۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۸۸۹۱۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۰ - ۱۴-۰۲-۱۴۰۲
کد ۸۸۸۹۱۶
انتشار: ۰۹:۳۰ - ۱۴-۰۲-۱۴۰۲
نگاهی به تشکل‌های سیاسی در اواخر دوران قاجار

در تقابل دموکرات‌ها و محافظه‌کارانِ عصر مشروطه

در تقابل دموکرات‌ها و محافظه‌کارانِ عصر مشروطه
اعضای کمیتۀ انقلابی برآمده از مدرسۀ دارالفنون و در مجموع 57 روشنفکر رادیکال عصر مشروطه بودند. سردار اسعد بختیاری، سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی، ملک‌المتکلمین، سلیمان‌میرزا اسکندری،سیدحسن تقی‌زاده و علی‌اکبر دهخدا از اعضای آن بودند.

  عصر ایران؛ هومان دوراندیش - در واپسین سال‌های حکومت ناصرالدین‌شاه، رویای سرنگونی شجرۀ خبیثۀ استبداد در ذهن و ضمیر بسیاری از روشنفکران و اصلاح‌طلبان ایرانی نقش بسته بود. هر چند که در آغاز عصر ناصری، روشنفکران ایرانی به سلطنتی مطلقه ولی نوگرا رضایت داشتند، اما آخرالامر افزایش روزافزون خصلت استبدادی حکومت ناصرالدین شاه، آن‌ها را به فکر "عبور از استبداد" انداخته بود.

  فکر بکر فوق‌الذکر، نطفۀ تشکیل تشکل‌های سیاسی در ایران قجری بود اما فشار حکومت مانع از رسمیت‌یافتن و علنی‌شدن این تشکل‌ها می‌شد. به همین دلیل در پایان حیات و حکومت ناصرالدین شاه، نخستین نخستین انجمن‌های مخفی در ایران شکل گرفت.

  در سال 1273 میرزاملکم‌خان "فراموشخانه" را علی‌الظاهر با هدف تلفیق مذهب با افکار نوین تاسیس کرد. چه ملکم‌خان، به گفتۀ خودش، "سیاست و دانش اروپا را با دانش مذهبی آسیا" تلفیق کرده بود.

میرزاملکم‌خان

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  وی در پاسخ یکی از علمای تبریز دربارۀ تاسیس فراموشخانه چنین نوشت:

  «این اشخاصی که می‌گویند چون این دستگاه از فرنگ آمده است... باید منکر و مخرب آن شد... دو سهو بزرگ دارند. اولا در صورتی هم که این مطلب واقعا از فرنگستان آمده باشد، این معنی به هیچ وجه موجب نقص مطلب نخواهد بود زیرا که عینک را حکیم فرنگی اختراع کرده است و امروز بر چشم مقدسین اسلام اسباب قرائت قرآن شده است. ثانیا حقایق بزرگ را نه در خاک فرانسه می‌کارند و نه در کارخانۀ انگلیس می‌سازند. آفتاب معرفت اقلیم مخصوص ندارد.»

 به دنبال تاسیس فراموشخانه، "مجمع آدمیت" توسط میرزا عباس قلی‌خان قزوینی (پدر فریدون آدمیت)، که بعدها نام آدمیت گرفت، تاسیس شد. وی از دوستان نزدیک میرزا ملکم بود و مجمع آدمیت نیز برای تحقق تز "وحدت و همکاری" ملکم‌خان تاسیس شد؛ چراکه ملکم‌خان پیشبرد اهداف سیاسی را در گرو وحدت می‌دانست.

عباسقلی آدمیت

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  مجمع آدمیت همانند فراموشخانه، تشکیلاتی شبه ماسونی بود و میرزا ملکم خان که داعیۀ مذهبی‌بودن داشت، آن را "حزب‌الله" می‌نامید. مجمع آدمیت، تشکلی توسعه‌گرا و لیبرال بود که اعضای آن عمدتا دولتمردان عالی‌رتبه بودند.

