود تولید داخل، برخی بیماران هم مقاوم به درمان با برند ایرانی هستند و نمیتوانند از آن استفاده کنند.» به گفته عرب، بیماران تالاسمی حداقل ۱۰ میلیون آمپول در سال نیاز دارند، اما در سال ۱۴۰۰ فقط ۵/۱ میلیون آمپول به آنها رسیده و این عدد برای امسال هنوز جمعآوری نشده است.
او درباره اینکه وضعیت کودکان تالاسمی به دلیل این کمبودها در حال حاضر چگونه است، میگوید: «۶ هزار کودک تالاسمی زیر ۱۸ سال داریم که به مانند افراد بزرگسال، دارو بهدرستی در اختیار آنها هم قرار نمیگیرد. بخش زیادی از آنها در بخش جنوبی کشور از جمله سیستان و بلوچستان، خوزستان، هرمزگان و جنوب ساکن هستند و به دلیل دسترسی نداشتن به دارو فوت میکنند. به دلیل کمبودهای دارویی مرگ و میر بیماران تالاسمی به شدت افزایش پیدا کرده و آمار آسیب ناشی از قطع دسترسی بیماران به داروهای مورد نیازشان هم صعودی است.»
عرب با اشاره به آسیب جدی تحریمها به بیماران مبتلا به تالاسمی، میگوید: «شرکت سوئیسی این دارو را به صورت مستقیم به ما نمیدهد. حتی از طریق غیرمستقیم هم این امکان برای ما فراهم نشده که طی ۲ سال گذشته دارو را به اندازه نیاز بیماران تامین کنیم. در یک مورد حتی دولت ایران پول را به حساب شرکت سوئیسی واریز کرد، اما بعد از ۸ ماه نامه زدند که پول را پس میدهیم. این درحالیاست که مواد اولیه دسفرال هم تمام وارداتی است و تامین مواد اولیه هم به دلیل تحریمها با مشکلاتی مواجه میشود.»
عرب درباره فروش این دارو در بازار سیاه میگوید: «هزینه دسفرال به صورت دولتی برای مصرف یک ماهه هر بیمار ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان است، اما در بازار آزاد این مبلغ به ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان هم میرسد. البته فروش دستفرال در بازار آزاد و قاچاق به هیچ عنوان مورد تایید نیست، چون قطعا شرایط نگهداری و زنجیره سرد آنها رعایت نشده یا ممکن است داروی تقلبی باشد. داروی تقلبی، معضل جهانی است و حتی ممکن است به صورت قانونی هم این مشکل به وجود بیاید. مثال آن هم دسفرالهایی است که سال گذشته از سوی یک شرکت دارویی به صورت فوریتی تامین و وارد شد، اما تقلبی از آب درآمد و به سرعت جمعآوری شدند. خرید دسفرال از بازار آزاد بهویژه برای کودکان که آسیبپذیرتر هستند، بسیار خطرناک است.»
او درباره اینکه آیا دسفرالهای تامین شده از داروخانهها به بازار آزاد نشت میشود هم میگوید: «ما هم دراینباره چیزهایی میشنویم که برخی داروخانهها همین مقدار کم دارو را در اختیار بیماران قرار نمیدهند و آنها را در بازار آزاد میفروشند، اما هنوز چنین چیزی برای ما اثبات نشده تا با آن برخورد کنیم.»
بدون دارو، صندوق حمایت نمیکند
البته روزی هم که خبر راهاندازی صندوق بیماریهای خاص و صعبالعلاج منتشر شد، امید بسیاری از خانوادهها به جبران بخشی از هزینههای درمانی فرزندانشان بود. اما پیگیریهای هممیهن نشان میدهد که در نبود و کمبود دارو، حمایتی هم از سوی این صندوق شکل نخواهد گرفت. مهدی ناصحی، رئیس بیمه سلامت دراینباره توضیح میدهد: «مسئله تامین دارو به سازمان غذا و دارو برمیگردد، اما تا زمانی که بیمار دارویی خریداری نکرده باشد که ما نمیتوانیم هزینه حمایتی به او پرداخت کنیم. باید خرید دارو داشته باشند که مورد حمایت قرار بگیرند.» او درباره آمار کودکان با بیماریهای خاص که تحت پوشش این صندوق هستند هم بیان میکند: «هنوز این تفکیک سنی انجام نشده است.»
