عصر ایران؛ اهورا جهانیان - انگولو کانته، هافبک دفاعی طراز اول چلسی و تیم ملی فرانسه، به باشگاه الاتحاد عربستان پیوست. او پس از کریم بنزما، دومین فرانسویِ جذبشده از سوی الاتحاد است.
کانته 32 ساله است و جام جهانی اخیر را به دلیل آسیبدیدگی از دست داد. معلوم نیست که او تا کی در تیم ملی فرانسه بازی خواهد کرد ولی بعید است در یورو 2024 یکی از بازیکنان تیم ملی فرانسه نباشد.
کانته در هفت سال گذشته در چلسی بازی میکرد و کیفیت بازیاش به قدری بالا بود که قطعا یکی از بهترین هافبکهای دفاعی در کل فوتبال دنیا بود. او را چه بسا بتوان بهترین هافبک دفاعی چند سال اخیر دنیای فوتبال دانست.
پیوستن کانته به لیگ فوتبال عربستان در حالی صورت گرفت که کریس رونالدو نیز دیشب در بازی با ایسلند دویستمین بازی ملیاش را انجام داد و با گلی که زد، تعداد گلهای ملیاش را به عدد 122 رساند. او اولین بازیکن در تاریخ فوتبال است که تعداد بازیهای ملیاش به عدد 200 رسیده.
رونالدو در از سال 2003 تا الان، 200 بازی ملی داشته. یعنی سالی ده بازی. بنابراین از آنجا که او قطعا تا پایان یورو 2024 در تیم ملی پرتغال بازی خواهد کرد، تعداد بازیها و گلهای ملیاش همچنان افزایش خواهد یافت.
اینکه بهترین گلزن و رکورددار بازیهای ملی، در لیگ عربستان بازی میکند و سال آینده نیز از عربستان راهی آلمان میشود به قصد فتح جام ملتهای اروپا، قطعا مایۀ افتخار و اعتبار فوتبال عربستان است. قهرمانی رونالدو در یورو 2024 نیز برای عربستانیها نور علی نور است!
در چهل سال اخیر، وقتی که میشل پلاتینی و رود گولیت و زیدان و بونوچی یا پیتر اشمایکل و یورگن کلینزمن یا پویول و کریس رونالدو کاپ قهرمانی اروپا را بالای سر بردند، در لیگهای فوتبال ایتالیا و انگلیس و اسپانیا بازی میکردند، اما سال آینده رونالدو ممکن است به عنوان بازیکن لیگ عربستان کاپ قهرمانی یورو 2024 را بالای سر ببرد.
فوتبال فقط بازییی در درون زمین نیست؛ جنبۀ جذاب دیگرش این است که "بازیِ افتخارات" است. سال 2021 که مسی توپ طلا را برد، برای اولین بار یکی از بازیکنان پاری سن ژرمن صاحب توپ طلا شد. سه توپ طلای میشل پلاتینی، افتخاری مهم برای یوونتوس هم محسوب میشود. نیز سه توپ طلای مارکو فانباستن برای میلان.
احتمال قهرمانی فرانسه در یورو 2024 زیاد است. اگر کانته جزو تیم قهرمان باشد، سپس به الاتحاد برگردد، یقینا به سود فوتبال عربستان است. فرض کنیم کانته کاپ قهرمانی اروپا را بالای سر ببرد و یک ماه بعد برای استقلال در ورزشگاه آزادی بازی کند. هر فوتبالشناسی به اهمیت چنین چیزی واقعهای واقف است.
غرض اینکه، لیگ فوتبال عربستان با این قدرت جذب بالا، احتمالا تا پنج سال آینده یکی از چند لیگ برتر دنیای فوتبال خواهد شد. اگر عربستانیها میتوانند کانتۀ 32 ساله را جذب کنند، بعید نیست که در آیندۀ نزدیک، ستارگان زیر 30 سال را هم به لیگ خودشان بکشانند.
ژاپن در دهۀ 1990 سرمایهگذاری هنگفتی برای ارتقای لیگ فوتبالش کرد و نتیجهاش را هم دید. برزیلیها جذب ژاپن شدند و کیفیت فوتبال این کشور را ارتقا دادند. اما کار فعلی عربستانیها، دست کم از حیث چشمگیر بودن، از کار ژاپنیها مهمتر است.
