ایرنا نوشت: بازیگر مجموعه نمایشی «قهوهٔ تلخ» گفت: هنوز آدمهایی هستند که در اینستاگرام من مینویسند «برو پی کارت اگر پدرت بازیگر نبود که بازیگر نمیشدی».
سپند امیر سلیمانی در توضیح تاثیر پدرش بر بازیگری او بیان کرد: هنوز آدم هایی هستند که در اینستاگرام من می نویسند که «برو پی کارت اگر پدرت بازیگر نبود که بازیگر نمی شدی».
بازیگر مجموعه نمایشی قهوهٔ تلخ (مهران مدیری ۱۳۹۱–۱۳۸۹) ادامه داد: ۳۰ سال است که دارم بازی می کنم و امروز به این حرف ها و کامنت ها می خندم. اوایل به من برمی خورد چون خودم به بازیگری آمده و تست داده و بازی کرده بودم و آقای ابوالحسن داوودی برای نان، عشق، موتور هزار (۱۳۸۰) از من تست گرفته بود.
وی افزود: همین که به جمشید مشایخی بگویی عمو اتفاق بزرگی است و من این شانس را داشتم که جای زخم بازی کودکی من با آقای مشایخی روی دستم مانده است. این که با علی حاتمی و اهالی صاحب نام موسیقی بزرگ شوی شانس منحصربه فردی است. من با انوشیران روحانی و محمد نوری ساز زده ام و اینها اثر پدرم بر زندگی من است.
بازیگر فیلم سینمایی اخراجیها (مسعود دهنمکی ۱۳۸۵) در پاسخ به این پرسش که نقش پدرش در ورود به دنیای سینما را چه می داند، گفت: پدرم برای این که کار کنم هیچ نقش نداشته اما از نظری پدرم را دخیل می دانم که شناخت آدم ها را تسهیل کرده است؛ مثلا برای اولین نقشم این شناخت بوده که باعث شده آقای داوودی بگوید برای فیلم جدید دنبال بازیگری ام و بیا تست بده، چون داوودی دوست خانوادگی ما بود؛ البته قبل از نان، عشق و موتور هزار سال ۱۳۶۵ یک تله تئاتر برای ایشان بازی کرده بودم. تئاتری در کنار آقای داوود رشیدی و خانم جملیه شیخی.
امیرسلمیانی تصریح کرد: ولی این که یک نفر ثابت کند سعید امیرسلیمانی پسرش را به کاری معرفی کرده است، من همین لحظه کارم را کنار می گذارم.
بازیگر سریال تلویزیونی خروس (سعید آقاخانی ۱۳۹۲) در پاسخ به این سوال که پس قبول ندارد که پدرش نقش مثبتی در کارهایی که حضور داشته است دارد، خاطرنشان کرد: این نسبت خانوادگی بیشتر جلویم را گرفته است چون اگر کسی از کمند و پدرم خوشش نمی آمد به من هم کار نمی داد. بسیار پیش آمده است که گفته اند از آن دو نفر (کمند و پدرم) خوشمان نمی آید و این هم مانند آنهاست پس سراغش نرویم.
امیرسلیمانی تاکید کرد: نکته این است که هیچکس تا امروز نگفته است که به خاطر پدرت به تو کار می دهم.
بازیگر مجموعه نمایشی جوکر(احسان علیخانی، ۱۴۰۰) در پاسخ به این پرسش که آیا کسانی مانند او، پولاد کیمیایی، بیژن بنفشهخواه و ... می توانند سایه اسم پدری را انکار کنند، گفت: با احترام به پولاد کیمیایی باید بگویم که پولاد بازیگری را با پدرش شروع کرد اما من یا بیژن با پدرمان شروع نکردیم. حتی اگر پدرمان ما را سر کاری گذاشته باشد اگر استعداش را نداشتیم، دوام نمی آوردیم.
وی افزود: بیژن سی سال است که بدون وقفه درحال بازی کردن است و ده برابر پدرش کار کرده و می کند.
بازیگر فیلم سینمایی هزارپا (ابوالحسن داوودی ۱۳۹۷) اظهار داشت: منکر اثر پدرم نیستم. پولاد کیمیایی که با پدرش وارد سینما شد یا باران کوثری که با مادرش به سینما ورود کرد اگر بی استعداد بودند کسی به آنها کار نمی داد. پس فرقی ندارد چگونه شروع کرده اند. شروع کردن مهم نیست. مگر کم بوده اند کسانی که پدر و مادرشان بازیگر بوده اند و کار کرده اند و نشده است. قضیه ادامه دادن است.
این بازیگر یادآور شد: تاثیر پدرم در قلب من است و در کارم نیست. چند سال است که من را می شناسید؟ از اول من را پسرِ امیرسلیمانی صدا کرده اید یا سپند امیرسلیمانی؟
بازیگر فیلم سینمایی خوب، بد، جلف (پیمان قاسم خانی۱۳۹۴) بیان کرد: ببینید کسانی که با من کار کردند اصلا با پدرم کار نکرده بودند (کسانی چون مهران مدیری یا پریسا بخت آور و...) یا مثلا ابوالحسن داوودی تازه چهار سال پیش با پدرم کار کرد. روابطی که باعث می شد با افراد سینمایی غریبه نباشم از پدرم بوده است منکر این نیستم ولی مسیری را شروع کردم که خودم آن را ساخته ام.
امیرسلیمانی گفت: ما (من و بیژن بنفشه خواه) برای رسیدن به این جا جان کندیم. از خانه جدا شدیم و تنها زندگی و کار کردیم و پول درآوردیم و از این کار به سر کار دیگری رفتیم؛ موارد متعددی را اشتباه کردیم تا در موقعیت امروزمان هستیم. محیط کار بازیگری و هنر جایی است که هیچ کس نمی تواند هیچ کس را به زور نگه دارد. اصلا شدنی نیست. افتخار می کنم پسر پدرم و برادر کمند هستم ولی تمام سالهایی که در این مسیر راه رفتم با پاهای خودم راه رفتم. اگر کسی ادعای دیگری دارد بیاید بنشیند صحبت کنیم.
سپند امیرسلیمانی در سال ۱۳۵۶ متولد شد. پدر او سعید امیرسلیمانی بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما است. خواهر او کمند امیرسلیمانی نیز به حرفه بازیگری اشتغال دارد. بازیگری را از سنین کم و در آثار پدرش آغاز کرد و از جمله در نقش کوتاهی در فیلم چون ابر در بهاران (۱۳۶۹) ظاهر شد. از آنجایی که به موسیقی علاقه داشت، پس از پایان سال سوم راهنمایی در هنرستان صدا و سیما ثبت نام کرد، ولی به دلیل حذف این رشته در آن سال، مجبور شد در رشته برق ادامه تحصیل دهد. بعد از گرفتن دیپلم هنرستان، کنکور هنر داد تا موسیقی بخواند، اما در رشته بازیگری پذیرفته شد، هرچند در ابتدا علاقهای به این حرفه نداشت.
در سال ۱۳۸۰ ابوالحسن داوودی بازی او را بر صحنه تئاتر دید و از وی برای ایفای نقش در فیلم نان، عشق و موتور هزار دعوت کرد. از میان سایر آثار سینمایی و تلویزیونی او میتوان به فیلمهای اخراجیها (۱۳۸۵)، خوب، بد، جلف (۱۳۹۴)، هزارپا (۱۳۹۶) و سریالهای شبهای برره، کلاه پهلوی و معمای شاه اشاره کرد.