  مجمع به تدریج به صورت یک حزب سیاسی رسمی درآمد و حتی محمدعلی‌شاه نیز پس از عقب‌نشینی در برابر مجلس، در جریان نزاع بر سر مفاد قانون اساسی، به عضویت آن درآمد تا حسن نیت خود را به مجلس نشان دهد. این امر باعث شد که شاهزادگان و درباریان نیز به عضویت مجمع درآیند و مجمع به لحاظ طبقاتی، بافتی بورژوایی-اشرافی پیدا کند.

محمدعلی شاه

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  هنگامی که مظفرالدین‌شاه مقیم مقام پادشاهی شد، انجمن‌های سرّی رشد قارچ‌گونه پیدا کردند و یکی پس از دیگری از زیر خاک استبداد سر برآوردند. "انجمن ملی" برای ایجاد وحدت بین انجمن‌های مخفی و نیمه‌مخفی عصر مشروطه بوجود آمد.

مظفرالدین شاه

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

   این انجمن ماهیتی انقلابی داشت و برخی از اعضای آن پیشتر با سید جمال‌الدین اسدآبادی ارتباط داشتند و اعضای مشهورش عبارت بودند از: ملک‌المتکلمین، میرزاجهانگیر‌خان صور اسرافیل، محمدرضا مساوات (مسئول روزنامۀ مساوات) و سید جمال واعظ اصفهانی.

ملک‌المتکلمین

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  انجمن ملی و "انجمن مخفی" در صدد بدل شدن به حزب نبودند و به همین دلیل پس از تشکیل مجلس اول مشروطه به فعالیت خود خاتمه دادند. از دل انجمن ملی، "کمیتۀ انقلابی" با هدف براندازی استبداد و برقراری "حکومت قانون و عدالت" بیرون آمد.

جهانگیرخان صور اسرافیل

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  اعضای کمیتۀ انقلابی برآمده از مدرسۀ دارالفنون و در مجموع 57 روشنفکر رادیکال عصر مشروطه بودند. سردار اسعد بختیاری، سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی، ملک‌المتکلمین و سلیمان‌میرزا اسکندری (مؤسس حزب توده)، حسینقلی‌خان نواب، سیدحسن تقی‌زاده و علی‌اکبر دهخدا از اعضای کمیتۀ انقلابی بودند.

سردار اسعد بختیاری

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  کمیتۀ انقلابی، خاستگاه حزب دموکرات‌عامیون در دورۀ دوم مجلس مشروطه بود و به همین دلیل می‌توان انجمن ملی را یکی از مهم‌ترین انجمن‌های عصر مشروطه قلمداد کرد.

  رشد بی‌رویۀ انجمن‌ها در آن دوران به گونه‌ای بود که فقط در تهران، حداقل یکصد انجمن فعالیت داشتند.

سلیمان‌میرزا اسکندری (موسس حزب توده)

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

   "انجمن آذربایجان" به ریاست تقی‌زاده، از دیگر انجمن‌های مهم عصر مشروطه بود که بالغ بر 2900 نفر در آن عضویت داشتند. شعبۀ اصلی این انجمن "کمیتۀ دهشت" به ریاست حیدرخان عمواوغلی بود. ملک‌المتکلمین سخنگوی انجمن آذربایجان و سلیمان میرزا اسکندری و کمال‌الملک نیز از اعضای شناخته‌شدۀ آن بودند. انجمن آذربایجان در پیشبرد اهداف انقلاب مشروطه از ترور مخالفان نیز ابایی نداشت و مسئولیت این امر با کمیتۀ دهشت بود.

حیدرخان عمواوغلی

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  از دیگر انجمن‌های قابل ذکر عصر مشروطه، "انجمن بین‌الطلوعین" بود. این انجمن نیز مشی تروریستی داشت و برخی از اعضای آن جزو مؤسسین "کمیتۀ مجازات" بودند.

  صرف‌نظر از انجمن‌های سیاسی، احزاب مهم دورۀ مشروطه عبارت بودند از: حزب دموکرات‌عامیون و حزب اجتماعیون‌عامیون (اعتدالی).

کمال‌الملک

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  با تسامح می‌توان گفت ایران عصر مشروطه دارای نظام دوحزبی بود. اما در حقیقت نظام حزبی در آن زمان وجود نداشت؛ چراکه نظام حزبی یک کشور، بنا بر تعریف، «مجموعه احزابی است که در انتخابات مشارکت می‌کنند و به پارلمان راه می‌یابند و دولت را در دست می‌گیرند.» ماهیت صنفی و طبقاتی مجلس و نیز عدم امکان تشکیل کابینۀ حزبی، موانع عمدۀ تحقق نظام حزبی در آن دوره بودند.

