۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۸۷۵۰۹
تعداد نظرات: ۱۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۲ - ۰۲-۰۲-۱۴۰۲
کد ۸۸۷۵۰۹
انتشار: ۱۳:۲۲ - ۰۲-۰۲-۱۴۰۲

عید فطر ایرانیان در دو سفرنامۀ دورۀ صفوی/ شاه، پیش‌بند می‌بست و برای فقرا پلو می‌کشید

عید فطر ایرانیان در دو سفرنامۀ دورۀ صفوی/ شاه، پیش‌بند می‌بست و برای فقرا پلو می‌کشید
«بازار بسته است و هیچ داد و ستد نمی‌کنند و سه روز متوالی جشن می‌گیرند. در این سه روز شیپورها و نقاره هاو سرناها از صدا نمی‌افتند.» - از سفرنامۀ یویچ کاتوف روسی

    عصر ایران؛ مهرداد خدیر-  پس از مدت‌ها سراغ پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد خود با موضوع «سفرنامه‌های دورۀ صفوی» رفتم تا بخشی را که به انعکاس اعیاد و جشن‌های ایرانیان در آن دوران در سفرنامه‌ها اختصاص دارد و مربوط به عید فطر است نقل کنم و به این بهانه غباری هم از آن بزدایم!

    هر چند جشن‌های ملی و اختصاصا ایرانی چون چراغان و آتش‌بازی، آب‌پاشان، جشن جمعه، جشن گل‌سرخ و عید نوروز بیشتر مورد توجه سفرنامه‌نویسان خارجی بوده اما از اعیاد دینی چون فطر و غدیر نیز غافل نبوده‌‌اند و اشتراک مسلمانان در عید فطر و ایرانی شدن غدیر هم برای آنان جالب بوده است.

    در زیر اشارات دو سفرنامه، یکی پیِترو دِلاواله جهان‌گرد ایتالیایی (‌با ترجمه شعاع‌الدین شفا) و دیگری فدوت آفاناس یویچ کاتوف - روس - به نوع برگزاری عید فطر در دورۀ صفوی را می‌آورم. دومی در ایران به همت محمد صادق همایون‌فرد در سال 1356 به پارسی برگردانده شد.


  دلاواله می‌نویسد: «شنبه 22 سپتامبر، اولین روز بایرام (‌ترک‌ها به عید می‌گویند بایرام) یعنی عید بزرگ مسلمانان بود (عید فطر) و شاه برای انجام مراسم دعا به مقبرۀ شاه صفی رفت. تزیینات این آرامگاه را که قبلا به مناسبت انتقال استخوان‌ها یا به جهات دیگر برداشته بودند، به طور کامل بر سر جاهای اولیه قرار داده‌اند. شاه پس از دعا به آشپزخانه رفت، پیش‌بندی به کمر بست و با دستِ خود برای مستمندان پلو کشید.» در متن نیامده دقیقا مراد او کدام پادشاه صفوی بوده  ولی با توجه به زمان سفر و با توجه به تمرکز بر شاه عباس احتمالا این اشاره متوجه اوست. (شاه عباس اول ملقب به کبیر از 995 تا 1038 به مدت 43 سال و دومی از 1052 تا 1077 به مدت 23 سال  سلطنت کردند.)

    آنچه در سفرنامۀ کاتوف روسی آمده هم جذاب است. البته او اطلاعی از گردش سال قمری و ثابت نبودن ماه رمضان و عید فطر نداشته و خیال می‌کرده ماه رمضان مثل همان سال همیشه در ماه ژوییه است:

    «‌در ماه ژوییه، روزه می‌گیرند. یعنی هیچ‌کس در روز هیچ چیز نمی‌خورد و نمی‌آشامد. به محض این که آفتاب غروب می‌کند اما همه شروع می‌کنند به خوردن و آشامیدن و در میدان به رقص و تفریح می‌پردازند و نمایش‌های گوناگون انجام می‌دهند. همۀ شب‌، شمع‌ها و پیه‌سوزها و چراغ‌دان‌ها روشن است. روزه گرفتن برای آنها اجباری نیست و هر که تمایل دارد روزه می‌گیرد. کسی که مایل نباشد، نمی‌گیرد. سالی یک‌بار است و نظامیان در حال خدمت هم روزه نمی‌گیرند. وقتی ماه سپری شود و هلال ماه‌نو را در آسمان ببینند، عید است. عید رمضان یا فطر. در این روز خوردن و نوشیدن آزاد می‌شود و مردم به جوش و خروش می‌افتند. در شب عید، مردم سراسر شب بیدارند و شب با شیپور و سرنا زدن و نقاره کوفتن می‌گذرد و دکان‌ها و بازار و قهوه‌خانه‌ها با شمع‌ها نورانی می‌شود. در میدان‌ها هم پای‌کوبی و دست‌افشانی می‌کنند و نمایش‌های گوناگون ترتیب می‌دهند. تخم‌مرغ قرمز می‌خورند و به هم عیدی می‌دهند و دست هم را می‌بوسند. در این روز بازار بسته است و هیچ داد‌و‌ستد نمی‌کنند و سه روز متوالی جشن می‌گیرند. در این سه روز شیپورها و نقاره‌ها و سُرناها از صدا نمی‌افتند.»

     هر دو سفرنامه‌نویس البته با مراسم عید فطر بهتر کنار می‌آیند تا آیین های خاص عید قربان و خصوصا صحنه‌های بریدن سرِ شترها و یکی به این نکته اشاره می‌کند که بر خلاف عید دیگر (‌اشاره به غدیر) که ترک‌ها (عثمانی‌ها) قبول ندارند این عید (فطر) را در میان ترک‌ها (‌عثمانی‌ها) هم دیده‌اند و یادآور می‌شود از شباهت برگزاری عید فطر در ایران و عثمانی و اختلاف بر سر دیگری دریافته چرا از یک طرف اعتقادات مشترک دارند و از جانب دیگر ایران وعثمانی سال‌های طولانی را با جنگ، پشت سر گذاشته‌اند و همچنان (‌در زمان نوشتن سفرنامه‌ها) ادامه دارد.

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۴
در انتظار بررسی: ۶
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
3
20
...به محض این که آفتاب غروب می‌کند اما همه شروع می‌کنند به خوردن و آشامیدن و در میدان به رقص و تفریح می‌پردازند، و نمایش‌های گوناگون انجام می‌دهند...
...روزه گرفتن برای آنها اجباری نیست و هر که تمایل دارد روزه می گیرد. کسی که مایل نباشد، نمی‌گیرد...
...در میدان‌ها هم پای‌کوبی و دست‌افشانی می‌کنند. نمایش‌های گوناگون ترتیب می‌دهند. تخم مرغ قرمز می‌خورند و به هم عیدی می‌دهند و دست هم را می‌بوسند...

تا یاد گیرند اولی الالباب
زیاده عرضی نیست!
رضا
Germany
۱۵:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
3
5
منظور از شعاع الدین همان دکتر شجاع الدین شفا است که زمانی رئیس کتابخانه ملی مرکزی تهران هم بوده؟ تغییر اسم یا شیطنت تایپی؟
عصر ایران

سلام. نه. شعاع‌الدین شفا همان شجاع‌الدین شفا نیست و شیطنت تایپی هم در کار نبوده است و نمی‌دانستیم چنین شیطنتی هم وجود دارد!


شجاع‌الدین همان چهره فرهنگی دربار پهلوی است که به احتمال زیاد کتاب‌های شاه را نوشته است. شعاع‌الدین آخرین سفیر ایران در ایتالیا در رژیم پهلوی است که با زبان و ادبیات ایتالیایی کاملا آشنا بود و سفرنامه جهان‌گرد ایتالیایی را ترجمه کرده و از سفرنامه های مشهور به حساب می‌آید.

پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
جناب خدیر، شما بهتر می‌دانید که دکتر شفا یا همان شجاع‌الدین شفا با دین مشکل داشت و هیچ گرایش دینی نداشت در حالی که شاه در آن سه کتاب و به خصوص اولی (‌ماموریت برای وطنم) از علایق دینی می‌گوید و حتی این که نظرکرده است و حضرت عباس او را نجات داده و از این دست ادعاها. این دو تا با هم چه جوری جور درمی‌آید؟
عصر ایران

طبعا اطلاعات اولیه را از شاه دریافت کرده و بعد کتاب را سامان داده. شاه خاطرات را گفته یا نوشته و کتاب بر اساس آنها سامان داده شده. فرض قوی این است که سه کتابی که شاه درباره گذشته و حال و آینده نوشته بود به قلم شجاع‌الدین شفاست ولی این به معنی آن نیست که بر اساس باورهای خود نوشته بلکه مواد خام و ایده ها از شاه است و نثر و شکل و شمایل ادبی و نوشتاری از شفا یا هر کس دیگر که نهایی کرده.

