صابر گل عنبری
تحلیلگر مسائل خاورمیانه
هر روز که میگذرد، بیشتر انگیزه عربستان از "آشتی" با ایران روشن میشود. قبلا هم گفته شد که اقتصاد و چشم انداز 2030 نیز در تصمیم بن سلمان برای "آشتی" با ایران نقش داشته است.
یکی از اهداف عراق برای میانجیگری نیز اقتصادی بود. همين عراق از مقاصد مهم منطقهای برای سرمایهگذاری عربستان است و به گفته السودانی نخست وزیر عراق، بن سلمان از آمادگی خود برای سرمایه گذاری 100 میلیارد دلاری در عراق خبر داده است.
عراق برای ساخت اقتصاد عقب مانده خود و طرحهای کلان اقتصادی که در سر دارد، به این سرمایهگذاریها نیاز مبرم دارد.
عراق یک ابر پروژه تحت عنوان "راه توسعه" یا "کانال خشکی" برای تبدیل شدن به هاب تجارت آسیا و اروپا در دست اقدام دارد که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را به ترکیه و از آنجا اروپا وصل میکند.
این پروژه عظیم 17 میلیارد دلاری که به نوعی کریدور شمال جنوب با محوریت ایران را تضعیف میکند، بدون برقراری ثبات و امنیت در عراق و تنشزدایی منطقهای به ویژه میان ایران و عربستان چندان میسر نیست.
در سالهای گذشته، ریاض تلاش برای سرمایهگذاری در عراق به ویژه در بخش کشاورزی را شروع کرد که با مخالفت برخی گروههای متحد ایران راه به جایی نبرد. اما با "آشتی" تهران و ریاض مسیر این سرمایهگذاریها هموار شده است. البته اینجا ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که فعلا چندان محتمل نیست که ایران بهره خاصی از سرمایهگذاریهای خارجی عربستان ببرد.
در این میان، سفیر عربستان در بغداد پریروز از امضای توافقنامه سرمایهگذاری یک میلیارد دلاری برای احداث بزرگترین مرکز خرید در بغداد خبر داد که دربرگیرنده دفاتر شرکتهای بزرگ عراقی، 4 هزار واحد مسکونی و 2500 ویلا نیز خواهد بود.
پس از آن، به احتمال زیاد زنجیره سرمایهگذاریهای عربستان برای رسیدن به رقم 100 میلیارد دلاری ادامه یابد که رفته رفته نفوذ نرم ریاض را به شکل عجیبی در این کشور بالا خواهد برد.
همان اتفاقي كه با مصر هم افتاده است؛ هم اکنون حجم سرمایهگذاریهای عربستان در مصر به 55 میلیارد دلار رسیده است و نزدیک به 7 هزار شرکت عربستانی در مصر در 5350 پروژه در بخشهای مختلفی سرمایهگذاری کرده و فعالیت دارند.
در کنار آن نیز ریاض 5 میلیارد دلار سپرده در بانک مرکزی مصر برای حمایت از اقتصادِ بیمار آن دارد. همین سرمایهگذاریها، سپردهها و نیاز مستمر مصر به کمکهای عربستان در سایه بحران اقتصادی درازدامن خود، قدرت و نفوذ نرم بالایی به ریاض برای تاثیرگذاری بر سیاست خارجی مصر بخشیده است.
بر خلاف آنچه گفته میشود، مصر با آن عظمت تاریخی و تمدنی و داشتن قدرتمندترین ارتش عربی، دیگر آن نقش تعیین کننده گذشته را در سیاستهای عربی در منطقه ندارد. آن عظمت مصر باستان در نتیجه دههها حکمرانیِ بریده از گذشته و حال و آینده، امروزه ترجمانی در زندگی فلاکت زده مصریها ندارد و صرفا جنبه نوستالژیک دارد و آنها زیر چرخ استبداد و فقر در حال له شدن هستند.
معطوف به وضع پیش گفته، نقش و تاثیرگذاری تاریخی حکومت مصر در خارج هم رفته رفته کاهش جدی یافته است و نتیجه این میشود که امروز وقتی کشور سودان با وجود داشتن 1300 کیلومتر مرز مشترک با مصر از چند ماه قبل درگیر جنگ داخلی میان دو ژنرال قدرت طلب میشود که تبعات آن دامنگیر امنیت ملی مصر نیز میشود، اما قاهره فاقد مولفههای مدرن تاثیرگذاری مطلوب برای جریانسازی دیپلماتیک در سطح منطقه و جهان با محوریت خود برای مدیریت پرونده سودان هم است و در مقابل عربستان در صدها کیلومتر آن سوتر ابتکار عمل را در دست میگیرد و میزبان مذاکرات آتش بس میشود.
مصر هم به خاطر نیاز مبرم به سرمایهگذاری و پول ریاض نظارهگری میکند.
در واقع، امروز این عامل اقتصاد است که مرکز ثقل سیاست منطقهای و جهانی عربی را از قاهره، بغداد و دمشق به ریاض و دوحه و ابوظبی شیفت داده است.
منبع: نگاه دیگر