  به هر حال ظاهرا تحت تاثیر نظام حزبی بریتانیا و آمریکا، در ایران عصر مشروطه نیز دو حزب اصلی شکل گرفت (دموکرات و اعتدالی). با این حال احزاب دیگری نظیر حزب لیبرال و حزب اتفاق و ترقی نیز در سال‌های پس از پیروزی انقلاب مشروطه فعال بودند.

  احزاب سیاسی به پیشنهاد ناصرالملک تشکیل شدند. وی این پیشنهاد را مطرح کرد تا کابینۀ حزبی در ایران تاسیس شود؛ امری که البته محقق نشد. اما هدف اصلی ناصرالملک، روشن‌شدن وزن اجتماعی گروه‌های تندرو و امکان اسکات آنان در صورت عدم کسب رای لازم برای ورود به مجلس بود.

ناصرالملک

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  در هر صورت، ایدۀ ناصرالملک با استقبال مشروطه‌خواهان روبرو شد و چه بسا اگر مجالس مشروطه به نحو طبیعی به کار خود ادامه می‌دادند، احزابی ریشه‌دار در ایران پدید می‌آمدند.

  مشروطه‌خواهان بر این باور بودند که در "معیشت سیاسی"، فقدان تشکیلات یعنی تدارک اسباب مغلوبیت خویش. حزب اجتماعیون‌عامیون در سال 1282 در باکو توسط گروهی از مهاجران ایرانی تاسیس شد. در آن سال، 22 درصد کارگران باکو ایرانی بودند و در سال 1284، 62 هزار کارگر ایرانی در روسیه مشغول به کار بودند.

  بنابراین حزب اجتماعیون‌عامیون از دندۀ چپ برخاست. با انتقال احساسات کمونیستی به ایران، این حزب فعالیت خود را در ایران نیز آغاز کرد. چهره‌های برجستۀ حزب معاضدالسطنۀ پیرنیا، سیدمحمدصادق طباطبایی (فرزند محمد طباطبایی) و علی‌اکبر دهخدا بودند.

ابوالحسن پیرنیا، ملقب به معاضد‌السلطنه

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  حزب به غم آنکه در پی تلفیق سوسیالیسم با مذهب بود، از رادیکالیسم و چپ‌روی بی‌محابا پرهیز داشت و بر "طریق اعتدال" پای می‌فشرد. به همین دلیل به اجتماعیون‌عامیون، اعتدالیون هم گفته می‌شد.

  اعتدالیون در واقع جریان چپ میانه‌رو را تشکیل می‌دادند. آنان خود را رئالیست و دموکرات‌عامیون را ایده‌آلیست‌هایی می‌دانستند که "با یک شعف طفلانه" به پروراندن رویاهای دست‌نیافتنی مشغولند.

  مشی معتدلانۀ حزب باعث می‌شد که اغنیا را به دستگیری از فقرا تشویق نموده و عامۀ مردم را نیز از غرق‌شدن در دریای "آرزوهای بعیده" بر حذر دارد؛ چراکه این آرزوها موجب "طغیان‌های مضرّ نامشروع" و "تزلزل انتظام عمومی و ظهور مشقت و بدبختی" می‌شد.

  اعتدالیون "تجدد آنی" را محال می‌دانستند و از این حیث در نقطۀ مقابل دموکرات‌عامیون قرار می‌گرفتند که تئوریسین اصلی آن (رسول‌زاده)، تمدن جدید را "یک دوریِ پلوی پختۀ حاضر" می‌دانست که فراروی جامعۀ ایران نهاده شده و ما ایرانیان تنها باید با عقل سلیم «قبول خوردن آن را بکنیم و این زحمت را بر خود هموار نماییم.»

