عصر ایران؛ مجله تصویری سلاح - امروزه فناوری هواگردهای بدون سرنشین یا پهپاد یک جزء کلیدی در میدان نبرد محسوب می شود و با سرعتی چشمگیر در حال پیشرفت است. بسیاری بر این باورند که تا رسیدن روزی که نیازی به حضور انسان ها در میدان جنگ نباشد، دیگر فقط مساله زمان مطرح است.
شاید این گونه به نظر برسد که هواگردهای بدون سرنشین مانند پهپادهای نظامی، فناوری جدیدی است، اما باید به این نکته اشاره داشت که آمریکا برای نخستین بار بیش از 100 سال پیش یک هواگرد بدون سرنشین را به پرواز درآورد. این بمب پرنده به نام "کترینگ باگ" (Kettering Bug) شناخته می شد.
توسعه چنین ماشینی در جنگ جهانی اول آغاز شد، زمانی که ارتش آمریکا از مخترع آمریکایی چارلز کترینگ (Charles Kettering) خواست تا یک بمب پرنده را طراحی کند، سلاحی که بتواند بدون خلبان پرواز کند. کمی بیش از یک دهه پس از نخستین پرواز انسان، جنگ جهانی اول میزبان یک رقابت تسلیحاتی بزرگ هوایی شده بود. در این میان، آلمان و برتانیا جهش های بزرگی در طراحی هواپیما طی تنها چهار سال داشتند.
زمانی که جنگ جهانی اول آغاز شد، نبرد هوایی بین هواپیماهای شناسایی بود که خدمه آنها به معنای واقعی کلمه اشیا را به سمت یکدیگر پرتاب می کردند و سرعتی بیش از 70 مایل بر ساعت (112 کیلومتر بر ساعت) نداشتند. در پایان جنگ جهانی اول، هواپیماهای جنگنده اختصاصی معرفی شده بودند و توانایی پرواز با سرعت 150 مایل بر ساعت (241 کیلومتر بر ساعت) را داشتند. این در شرایطی بود که چندین مسلسل که برای شلیک با پروانه هواپیما هماهنگ شده بودند را نیز حمل می کردند.
آمریکا شاید چنین پیشرفت چشمگیری در آن زمان نداشت، اما آنها نیز با معرفی هواگرد بدون سرنشین خود تقریبا چیزی به همان اندازه تاثیرگذار خلق کردند.
کترینگ باگ شبیه یک هواپیمای نسبتا معمولی به نظر می رسد، اما در واقع یک بمب پرنده است و به نوعی پیشگامی برای موشک کروز مدرن محسوب می شود.
چارلر کترینگ قبلا شرکت آزمایشگاه های مهندسی دیتون (Dayton Engineering Laboratories) که بیشتر به نام دلکو (Delco) شناخته می شود را تاسیس کرده بود. دلکو یک تولیدکننده پیشرو در زمینه سامانه های الکترونیکی در خودرو بود و در نهایت توسط شرکت جنرال موتورز خریداری شد.
پس از ورود آمریکا به جنگ جهانی اول در سال 1917، نبوغ چارلز کترینگ نیز بکار گرفته شد.
وظیفه طراحی یک بمب پرنده با قابلیت اصابت به هدفی در فاصله 40 مایلی (64 کیلومتر) به کترینگ سپرده شد. اُرویل رایت (Orville Wright)، فردی که اعتبار نخستین پرواز سرنشیندار تاریخ را کسب کرده بود، مشاور این پروژه بود. افزون بر این، المر امبروز اسپری (Elmer Ambrose Sperry) در طراحی سامانه هدایت این بمب پرنده همکاری می کرد. اسپری بنیانگذار شرکت اسپری (Sperry Corporation) بود که در زمینه الکترونیک و ابزارآلات هوانوردی پیشگام بود.
آنچه این گروه ایجاد کرد یک هواپیمای کوچک دو بال به طول 3.8 متر با فاصله دو نوک بال 4.5 متر بود. بال ها از مقوا ساخته شده بودند و در شرایطی که بدنه از چوب و پاپیه ماشه ساخته شده بود. یک پیشرانه چهار سیلندر که توانایی تولید 40 اسب بخار نیرو را داشت امکان پرواز با سرعت کروز 50 مایل بر ساعت (80 کیلومتر بر ساعت) را فراهم می کرد. در مجموع، این بمب پرنده 530 پوند (240 کیلوگرم) وزن داشت که شامل 180 پوند (81 کیلوگرم) مواد منفجره می شد.
کترینگ باگ با کمک یک سامانه دالی اند ترک (Dolly-and-track system) پرتاب می شد. زمانی که در هوا قرار می گرفت، کترینگ باگ با استفاده از یک سامانه پنوماتیک و الکتریکی با همراهی یک ژیروسکوپ و ارتفاع سنج به سمت هدف هدایت می شد.
پیش از پرتاب، اپراتورهای کترینگ باگ سرعت باد، جهت آن و فاصله از هدف را تعیین می کردند. پس از مشخص شدن این موارد، آنها تعداد دفعاتی که پیشرانه در مسیر خود به سمت هدف چرخش می کند را محاسبه می کردند. پس از تکمیل چرخش های از پیش تعیین شده، پیشرانه خاموش شده و بال ها جدا می شدند و بدنه پر از مواد منفجره با کمک نیروی گرانش به سمت سطح زمین سقوط می کرد.
در تئوری، این بسیار موثرتر از گلوله های توپخانه بود که مواد منفجره کمتر را در فاصله کوتاهتری حمل می کردند.
اگرچه قابلیت های کترینگ باگ روی کاغذ فوق العاده بود، اما هرگز خدمت در نیروی نظامی را تجربه نکرد. جای شگفتی نداشت که پیچیدگی کترینگ باگ به معنای غیر قابل اعتماد بودن آن بود.
یک نمونه اولیه از این بمب پرنده در اواخر جنگ جهانی اول آماده شد و نخستین پرواز در دوم اکتبر 1918 انجام شد. پس از پرتاب، دماغه کترینگ باگ به سمت بالا رفت و این هواگرد دچار واماندگی شده و سقوط کرد. در آزمایش های بعدی، کترینگ باگ در چندین مورد عملکرد خوبی داشت، اما این برای آن که به عنوان یک سلاح آماده برای جنگ در نظر گرفته شود، کافی نبود.
در مسیر رسیدن به هدف، کترینگ باگ از فراز خطوط نیروهای خودی عبور می کرد. غیر قابل اعتماد بودن هواگردی که 81 کیلوگرم مواد منفجره را حمل می کرد و خطر سقوط آن روی نیروهای خودی، ایدهآل نبود. در مجموع 45 کترینگ باگ ساخته شد و پژوهش در مورد این بمب پرنده تا اوایل دهه 1920 ادامه یافت.
اگرچه امروز بسیار ابتدایی به نظر می رسد، اما کترینگ باگ نقطه عطف مهمی در زمینه جنگ و هوانوردی محسوب می شود. در حقیقت، پروژه این هواگرد کوچک تا زمان جنگ جهانی دوم به صورت محرمانه باقی مانده بود.
یک کپی اندازه کامل از کترینگ باگ در موزه ملی نیروی هوایی آمریکا در دیتون، اوهایو قرار دارد.