عصر ایران؛ مهرداد خدیر- دوست نازنینی دیروز تماس گرفت و پرسید: برنامۀ «فوتبال برتر» دوشنبه شب و مناظرۀ حسین قربانزاده رییس سازمان خصوصیسازی با علی فتحالله زاده مدیر عامل و پرویز مظلومی عضو هیأت مدیرۀ باشگاه استقلال را دیدید؟ در پاسخ گفتم بله تا آخر. با این که تازه از راه رسیده و خستۀ جاده بودم و برنامه هم تا پاسی از نیمه شب ادامه داشت.
جالب این که هم زمان شبکۀ ایراناینترنشنال هم به همین موضوع میپرداخت با این تفاوت که میهمان حضوری نداشت و چون از لندن به واشنگتن کوچیدهاند مزدک میرزایی به عنوان کارشناس میهمان و از راه دور شرکت داشت. البته بر اساس صحبتهای برنامۀ فوتبال برتر میتوانند یک برنامۀ دیگر بسازند و نقد کنند.
آن دوست گفت: حالا که دیدید حق با که بود؟ پاسخ دادم: به لحاظ نکات مالی و از منظر عملیات حسابرسی و به مثابۀ مقدمۀ بورسی بیتردید با آقای قربانزاده رییس سازمان خصوصی سازی اما شکل ادارۀ فوتبال در باشگاه هایی که درآمدزایی ندارند و در غیاب حق پخش تلویزیونی تاکنون همینگونه بوده و کسی هم بر اینان خرده نمیگرفته و چون مدیریت فوتبال دولتی جنبۀ امنیتی هم دارد خاطرشان آسوده بوده صمن این که مسؤولیت عملکرد با منصوبکنندگان مدیر عامل است و مسؤولیت آنها با وزیر ورزش. دربارۀ فتحالله زاده میتوان گفت حدس میزده موضوع آن قدر حساس است و کلاف، آن چنان سردرگم که دولت رییسی ریسک نمیکند و ناگزیرند با استحضارها و استظهارهایی که او دارد با او کار کنند چرا که قبلی که سردار هم بود گریبان صدا وسیما را گرفته و حق پخش را مطالبه کرده بود. او هم البته به خطا می پنداشت که به خاطر دست بالای نظامیان در دولت رییسی زور او میچربد ولی از پس دریافت حق پخشی که به آن مثل چاه نفت هزار میلیاردی مینگریست برنیامد و رفت یا کنار گذاشته شد.
پرسش اصلی آن دوست اما دربارۀ محمد حسین میثاقی بود. اجرای او چگونه بود؟ پاسخ دادم: استاندارد و درست. اصلا اولین بار بود که از هیچ یک از رفتار و گفتار او حرص نخوردیم چون به موقع دخالت و به جا در غالب مواقع سکوت میکرد و شاید تنها لحن او دراصرار بر این که اسناد را بفرستید قدری آزارنده بود وحتی جای قرار گرفتن او که در وسط ننشسته بود درست بود چون قربانزاده را در کانون میدیدیدم. نیاز به سند خواستن نبود. همین که پرسش اصلی هواداران را پیگیری کند کافی بود. این که مگر سازمان خصوصیسازی پول نداده بود تا طلب استراماچونی را بپردازید تا بتوانید مجوز حرفهای ای.اف. سی را بگیرید؟ چرا به جای آن پرداخت طلب خودتان را برداشتید یا مطالبات بازیکنان را پرداختید و استراماچونی را به تأخیر انداختید؟
سؤال بعدی قابل حدس بود. پس با این اوصاف چرا دربارۀ او ننوشتم؟ چون جانشین عادل فردوسیپور شده و قبلا او را نقد کردهایم و نواختهایم و تاختهایم؟
نه! اتفاقا بنای نوشتن در میان بود اما چون یکی از تارنماهای پر بینندۀ ورزشی به ویژگیهای مثبت این برنامه - که پس از سالها تداعی کنندۀ 90 بود- پرداخت- - قدری تأخیر میتوانست مفیدتر باشد تا ببینیم تهدید کدام یک از طرفین عملی میشود؟ قربانزاده از سازمان خصوصیسازی میرود یا فتحالله زاده از باشگاه و با رفتن آن و این آیا مشکلی حل میشود و امکان بازگشت استقلال به سهمیۀ آسیا فراهم خواهد شد؟
عملکرد درست میثاقی به خاطر آن بود که بار دفاع از صدا وسیما دربارۀ امتناع از حق پخش تلویزیونی بر دوش او نبود چون یک طرف رییس سازمان خصوصیسازی بود؛ مقامی دولتی که ملاحظات را میداند و در برنامۀ قبل هم پیشبینی کرده بود واگذاری سرخابیها شدنی نیست چون شرط مالی کافی نیست و بر «اهلیت» هم تأکید دارند و هر چند نگفت اما میدانیم اهلیت یعنی به صرف این کسی پول می آورد ولو بیش از مبلغ اولیه باشگاهها را واگذار نمیکردند چون باید اهلیت شخص (یعنی مورد تأیید دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی) ثابت شود.