فوتبال عربستان از 1984 به بعد، همیشه کیفیت بالایی در قارۀ آسیا داشت ولی از سال 2007 به بعد، تدریجا دچار افت شد. پس از حدود یک دهه تنزل، عربستانیها به تدریج تکانی به خودشان دادند و تا حدی موقعیت سابقشان را در فوتبال آسیا احیا کردند؛ اما الان در حال پیمودن راهی هستند که کمترین ویژگیاش توجه هفتگیِ دنیای فوتبال به لیگ عربستان است و غایتش هم فراتر رفتن فوتبال عربستان از سطح آسیا است.
ناکامی در جذب مسی، با جذب کانته تا حدی جبران شده. البته نه به این دلیل که کانته فاصلۀ چندانی با مسی ندارد. دلیل اهمیت جذب کانته، سن اوست.
اما جذب بنزما و کانته، پیامد مثبت دیگری هم برای لیگ فوتبال عربستان دارد. کانته هم مثل بنزما مسلمان است. او ضمنا مالیایی-فرانسوی است. فوتبال اروپا نیز پر از بازیکنان آفریقایی و مسلمان است. بنابراین هیچ بعید نیست که شمار چنین بازیکنانی در فوتبال عربستان طی یکی دو سال آینده بیشتر شود.
از سوی دیگر، سرخیو راموس نیز به تیم الاهلی عربستان پیوسته. پس از راموس احتمالا اسپانیاییهای بیشتری به لیگ عربستان میپیوندند. به هر حال تراکم ستارهها یعنی ارتقای کیفیت. اما همه میدانند که داستان جذب این ستارهها یکسره هم فوتبالی نیست. آنها قرار است عربستان را پیش چشم دنیا بگذارند.
مبالغ کلان پرداختشده بابت خریدن این ستارهها، در ازای سودی که بابت قرار گرفتن در ویترین جهانی نصیب عربستان خواهد شد، در حکم پول خرد است. در واقع به نظر میرسد عربستان تصمیم گرفته کم و بیش همان راهی را طی کند که حاکمان اقتدارگرای کرۀ جنوبی از 1960 تا اواخر دهۀ 1980 طی کردند.
در آن دوران کرۀ جنوبی و کرۀ شمالی هیچ کدام حکومت موجهی نداشتند. هر دو کشور گرفتار دیکتاتوری بودند. ولی نظامیان حاکم بر کرۀ جنوبی عقل سلیم داشتند و کشورشان را به سمت رشد اقتصادی و رفاه روزافزون بردند، اما کمونیستهای حاکم بر کرۀ شمالی اولویتشان تقویت قدرت نظامی بود.
این روند پس از دموکراتیک شدن کرۀ جنوبی نیز دنبال شد. یعنی کرۀ جنوبی به اقتصادش بها داد و از این طریق قدرتمند شد، کرۀ شمالی هم قدرت را تقویت بنیۀ نظامیاش میدید و با پیمودن چنین مسیری، اقتصادش را به فلاکت کشاند.
عربستان هم حکومتی غیردموکراتیک دارد اما رشد و رونق اقتصادی را به صرف هزینه برای تقویت بنیۀ نظامیاش ترجیح داده. یعنی اولویتش رشد و رونق اقتصادی است نه افزایش توان نظامی. امنیتش هم از طریق روابطش با آمریکا و چین و روسیه، در کوتاهمدت و بلندمدت، حفظ خواهد شد.
روابط تجاری چین و عربستان در آغاز این قرن حدود 4 میلیارد دلار بود اما الان به حدود 90 میلیارد دلار رسیده. کشوری که با آمریکا روابط نظامی دیرینه و با چین روابط تجاری بسیار گسترده دارد، بعید است در معرض جنگی خانمانسوز قرار بگیرد.
غرض اینکه، جذب رونالدو و بنزما و کانته و راموس و دیگرانی که در راهاند، بخشی از یک پروژۀ کلان اقتصادی است که قرار است عربستان را به یک "کشور استبدادیِ موجه" در دنیای امروز بدل سازد. همان طور که چین الان در قیاس با روسیه، یک "دیکتاتوریِ موجه" است.