سیاست منجر به تولید بیکیفیت
«نکته کلی درباره تفاوت داروهای کودکان با بزرگسالان، تفاوت فیزیولوژیکی بدن کودکان است و اینکه جامعه و فرهنگ نسبت به بیماریهای کودکانه و درمان آن حساسیت بیشتری دارند.» این نکته را مجتبی بوربور، نایبرئیس اتحادیه واردکنندگان دارو اعلام میکند و درباره اینکه آیا در تامین داروی بیماریهای خاص کودکان، مشکلات و کمبودهای جهانی وجود دارد، میگوید: «کمبود جهانی درباره داروهای گروه کودکان نداریم و درباره واردات داروهای کودکان هم گروه خاصی را در نظر نگرفتهاند. تعدادی از آنتیبیوتیکها و مکملها وارد میشوند، داروهای تخصصی فاکتورهای خونی و پیوندی هم جزو داروهای وارداتی هستند.
برخی داروها هم مشترک بین بزرگسالان و کودکان است، مثل قلم انسولین که برای همه گروههای سنی استفاده میشود. با توجه به اینکه در داروهای بزرگسالان، داروهای اورجینال و ژنریک (تولید داخل یا خارج از کشور) تفاوت دارند، درباره داروهای کودکان هم این تفاوت در نوع برند که منجر به تفاوت کیفی و مطالعات عمیقتر هست، وجود دارد.»
او در پاسخ به این سوال که چرا برخی داروهای تامینشده برای کودکان کیفیت لازم را ندارند و همین مسئله منجر به تشدید کمبودها به دلیل استقبال نشدن از سوی خانوادهها در خرید برخی برندهای موجود است، عنوان میکند: «مسئله کیفیت در حوزه داروهای تولید داخل، این نیست که محدود به داروهای گروه کودکان، اطفال، بزرگسالان و سالمندان باشد، اما بهطورکلی اینطور به نظر میرسد که این روزها از نظر کیفیت بنا به دلایل مختلف، مقداری بیمهری صورت گرفته است.
درحالیکه باید توجه بیشتری به کیفیت داروهای تامینشده صورت بگیرد. در حال حاضر نیاز به تامین از نظر کمی در اولویت قرار گرفته و اهمیت بیشتری پیدا کرده است، به همین دلیل مشکل کیفیت درباره برخی محصولات تولید داخل را شاهد هستیم.»
بوربور درباره عوارض داروهای بیکیفیت یا کمکیفیت بهویژه برای کودکان هم توضیح میدهد: «قطعا اگر دارویی بیکیفیت یا کمکیفیت باشد، منجر به اختلال یا شکست در درمان خواهد بود و عوارضی را هم در پی دارد. همچنین میتواند پیچیدگیهای درمانی جدیدی را ایجاد کند. بهطورکلی درباره هر چیزی در حوزه دارو یا هر مقوله دیگری اگر تکلیف آن با نظام کیفیت مشخص نشود، عوارض و مشکلات خود را در ادامه خواهد داشت.»
نایبرئیس اتحادیه واردکنندگان دارو درباره چالشهای اقتصادی و مشکلاتی که منجر به تامین نشدن دارو برای کودکان میشود، بیان میکند: «مسئله قیمت نیست، ما میتوانیم به راحتی داروهای اطفال و بزرگسالان را با قیمت مناسب حتی از منبع اروپایی تامین کنیم و مشکلی هم دراینباره نداریم. بهویژه اینکه اکنون ارز نیمایی شده و تامین دارو میتواند راحتتر از گذشته صورت بگیرد. اما با توجه به سیاست «حمایت سنگین از تولید داخل» که به نظر میرسد مفهوم آن بیشتر «حمایت به هر قیمتی از تولید داخل است!»، تامین دارو در کشور با مشکلاتی مواجه شده است. این سیاست، اشتباه است که در هر شرایطی حمایت از تولید داخل اولویت باشد، بهویژه اینکه در برخی محصولات حتی تولید واقعی هم وجود ندارد.»