اعتماد نوشت: پدر ایمان ولدبیگی گفت: « در پرسنل دادسرا به من میگفتند، افراد زیادی هستند که مانند ایمان، یک ماه و دو ماه و گاهی اوقات چند ماه مفقود شده بودند، اما ناگهان پیدا شدند.
ماجرای گم شدن فرزند یک پدر نگران که ردپای فرزندش در زندانها، اورژانسها، بازداشتگاهها و...وجود ندارد، این روزها باعث بروز دغدغههای فراوانی برای خانوادهاش شده است.
از ۹آذر ماه ۱۴۰۱ که «ایمان ولدبیگی فرزند مجتبی»ساکن تهران برای حضور در محل کارش از خانه خارج شده است تا به امروز که بیش از ۱۰۰ روز از آن تاریخ گذشته، به خانه بازنگشته است. پدر پیر ایمان که هم در زمان رژیم شاه زندانی سیاسی بوده و هم در ایام جنگ برای دفاع از کشور راهی جبهههای جنگ شده در گفتوگو با «اعتماد» در پاسخ به این پرسش که در این مراجعات به نهادهای مسوول پاسخی دریافت کردهاید؟ میگوید: «طی بیش از ۱۰۰ روز گذشته یک پایم در دادگاهها و دادسراها بوده و یک پایم پزشکی قانونی و زندانها و بازداشتگاهها، اما نشانهای از ایمان پیدا نکردهام. دیگر رویم نمیشود در چشم مادر ایمان نگاه کنم.»
او در ادامه میگوید:«پرسنل دادسرا به من میگفتند، افراد زیادی هستند که مانند ایمان، یک ماه و دو ماه و گاهی اوقات چند ماه مفقود شده بودند، اما ناگهان پیدا شدند. خود پرسنل دادسراها به من میگفتند، نمونههایی مانند ایمان من بسیار زیاد هستند و تعداد گمشدههای پاییز بالاست.»
آقا مجتبی که در نگاهش اضطراب و نگرانی موج میزند و در عین حال هنوز امیدش را کامل از دست نداده است، میگوید: «مدتی قبل، برادرم به من گفت که با «اعتماد» تماس بگیرم و موضوع را رسانهای کنم، به هر حال این پسر ممکن است جایی دستگیر شده باشد. نمیشود ناگهان یک پسر۴۲ ساله گم شود و هیچ نشانهای از او باقی نباشد.»
از آقا مجتبی میپرسم چرا اینقدر مطمئنید که ایمان در تجمعات اعتراضی حاضر بوده؟ آیا عکس و تصویری از حضور او در تجمعات دارید؟ میگوید: « نه والله، اما ایمان هر شب روبه روی من مینشست و درباره مطالباتش صحبت میکرد. میگفت در فلان خیابان به صورت مسالمتآمیز حضور داشته است. ایمان حتی جزییات حضورش در تجمعات را برای من تعریف میکرد.»گفتنی است هرچند مجتبی ولدبیگی سندی درباره ارتباط گم شدن ایمان با حضور در تجمعات ندارد، اما با توجه به اینکه پسرش ایمان در روزهای منتهی به دستگیریاش ادعا میکرده در تجمعات اعتراضی حاضر بوده، خانوادهاش به یک چنین نتیجهای رسیدهاند.
واقع آن است درد خانوادههایی که فرزندانشان پس از رخدادهای اخیر، مفقود شدهاند، غیر قابل بیان است. عدم آگاهی از اینکه آیا فرزندشان زنده است یا زندانی و... است؟دچار آدمربایی شده؟ و... باعث میشود تا این دست از خانوادهها در یک بیم و اضطراب پایانناپذیر قرار بگیرند.
روایت مجتبی ولدبیگی پدر پیر ایمان، روایت شماری از خانوادههاست که این روزها به دنبال خبر و نشانهای از عزیزانشان، نهادها، دادگاهها، مراکز پزشکی قانونی، اورژانسها و...را گز میکنند، بدون اینکه نشانهای از پارههای جگر خود بیابند. شاید زمان آن رسیده باشد که پرونده این خانوادهها به صورت ویژه در دستور کار مسوولان قضایی و امنیتی قرار بگیرد تا شاید پاسخی برای پرسشهای بیشمار خانوادهها پیدا شود.