رضا
| Germany |
۲۱:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
جناب خدیر، منظورم از شیطنت تایپی احتمالی این بوده فکر کردم چون شجاع الدین شفا با اسلام کمی زاویه داشت و شاید نامش مجاز نیست که عمومی شود، خواستید با جابجائی ج با ع تحریمش را دور بزنید تا دردسری برای شما درست نشود. حالا سرچ میکنم ببینم اون شعاالدین که اولین بار نامش را میبینم وجود خارجی هم داشته یا نه؟ سلامت باشید! از دو سوم قسمت های کامنت قبلی ام که حذف کردید هم خسته نباشید!
ناشناس
Switzerland
۱۷:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
11
14
متأسفانه در سالهای دور ( دوران پهلوی) و نزدیک بسیاری صفوی را کوبیدند، جای خوشبختی هست که شما از صفوی گفتید...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
0
9
ممنون. هم با دو سفرنامه آشنا شدم و هم با شجاع الدین و شعاع الدین شفا و هم دیدگاه شما درباره این که کتاب ها را کی نوشته بود. البته اگر یک انگلیسی سفرنامه نوشته بود می دانست که چرا ایران و عثمانی سال ها در جنگ بودند. اطلاعات انگلیسی ها از منطقه از روس ها و ایتالیایی ها بیشتر بوده
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
24
10
صفویان منفور ترین دوران حکومتی ایران هستند
پاسخ ها
ناشناس
| Switzerland |
۱۸:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۳
جالب شد، صفویان منفور هستند، قاجار منفور هست، افشاریان منفور هستند، سلجوقیان منفور هستند، غزنویان منفور هستند، سامانیان هم که در ماوراءالنهر و سمرقند و بلخ بودند و طاهریان هم همینطور و افاغنه کلا مدعی هستند، بدتر از همه خلفای عباسی .... البته زندیه هم که نه شاه بودند و نه حکومت مقتدر و شاه 3 ماهه هم داشتند. حالا این وسط تکلیف ما چیه؟ محبوب کیه؟ چند سال عقب بریم برسیم به عشق و عاشقی!
معلم ناامید
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۵:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۴
از اونا بدتر قطعا دوران شاهان قاجار بوده
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
8
10
عید فطر ترکان است نه ایرانیان. خود نویسنده هم گفته بایرام. ربطی بﻫ ایرانیت نداره. یعنی اگر ایران را معادل فارس بگیریم نداره. اگر ایران را موطن اقوام مختلف که از جمله ترکان که بیش از ۱۰۰۰ سال بر ایران حکومت کردﻫ اند، در نظر بگیریم اون موقع گزاره شما هم درست میشه.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
6
10
هم عثمانی هم صفوی امپراطوری های بزرگ ترک بودند که متاسفانه هم رو تضعیف کردند
خلیل آقا
Turkey
۱۱:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۳
0
2
محدوده زمانی سفر دلاواله به ایران که مشخصه. اگه با یه اپ تقویم فارسی بررسی کنین که 22 سپتامبر کدوم سال با اول شوال منطبق بوده معلوم میشه دوره کدوم شاه صفوی بوده
شهروند
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۳
1
3
دوره صفویه از ادوار درخشان تاریخ ایران است به گفته شاردن در آن زمان وضع دهقانان ایرانی بهتر از اروپائیان بود تنها ضعفشان این بود قربانی توطئه غربی ها شدند آنها برای تضعیف دو امپراطوری تورک آن زمان جنگ چالدران را تحمیل کردند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۴
0
0
شاه صفی بعداز عباس صفوی بوده شاه پلو برای مستمندان کشیده جالبه روزه داری اختیاری بوده تساهل همیشه مثبت است مراسمات بعداز افطار اما کلی گویی است در اواخر صفوی ایرانیان از شرق و غرب در فشار و مضیقه بودند بخصوص مرادچهارم ضربات مهیبی به پیکره ی مردم عادی که دخیل در شرارت‌ها صفوی نبودند وارد کرد تجاوزات گسترده به نوامیس مردم به ویژه در آذربایجان زخم کهنه و لاعلاج است بماند