محمدامین رسول‌زاده، از بنیانگذاران چپ میانه (سوسیال‌دموکراسی) در ایران

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  در حالی که دموکرات‌ها بر طبل تقلید می‌کوبیدند و استدلال می‌کردند که غربی‌ها از هیچ همه‌چیز ساخته‌اند و برای ما ایرانیان «این زحمت موجود نیست، فقط باید تقلید آن‌ها را بکنیم»، اعتدالیون در نقد آنان می‌گفتند «گویا تاریخ اروپا را در جلو نهاده و... از روی حوادث اروپا که مبتنی بر اساس عادات و اخلاق و قوانین محلیه بوده، نتایج موهومه در ترتیبات آتیۀ ایران بدست آورده»اند.

  حزب دموکرات‌عامیون در مجلس دوم مشروطه حضور داشت. رهبران این حزب غالبا لیبرال و سکولار بودند اما در ایدئولوژی حزب، علاوه بر لیبرالیسم انگلیسی، رگه‌هایی از سوسیال‌دموکراسی آلمانی، آنارشیسم روسی و مبانی اسلامی نیز دیده می‌شد.

  حزب هداف اساسی خود را تحقق آزادی و مشروطیت می‌دانست. رسول‌زاده و تیگران هاکوپیان، نظریه‌پردازان اصلی حزب بودند اما رهبری حزب عمدتا با تقی‌زاده، حسینقلی خان نواب و وحیدالملک شیبانی بود.

سید حسن تقی‌زاده

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  سیدحسن اردبیلی، محمدعلی فروغی و شیخ‌ابراهیم زنجانی از دیگر اعضای برجستۀ حزب بودند. زنجانی قاضیِ دادگاه شیخ فضل‌الله نوری بود و حکم اعدام او را صادر کرد.

شیخ ابراهیم زنجانی

در تقابل لیبرال‌ها و محافظه‌کاران و چپ‌گرایان عصر مشروطه

  دموکرات‌عامیون تحت حمایت حزب لیبرال انگلستان به رهبری کمپبل بنرمن بود که در آن زمان قدرت سیاسی را در بریتانیا در اختیار داشت. از شرایط ورود به حزب دموکرات‌عامیون، عدم اشتغال به "کسب روحانی" بود.

  دموکرات‌عامیون منتقد رویۀ اعتدالیِ اعتدالیون بودند و اجتماعیون‌عامیون را حزب اعیان و اشراف قاجاری می‌دانستند که با آگاهی از "اساس پوسیدۀ استبداد و فئودالیسم" در قالبی جدید بر آن بودند که «حیثیت و مقام سالفه‌شان را به اندازه‌ای محفوظ بدارند» و «بعضی اختیارات به ملت داده شود که آن اختیارات به اعیانیت و ممتازیت آن‌ها ضربه‌ای نرساند.»

  دموکرات‌ها اعتقاد داشتند که مشروطیت با فئودالیسم قابل جمع نیست و در جامعۀ فئودالی، سوسیالیست‌ها باید با بورژواها علیه فئودالیسم متحد شوند. اما آزادی‌خواهان رادیکال حزب دموکرات‌عامیون، سوسیالیست نامیده شدن اعدالیون را به سخره می‌گرفتند زیرا آنان باور داشتند در کشوری که کارگر و کارخانه‌ای وجود ندارد و با نحوۀ معیشت قرون وسطایی روزگار می‌گذراند، سوسیالیسم "خیالی است بی‌حقیقت."

  به طور کلی باید گفت به رغم ماهیت لیبرال انقلاب مشروطه، چپ‌گرایی در میان روشنفکران و آزادی‌خواهان مشروطه‌خواه، رنگ و آهنگ بارزی داشت. فقدان انسجام در مبانی ایدئولوژیک و نیز تعارض نظر و عمل، یکی از مشکلات انجمن‌ها و احزاب عصر مشروطه بود؛ به نحوی که حزب به ظاهر چپ‌گرای اجتماعیون‌عامیون، کنش‌های دست راستی فراوانی از خود بروز می‌داد و حزب راست‌گرا و لیبرال دموکرات‌عامیون، به رغم حمله به فئودالیسم و بی‌پایه دانستن سوسیالیسم در ایران، گاه به نقد رادیکال سرمایه‌داری نیز اهتمام می‌ورزید.

  

 

برچسب ها: مشروطه ، حزب
ارسال به دوستان