آن طرف هم فتح الله زاده نشسته که اگر قرار بود پیگیر حق پخش تلویزیونی باشد جای سردار آجورلو نمی نشست و علت برکناری قبلی و آمدن او همین مطالبه و احتمالا این قول بود که دور این طلب یا توقع خط میکشد و از جاهای دیگر تأمین میکند اما کسانی که او میشناخته و بی حساب و کتاب پول میدادند تغییر کرده بودند و با عرضۀ سهام در فرابورس و ورود خصوصیسازی نهادها دست به عصا شده بودند و این همان نکته ای بود که حاجی ترانسفر در محاسبات نیاورد اما در مباحثات آورد!
فرد دیگر هم پرویز مظلومی بود که تعطیل تر از آن بود که نظر خاصی بدهد و امضایی می کرده و اختیاری میداده و حقوق میگرفته! گاهی ماشینی و از این دست.
با این اوصاف، میثاقی کار چندان مشکلی نداشت و با خاطری آسوده اجرا کرد اما خوب بود. و اتفاقا همین که حضور او زیاد حس نمی شد خوب بود ضمن این که برنامه را حالا با او می شناسیم و نمی شود شب های بد را به او نسبت دهیم و خوب را نه. اصلا مگر از اجرای او ایراد گرفتهایم؟ هر بار که نقد کردهایم به خاطر این بوده که این سنت جا نیفتد که زیرپای یکی را به خاطر استقلال و نه گفتن خالی کنند و دیگری به صرف هماهنگی و در مدار بودن جای او بنشیند و دیدیم این انتظار گزاف نبود و در بیبیسی چگونه پشت همکار خود ایستادند.
برنامۀ دوشنبه 14 فروردنی 1402 بسیار قابل تأمل و از جهت اعداد و ارقام تکاندهنده بود و بیشتر از این حیث که نشان داد بر سر باشگاهی چون استقلال چه آمده و تا بر این سخن مشهور (که قربانزاده هم تکرار میکند) درنگ کنیم که اگر شنزار را هم به دست دولت بدهیم شن، کم میآید!
اغراق نیست اگر گفته شود شب سختی بود نه به خاطر این که حق با این بود و با آن نه. از این جهت که مالکیت دولتی با چاشنی نگاه امنیتی به موضوعات مدیریتی و از منظر قدرتچه کرده با سرمایههای اجتماعی و با برندها و با پول مردم و البته که فوتبال تنها عرصه نیست. منتها در این باره میتوانند حرف بزنند و در موارد دیگر نه.
این اشارات اما به معنی آن نیست که آنچه را قبلا دربارۀ محمد حسین میثاقی نوشته بودم پس بگیرم یا سختمان باشد تا بنویسیم دوشنبه شب و در واقع بامداد سه شنبه خوب بوده است. اصلا بگذارید بگوییم خیلی خوب.
این اتفاق اما چرا رخ داد؟ چون صحبت از اعداد و ارقام بود نه توهمات و هدف شفاف سازی بود و امر مقدس در میان نبود.
تصور کنید برنامۀ دیگری باشد و یک معلم باتجربه یا سخنگوی تشکل صنفی فرهنگیان را بیاورند و آن طرف هم وزیر رفتۀ آموزش و پرورش رابنشانند و مجری هم برنامۀ پیشنهادی در آبان و آذر 1400 را بگذارد وسط و ارزیابی کنند ببینند چه قدر توهم بوده و چقدر واقعیت.
میثاقی خوب بود و اطلاعات مفیدی رد و بدل شد اما از دو مطالبۀ اصلی نباید غافل شد: اول این که پرسپولیس و استقلال واقعا واگذار شوند و سهامداران اعضای مجمع را و آنان اعضای هیأت مدیره و ایشان هم مدیر عامل را برگزینند و اهلیت به معنی صلاحیت عمومی باشد وگرنه با نگاه خاص اهلتر از همه همین حاجی ترانسفر خودمان است و مطالبۀ دوم حق پخش تلویزیونی است و اگر آجورلو بود شب سختی را برای مجری رقم میزد چون احتمالا ناچار بود برای حفظ موقعیت از سازمان متبوع دفاع کند و آن موقع دیگر این گونه داوری نمیشد. تا این اتفاق نیفتاده مطالبۀ اصلی و فراتر از این دو البته انتخابات آزاد و رقابتی است تا دولتی که بر سر کار میآید نگاهی تخصصیتر داشته باشد. چون هرقدر هم ما با سیاست کار نداشته باشیم سیاست با ما کار دارد و در فوتبال هم خود را نشان میدهد.